کلیات
حکومت پهلوی یا شاهنشاهی پهلوی آخرین دودمان پادشاهی (۱۳۰۴ تا ۱۳۵۷ خورشیدی) است که پس از انقراض حکومت قاجار، بر ایران پادشاهی کرد. پایان کار این حکومت مصادف با انقلاب ۱۳۵۷ بود که پس از ۲۵۰۰ سال حکومت پادشاهی سقوط کرد و به جمهوری اسلامی تبدیل شد. پایهگذار این سلسله رضا شاه بود که پس از خلع مقام وی پس از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم، پسرش محمدرضا پهلوی به پادشاهی رسید. این دو نفر تنها پادشاهان این سلسله بودند که در مجموع ۵۳ سال بر ایران حکمرانی کردند.
موسس حکومت پهلوی
بنیادگذار این سلسله، رضا خان میر پنج در ۲۴ اسفندماه ۱۲۵۵ش در قصبۀ آلاشت از توابع سواد کوه مازندران متولد شد. اندکی پس از تولد، پدرش درگذشت و قیومیت او را عمویش سرهنگ نصراللهخان به عهده گرفت. رضاخان از پانزده سالگی درجات نظامی را یکی پس از دیگری پشت سر نهاد، بهطوری که در سال ۱۲۹۷ش به درجۀ سرتیپی و در ۱۲۹۹ش به درجۀ میرپنجی رسید.
سقوط قاجار
عامل سیاسی کودتا، سیدضیاءالدین طباطبائی و عامل اجرائی و نظامی آن رضاخان بود. رضاخان فرماندهی قزاقهای تیپ همدان را به عهده داشت و با نیروهایش روز سوم حوت ۱۲۹۹ش وارد تهران شدند و حکومت نظامی اعلام کردند و تمام وزارتخانهها و پست تلگراف را تعطیل کردند. احمدشاه به خواست کودتاچیان سیدضیاءالدین را به صدرات منصوب کرد و به رضاخان منصب سرداری داد.
وزیر جنگی رضا خان
رضاخان در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۰۰ به وزارت جنگ منصوب شد و در این سمت از خود قاطعیت و سرعت عمل نشان داد و به کمک نیروی نظامی، امنیت و آرامش را (که بر اثر بحرانهای ناشی از وقوع جنگ جهانی اول، زوال و تباهی سلسله قاجار، پیامدهای انقلاب مشروطه ایران (۱۳۲۴ق)، ناتوانی حکومتی و ضعف مالی حکام محلـی و نیز عوامل دیگـر از کشور رخت بربستـه بود) اعاده کرد.
بعد از اعتراضات معتمدالتجار و مدرس که از نمایندگان مجلس بودند رضاخان استعفا داد، اما امنیت شهر با قتلهای مرموز مختل شد و همین باعث استرداد رضاخان شد.
رئیس الوزرایی رضاخان
احمدشاه در سال ۱۳۰۲ش سردار سپه را به رئیسالوزرایی منصوب کرد و خود راهی اروپا شد از آنجا که در آن زمان دولت عثمانی از سلطنت به جمهوری تغییر یافته بود، در ایران نیز نظامیان به تحریک سردار سپه خواستار دولت جمهوری شدند لذا طرح جمهوریت تقدیم مجلس شد.
اما با بروز تظاهرات به رهبری روحانیون، انصراف از جمهوریت توسط رضاخان اعلام شد. احمدشاه بعد از شنیدن این خبر، رضاخان را خلع کرد، اما به علت تهدید نظامیان بار دیگر رضاخان روی کار آمد.
در سال ۱۳۰۴ش احمدشاه قصد بازگشت به کشور را داشت، اما به دلیل تظاهرات در تهران به علت کمیابی نان منصرف شد. در این اثنا رضاخان در عین حال فرماندهی کل قوا را برعهده داشت و با نفوذ گسترده در همه شئون کشور، مقدمات انحلال سلسله قاجاریه را فراهم آورد و به منظور یکسره کردن کار قاجار عدهای از درباریان را به اتهام کمبود نان خلع کرد.
در اواخر مهر تظاهرات علیه قاجاریه شکل گرفت و روز نهم آبان مجلس شورای ملی جلسه علنی تشکیل داد و انقراض سلسله قاجاریه را اعلام کرد.
رضا شاه پهلوی
حکومت به طور موقت به رضاخان واگذار شد و تعیین حکومت قطعی به نظر موسسان موکول گردید.
مجلس مؤسسان که به منظور انتقال قدرت تشکیل گردید، پس از چند جلسه شور و بحث، در ۲۱ آذر ۱۳۰۴ متمم قانون اساسی ایران را اصلاح کرد و سرانجام مجلس موسسان در روز ۲۲ آذرماه سال ۱۳۰۴ش پادشاهی ایران را به رضاخان و اعقاب ذکور وی تفویض نمود.
اقدامات عملی رضاخان
رضا شاه به یاری شماری از تجددگرایان و اصلاح طلبان به اصلاحات دامنهداری در ساختار ارتش، حکومت و مالیه دست زد و دولت را از حیث اداری و مالی برای اجرای طرحهای زیرساختیتوسعه آماده ساخت.
راههای شوسه، آسفالته، راه آهن و نظام آموزشی جدید به تقلید از نظامهای اروپایی شکل گرفت. دانشگاه تهران تاسیس شد و شماری از دانشجویان برای تحصیلات به خارج از کشور فرستاده شدند و برای صنعتی شدن کشور به کمک متخصصان بهویژه آلمانیها گامهای مهمی برداشته شد. اما بیتوجهی به ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی در کشور، نارضایتی مردم عدم موفقیت طرحها را رقم زد. شاه در سال ۱۳۰۵ش فرمان لغو کاپیتولاسیون را صادر کرد.
نظام قضایی کشور با اقتباس از روشهای اروپایی بازسازی گردید و سیاست تجددخواهانه و تغییردادن همه شئون زندگی ایرانی برپایه الگوهاییکه عمدتاً از غرب اقتباس میشد، با هدایت دولتی، حمایت نظامی، مراقبت امنیتی و به شیوه تحکمی از بالا به پایین و متکی به اقتصاد دولتی به اجرا گذارده شد.
این سیاستها در زمینههایی تحول به بارآورد و صورت ظاهری جامعه آن روز ایران را تغییر داد؛ اما از آنجا که بدون حمایت و رضای مردم، بدون پشتوانههای علمی، مطالعاتی و توجه به ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی و بیبهره از مشارکت بخش خصوصی انجام گرفت، ناخرسندیها را گسترش داد، مردم را از بدنه حکومت جدا و دور کرد، مردمی که پس از سالها ناامنی اجتماعی به حکومت مستقر و قدرتمندی امید بسته بودند، حال آنکه با تعرضهای آن به همه جنبههای زندگی خود روبهرو شدند.
نظمیه (بعداً شهربانی) که به سرعت قدرتمند شده بود، در شهرها همه چیز را زیرنظر داشت و زندگی خصوصی هیچیک از کسانی که تأثیری، نفوذی، مسئولیتی یا نقشی در جامعه داشتند، از تجسس و تفحص مأموران تفتیش آن در امان نماند. زندگی زیرنظر پلیس به یکی از ویژگیهای ثابت حکومت رضا شاهی تبدیل شد.
اعتصاب روحانیت
اولین عکسالعمل روحانیت نسبت به شاه توسط شیخ محمد بافقی در فروردین ۱۳۰۶ش، زمانی صورت گرفت که بانوان درباری بدون حجاب از حرم حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) خارج شدند. روز بعد شاه با تجهیزات نظامی وارد قم شد و دستور ضرب و شتم روحانیون را صادر کرد.
دومین اعتصاب روحانیت در اعتراض به اجرای قانون نظام اجباری بود که طی مذاکرات دولت با علمای قم و پذیرفته شدن تقاضاهای آنها مبنی بر تجدیدنظر در قانون نظام اجباری، علما متفرق شدند.
شهادت مدرس
در سال ۱۳۰۷ سیدحسن مدرس دستگیر و سرانجام در ۳۱۶ توسط عمال دولت به قتل رسید.همزمان با دستگیری سیدحسن مدرس قانون لباس متحدالشکل به اجرا درآمد و پوشیدن لباس روحانیت فقط با جواز دولتی امکانپذیر بود؛ و تغییر لباس، از جمله قانونهایی بود که در سالهای نخست حکومت رضاشاه تصویب شد و نیروهای نظامی و انتظامی برای اجرای آنها گاه به روشهای بسیار خشنی متوسل میشدند.
سالهای ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۸
در ۱۳۰۷ش، در پی قتل یکی از فرماندهان لشکر در غرب، سیاست سرکوب خشنتری برضد عشایر (که دولت میخواست آنها را ساکت و ساکن کند) در پیش گرفته شد. در این میان خلع سلاح عشایر علت دیگر برای جنبش علیه حکومت پهلوی شد.
در ۶ آذر ۱۳۱۱ امتیاز نامه دارسی در زمینه نفت لغو گردید و در ۷ خرداد ۱۳۱۲ قرارداد جدید نفت بین ایران و انگلیس به تصویب رسید که منافع ایران را تأمین نمیکرد و همین قرارداد منشأ بحرانهای سالهای بعد در زمینه نفت قرار گرفت.
در ۲۳ آبان همان سال قانون احداث و توسعه معابر و خیابانها از تصویب گذشت و در بسیاری شهرها بافت شهری و جمعیتی بر اثر طرحهای عجولانه و مقلدانه به هم ریخت.
در ۲۵ تیر ۱۳۱۴، در پی اعتراض به سیاست دولت در زمینه حجاب زنان و تغییر کلاه و لباس مردان، برخوردهای شدیدی میان معترضان و نیروهای دولتی در مشهد رخ داد که شماری در آن کشته و مجروح شدند. از این رویداد با عنوان قیام گوهرشاد هم یاد میشود.
در ۱۷ دی ۱۳۱۴ ملکه پهلوی، دو تن از شاهدختها و شماری از زنان بدون حجاب متداول، در مراسمی در دانشسرای مقدماتی ظاهر شدند. این مراسم تأثیر بسیار ناگواری در مردم پایبند به معتقدات مذهبی گذاشت و به جدا شدن بخشهای عظیمی از جامعه از حکومت انجامید.
در ۲۱ بهمن ۱۳۱۵، علیاکبر داور وزیر و از مدیران برجسته کشور از بیم رفتار شاه خودکشی کرد. مرگ او هم تأثیر ناگواری در ردههای بالای حکومت داشت و ناامنی شغلی و میل به گریز از مسئولیت را تشدید کرد.
در ۸ دی ۱۳۱۷ و در پی درج مطلب توهینآمیزی به رضاشاه در مطبوعات فرانسه، روابط سیاسی ایران و فرانسه قطع شد و دانشجویان ایرانی که در فرانسه مشغول تحصیل بودند، به کشور فراخوانده شدند. این رویداد نشانهای از موضع انتقادی شماری از کشورهای غربی در برابر روشهای استبدادی شاه ایران بود.
اشغال ایران توسط متفقین
در ۹ شهریور ۱۳۱۸ش/۱ سپتامبر ۱۹۳۹م، جنگ جهانی دوم آغاز شد و روابط نزدیک ایران و آلمان و حضور شماری قابل توجه متخصص و نیروی فنی آلمانی در ایران دستاویز مخالفت کشورهای متفق با حکومت ایران قرار گرفت. به رغم این، در ۱۹ آذر ۱۳۱۹ش/۱۰ دسامبر۱۹۴۰م، ایران با آلمان نازی قرارداد جدید بازرگانی امضا کرد. کشورهای متفق به مناسبتهای مختلف به دولت ایران هشدار و اخطار دادند و سرانجام در ۳شهریور ۱۳۲۰ش/۲۵ اوت ۱۹۴۱م، ارتشهای روسیه و انگلستان از دو سو وارد خاک ایران شدند. ظرف چند روز مراکز نظامی و تأسیساتی را در چند شهر با هواپیماهای نظامی بمباران کردند وبخش عظیمی از کشور را به اشغال خود درآوردند.
استعفای از سلطنت
در ۶ شهریور نخستوزیر تغییر کرد و در ۲۵ شهریور رضاشاه که ناگزیر به استعفا از سلطنت شده بود تهران را به قصد اصفهان و سپس خروج از کشور ترک کرد و به این ترتیب، نخستین شاه و بنیادگذار سلسله پهلوی، در حالتی که کشور به اشغال نیروهای بیگانه درآمده بود و ارتشی که پایه اصلی قدرت وی را تشکیل میداد، ظرف چند روز از هم گسیخت، از ایران به تبعیدگاهی در جنوب آفریقا و به جزیرۀ مورس تبعید گردید. بدین ترتیب محمدرضا پهلوی به سلطنت رسید.
محمدرضا شاه
محمد رضا پهلوی (سلطنت ۱۳۲۰-۱۳۵۷ش) فرزند او و به عنوان دومین شاه از سلسله پهلوی در ۲۶ شهریور آیین سوگند در مجلس شورای ملی را به جا آورد و به سلطنت رسید.
آغاز سلطنت او با اشغال ایران، فروپاشی ارتش، از همگسیختگی رشته امور، فقر عمومی کشور، کمبود و کاستیهای فراوان در دهها زمینه همراه بود. بحران کمبود مواد غذایی به درجهای از شدت رسید که در ۱۷ آذر ۱۳۲۱ جمعی به مجلس شورای ملی حمله کردند، در و پنجرههای مجلس را شکستند و به شماری از وکلا تعرض کردند. جمعیت خشمگین به سوی خانه احمد قوام، نخست وزیر وقت، یورش بردند و گروهی دیگر سر راه خود مغازههای بسیاری را چپاول کردند. اگر قاطعیت عمل قوام و فرمانداران نظامیاش نبود، دامنه بلوا (معروف به بلوای نان) معلوم نبود چه پیامدهایی به بار میآورد.
گر چه دولت بر امور مسلط شد، اما روند نارضایی عمومی ادامه داشت و احزاب و گروههای متعدد سیاسی، انواع جراید و محافل و مجامع که پس از سالها حکومت اختناق رضاشاه از شهریور ۱۳۲۰ به بعد آزاد شده بودند و غالباً لگام گسیخته عمل میکردند و معمولاً هم هرکدام اغراض خود را فارغ از مصلحت عمومی کشور و بدون هماهنگی سنجیده با دیگران دنبال مینمودند، بر شدت تنشها میافزودند و به اختلافات داخلی دامن میزدند.
تصویب طرح ملی شدن نفت
در انتخابات دورۀ چهاردهم مجلس شورای ملی به مردم فرصت داده شد تا به هر کسی که میخواهند، رای بدهند. در نتیجه این آزادی، افرادی، چون دکتر محمد مصدق انتخاب شدند. دکتر مصدق در مجلس طرحی راجع به نفت به تصویب رساند مبنی بر این که هیچیک از مقامات کشور حق مذاکره یا بستن قرارداد نفت با هیچ کشور خارجی را ندارد. در این موقع هیئتی از روسیه وارد ایران شدند تا امتیاز نفت شمال را بدست آورند، اما بینتیجه برگشتند.
خروج نیروهای شوروی از ایران
در مرداد ۱۳۲۴/ اوت ۱۹۴۵ بمبهای اتمی آمریکا بر شهرهای ژاپن فرو ریخته شد. ژاپن ناگزیر گردید بیقید و شرط تسلیم شود و بدین ترتیب، جنگ جهانی دوم پایان یافت.
بعد از اتمام جنگ جهانی دوم (۱۳۲۴ش) نیروهای شوروی خاک ایران را ترک نکردند و به اختلافات گروهی در ایران دامن زدند و از گروههای سیاسی تحت حمایت خود که حرکتهای جداییخواهانهای را به ویژه در آذربایجان و کردستان تقویت میکردند و از فعالیتهای حزب چپگرای توده که در شهرهای مختلف قدرت و نفوذ بسیاری کسب کرده بود و ایران را به سمت جنبشهای سوسیالیستی و پیروی مرام و مشی اتحاد شوروی سوق میداد، جانبداری میکردند. فرقه دموکرات آذربایجان به رهبری سید جعفر پیشهوری و در کنف حمایت اتحاد شوروی عملاً بر آذربایجان مسلط شدند و رشته امور را به دست گرفتند.
در مهرماه ۱۳۲۴ اعلامیه مشترک پایان جنگ جهانی و انحلال مرکز تدارکات خاورمیانه در تهران انتشار یافت و با اینکه خروج نیروهای این دو کشور از ایران آغاز شده بود، قوای شوروی از خروج از ایران امتناع میکردند. نیروهای فرقه دموکرات در منطقه نفوذ خود همچنان در پیشروی بودند و هر جا را که از دست دولت مرکزی خارج میکردند، مسلح نموده، برای حملات بعدی آماده میساختند.
در آذرماه همان سال آمریکا و انگلیس طی یادداشتهای جداگانه از شوروی خواستند که ایران را تخلیه، و حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران را بر اساس پیمانهای سیاسی منعقده تضمین کند.
این کشاکشها تا آذرماه ۱۳۲۵ که ارتش برای آزادساختن آذربایجان آماده شد و در عرصه بینالمللی هم از تمامیت ارضی ایران حمایت به عمل آمد، بهگونه آزاردهندهای ادامه داشت. در ۱۵ آذر فرمان پیشروی ارتش به آذربایجان صادر گردید و در ۲۱ آذر آخرین مواضع فرقه دموکرات در تبریز پس گرفته شد و سران فرقه به خاک شوروی گریختند، اما شوروی همچنان به حمایت گروههای سیاسی مشغول بود.
ترور نافرجام شاه
محمدرضا پهلوی پس از استقرار حاکمیت دولت، به تدریج دامنه قدرت خود را بسط داد. در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ در دانشگاه تهران به جان او سوء قصد شد. او از این ماجرا جان سالم به دربرد، اما از فرصت بیدرنگ استفاده شد و انحلال حزب توده را که نیرومندترین جریان چپگرا را فوراً اعلام داشت و همه مراکز تجمع این حزب در تهران و شهرستانها به اشغال نیروهای انتظامی درآمد و دستگیری و سرکوب سران و اعضای مؤثر این حزب آغاز گردید.
در بهمن ۱۳۲۸، مجلس سنا که تشکیل آن را شاه وسیله مناسبی برای بسط قدرت خود میدانست، نخستین دوره خود را آغاز کرد. نیمی از سناتورها منصوب شاه و از اشخاص مورد اعتماد او بودند. شاه در تداوم همین سیاستِ بسط قدرت و با تخطـی از اصول قانون اساسی ناظر به سلطنت (که شاه را ورای دولت، و از مسئولیت مبرا میدانست) سرلشکر حاجعلی رزمآرا را که نظامی برجسته، اما بلندپروازی بود، برای پیشبرد مقاصدش به نخستوزیری برگزید.
نیروهای سیاسی موافق با اجرای همه اصول قانون اساسی، به همراه نیروهای ملیگرا که از مدتی پیش متوجه سیاستهای توسعهطلبانه شاه، دربار و بخشی از دولتمردان و نظامیان با نفوذ شده بودند، به مشی همگرا روی آوردند و در شهریور ۱۳۲۸ هسته نخستین جبهه ملی ایران
را تشکیل دادند، جبههای که بعداً به بزرگترین ائتلاف نیروهای سیاسی ملیگرا در تاریخ ایران وتا زمان خود تبدیل شد و رهبری آن را محمد مصدق به عهده گرفت.
رزمآرا با مخالفتهایی که نسبت به ملیشدن صنعت نفت داشت در اسفند ۱۳۲۹ توسط خلیل طهماسبی از فداییان اسلام به قتل رسید و کمیسیون خاص نفت به ریاست مصدق، ملیشدن صنعت نفت را تصویب کرد.
نخستوزیری مصدق
بحران سیاسی کشور که ریشه اصلی آن مطالبات قانونی مردم در زمینه استفاده عادلانه از عواید نفت، تقسیم عواید در میان همه قشرهای ملت و به ویژه قشرهای نیازمندتر، آزادی انتخابات که مناسبترین وسیله برای محدود کردن قدرت فزونخواه سلطنت و خاندانهای حکومتگر بود، و نیز مطالبات دیگری که در فضای جهانی پس از جنگ دوم به جنبشهای آزادیخواه و عدالت طلب میدان میداد، بقای نظام سلطنتی را با تهدید جدی رو به رو ساخت.
از آنجا که شاه وزارت جنگ را بنا به درخواست مصدق به او نداد، مصدق استعفا کرد. اما با تظاهرات مردم در ۳۰ تیر که خواستار بازگشت مصدق بودند، شاه به ناگزیر و پس از شکست انواع ترفندهای دربار و محافل سیاسی وابسته آن، در اردیبهشت۱۳۳۰ با نخستوزیری محمد مصدق موافقت کرد و او و عدۀ زیادی از امرای ارتش را باز نشسته کرد.
در هشتم و نهم همان ماه قوانین مربوط به ملیشدن صنعت نفت ایران از تصویب دو مجلس شورا و سنا گذشت و کوششهای حکومت ملیگرای مصدق برای دفاع از احقاق حقوق ملت در خصوص نفت، اصلاح امور دولت، آزادی بیان، مطبوعات و انتشارات، آزادی فعالیت احزاب و گروههای سیاسی، اجرای همه اصول قانون اساسی ایران و محدودشدن قدرت سلطنت در محدوده مقرر اصول این قانون و فعالیتهای اصلاح طلبانه دیگر، آغاز شد. سپس روابط سیاسی با انگلستان را قطع کرد و همین امر باعث شد تا انگلستان و آمریکا درصدد ساقط کردن دولت وی برآیند.
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
حکومت مصدق از همان آغاز کار با انواع دسیسههای داخلی و خارجی روبهرو گردید. همه گروههای قدرت که منافعشان به خطر افتاده بود، همراه شدند و با حمایت شاه و دربار و پشتیبانی سیاسی، تبلیغاتی، مالی، تدارکاتی، اطلاعاتی و حتی نظامی انگلستان و آمریکا، و پس از چند تلاش ناموفق، سرانجام در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، در حالی که چند روز پیش از آن شاه و همسرش از بیم جان از کشور گریخته بودند، با کودتای نظامی، هجوم سازمان داده شده اوباش متشکل به منزل نخست وزیر، مراکز جبهه ملی، دفاتر مطبوعات آزادیخواه و نهادهای دولتی، حکومت ملیگرا، ضداستعماری، غیروابسته و استقلالطلب مصدق را ساقط کردند. این رویداد که سرآغاز استقرار سلطنت مطلقه و حکومت لگام گسیخته نظامیان قدرتطلب، اما فاسد و دولتمردان سخت وابسته به شاه، دربار و دولتهای بیگانه بود، از رویدادهای ناگوار سیاسی در تاریخ ایران است.
پس از استقرار حکومت کودتا، دستگیری و سرکوب همه نیروهای ملی، آزادیخواه، استقلال طلب و مخالف حکومتِ خلاف قانون آغاز شد.
به دنبال آن اولین پیشنهاد دهندۀ ملی شدن صنعت نفت، دکتر حسین فاطمی تیرباران شد و آمریکا و انگلستان مذاکرات خود را در مورد مسئله نفت از سر گرفتند و بعد از ۴ ماه مذاکره، اعلامیۀ موافقت در مورد واگذاری نفت به کنسرسیوم بینالمللی صادر گردید. در شهریور ۱۳۳۴ بعد از اینکه حسین علاء (نخستوزیر وقت) مورد حمله فدائیان قرار گرفت، شاه فرمان دستگیری و مجازات فدائیان را صادر کرد و در ۲۷ شهریور فدائیان از جمله نواب صفوی، خلیل طهماسبی، مظفر ذوالقدر و سیدمحمد واحدی تیرباران شدند.
این مشی، اگر چه تا پایان حکومت محمدرضا پهلوی چندبار دستخوش تغییر و تشدید و تخفیف شد، اما همچنان ادامه یافت. نبودن آزادی بیان و قانونی نبودن ابراز عقاید سیاسی و فعالیت آزادانه سیاسی، و وابستگی به سیاستهای غرب، ویژگی ثابت حکومت پهلوی دوم از کودتا به بعد شد.
پیمان بغداد
از ۱۳۳۲ش به بعد، حکومتهایی که بر سر کار آمدند، سیاست نزدیک شدن به کشورهای غربی را در پیش گرفتند. در مهر ۱۳۳۴ ایران به پیمان دفاعی خاورمیانه (نیز معروف به پیمان بغداد) پیوست که چارچوب همکاری نظامی چند کشور خاورمیانهای را با انگلستان و نیز آمریکا تعیین میکرد. قرارداد کنسرسیوم هم که شرکتهای بزرگ نفتی در انعقاد آن دست داشتند، منافع کشورهای غربی را در استخراج و فروش نفت ایران تأمین میکرد و ضامنی برای ثبات حکومت در ایران بود.
اقبال و شریف امامی و امینی
در فروردین ۱۳۳۶ منوچهر اقبال، از سیاستمداران فرمانبردار شاه بر سر کار آمد و تا شهریور ۱۳۳۹ نخست وزیر بود. در حکومت حدود سه و نیم ساله او، پایههای نظام سلطنت مطلقه و استبدادی و وابستگی هر چه بیشتر سیاسی ـ. اقتصادی ایران به غرب گذاشته شد.
این مشی به تشدید فساد داخلی و به نارضایی گستردهای انجامید، اما با تغییری در سیاستهای داخلی آمریکا و روی کار آمدن دموکراتها در آن کشور، به صورت بحرانی در سیاست داخلی ایران بروز کرد. اقبال ناگزیر به استعفا شد. جعفر شریفامامی بر سر کار آمد، اما بحرانهای داخلی به عمر کمتر از دو مـاه حکومت او پایان داد.
مسائلی از قبیل: به رسمیت شناختن اسرائیل توسط شاه در سال ۱۳۳۶، تقلب در انتخابات دورۀ بیستم ۱۳۳۹، عدم رضایت دانشجویان دانشگاه از مسائل جاری سیاسی و رویۀ شاه در کلیه شئون مملکت، باعث راهاندازی تظاهرات شدید علیه شاه شد.
مقام نخستوزیری به علی امینی، (سیاستمداری که چندان خوشایند شاه نبود) جناح دموکراتهای حاکم بر آمریکا و به منظور اصلاحاتی در ساختارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران، در اردیبهشت ۱۳۴۰ بر سر کار آمد.
آمریکا به شاه تکلیف کرد که حق دخالت در امور مملکت را ندارد. امینی اوضاع آشفته کشور را ناشی از فساد دانست و برای مبارزه با آن اقدام نمود، در تحلیل آمریکاییها، نظام ناتوان ایران که دربار فاسد و مناسبات ناسالم حکومتی در قلب آن جای داشت، نمیتوانست در برابر پیشروی خطر کمونیسم مقاومت کند و ایران حلقهای از زنجیرهای بود که باید اصلاحات در آن به اجرا درمیآمد. با این حال، امینی بر اثر چند مانع، و از جمله کارشکنیهای شاه و اطرافیان، نتوانست اصلاحات را به اجرا گذارد.
جبهه ملی ایران در دوره حکومت امینی برای بار دوم در صحنه سیاسی ظاهر شد و از راه تظاهرات، تجمعها و اشکال دیگر فعالیت سیاسی، شعارهای خود را پی گرفت.
اما شاه که مسلوبالاختیار بود طی سفری به آمریکا عدم موفقیت امینی را اعلام کرد و درخواست نمود که مجدداً تمامی اختیارات به او واگذار شود و قول داد که نظریات کاخ سفید را به نحو مطلوب انجام دهد. بعد از جلب توجه آمریکا به ایران بازگشت و امینی را برکنار و امیر اسدالله علم را جایگزین کرد.
جبهه ملی ایران هم بار دیگر سرکوب شد و با سقوط کابینه امینی، جبهه هم از فعالیت بازایستاد.
نخستوزیری علم
امیر اسدالله علم، یکی دیگر از مهرههای مطیع و معتمد شاه بر سر کار آمد و تا اسفند ۱۳۴۲ بر مسند نخستوزیری بود. او مشی تثبیت سلطنت مطلقه و استبدادی را ادامه داد.
در شهریور ۱۳۴۱ش هیئت وزیران علم، لایحه جدید انجمنهای ایالتی و ولایتی را تصویب کرد و به زنان حق انتخاب رای داد. در آن لایحه قید اسلام از شرایط انتخابات حذف و به جای سوگند به قرآن، سوگند به کتابهای آسمانی قید شده بود که این تصویبنامه به شدت مورد اعتراض علما و روحانیون قرار گرفت و شاه و علم مجبور به لغو آن شدند.
شاه به خواست آمریکا اصول ششگانهای را به نام اصلاحات اجتماعی به رفراندوم گذاشت، اما این بار حضرتامام خمینی، حکم به تحریم رفراندوم داد.
حمله به فیضیه
امام خمینی عید نوروز ۱۳۴۲ را به مناسبت شهادت امام جعفر صادق (علیهالسّلام) به عنوان عزا و تسلیت به امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) اعلام نمود و در مدرسه فیضیه، عزاداری مفصلی برگزار شد. اما مدرسه مورد حمله مامورین امنیتی قرار گرفت و تعدادی کشته و زخمی شدند.
دستگیری امام خمینی (ره)
سپس شاه دستور دستگیری امام را صادر کرد. در بامداد ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش امام دستگیر شد. قیام ۱۵خرداد (که با کشتارهای گسترده در تهران، قم و چند شهر دیگر سرکوب شد) مهمترین رویداد اعتراضی وسیاسی در حکومت علم است.
اما با روی کار آمدن حسنعلی منصور در اسفند ۱۳۴۲ ایشان آزاد شدند. بعد از تصویب لایحۀ مصونیت مستشاران آمریکایی، امام نطق کوبندهای علیه شاه و آمریکا و اسرائیل ایراد نمود که در نتیجه آن در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ بازداشت و به ترکیه، تبعید شدند.
اصلاحات که اداره آن را شاه به دست امینی نداد و از دوره حکومت علم خود به دست گرفت، در حکومتهای بعدی به میل و نظر خود شاه و با سرعت و کیفیتی که خود وی تعیین میکرد، ادامه یافت.
منصور و هویدا و آموزگار
شاه با کنار گذاردن سیاستمداران قدیمی و روی کار آوردن سیاستپیشگان جوان، کمتجربه و نیز فرمانبردارتر، مشی سلطنت مطلقه استبدادی را از آغاز حکومت حسنعلی منصور علنیتر به اجرا گذارد. منصور کمتر از یک سال بر سر کار بود و با گلوله یکی از اعضای جمعیت مؤتلفه اسلامی به قتل رسید و در بهمن ۱۳۴۳ دوست و همکار نزدیکش امیرعباس هویدا بر سر کار آمد و به مدتی بیش از ۱۳ سال که در تاریخ صدارت ایران سابقه نداشت، نخستوزیر بود و سیاست اطاعت محض و بیچون و چرا از شاه را در پیش گرفت.
حزب رستاخیز
شاه در سال ۱۳۴۸ فرح پهلوی را نایبالسلطنه قرار داد و در سال ۱۳۵۳ تشکیل حزب رستاخیز را به دبیرکلی امیرعباس هویدا اعلام کرد و مردم مجبور به عضویت در آن حزب شدند، همین امر نارضایتی مردم را افزونتر ساخت و آنها به مخالفتهای خود علیه رژیم پهلوی ادامه دادند.
جمعه سیاه
بزرگترین تظاهرات علیه رژیم شاه در روز ۲۹ بهمن سال ۱۳۵۶ در تبریز رخ داد و در پی آن مردم اصفهان تظاهرات کردند و در روز ۱۷ شهریور حکومت نظامی اعلام شد، اما مردم در میدان ژاله اجتماع کرده و مورد حلمه ماموران قرار گرفتند، که تعداد زیادی کشته شدند. این روز در تاریخ انقلاب ایران به جمعه سیاه معروف شد.
هویدا در مرداد ۱۳۵۶، زمانی که ورود کشور به ورطه بحران سیاسی آغاز شد، ناگزیر به استعفا گردید. دوره طولانی مدت حکومت هویدا اگر چه تا چند سال با آرامش ظاهری همراه بود، اما نطفه بحرانهای بعدی را در خود پرورش میداد. فشار و اختناق سیاسی که افزایش شدت آن با فزونی سیطره سلطنت مطلقه و استبدادی همراه بود، از ویژگیهای حکومت فرمانبردارانه هویداست. مبارزات مسلحانه و آغاز جنگهای چریکی بر ضد حکومت در این دوره پدید آمد.
جمشید آموزگار از مرداد ۱۳۵۶ تا شهریور ۱۳۵۷، در یکی از بحرانیترین دورههای تاریخ سیاسی ایران که به سیاستمداری برجسته، کاردان و با شبکه گسترده روابط با همه گروهها و جریانها نیازمند بود، با تنش حکومت کرد. ناآرامیها و درگیریها در دوره حکومت او که به لحاظ تغییر مشی در حکومت آمریکا، دوره فضای بازسیاسی خوانده میشد، وسعت گرفت.
سلسله رویدادهایی که سرانجام به انقلاب اسلامی انجامید، به آموزگار اجازه نداد طرحهای انقباضی اقتصادی و برنامههای اصلاحات ساختار اداری و دور کردن فاسدان از بدنه حکومت را به اجرا بگذارد. او خسته و ناتوان و شکستخورده از صحنه خارج شد و مدتی بعد هم از ایران رفت.
شریف امامی و ازهاری و بختیار
پس از آموزگار ۳ حکومت کوتاه مدت به ریاست جعفر شریف امامی (شهریور ـ. آبان ۱۳۵۷)؛ غلامرضا ازهاری (آبان ـ. دی) و شاپور بختیار (دی ـ. بهمن) برسر کار آمدند که هیچکدام نتوانستند از شدت بحران زوال و سقوط سلطنت پهلوی و رژیم شاهنشاهی بکاهند.
انقراض سلسله پهلوی
دامنه بحران روز به روز شدت گرفت در اواخر حکومت پهلوی دیگر کسی مقام نخستوزیری را نمیپذیرفت، تا اینکه شاهپور بختیار انتخاب شد. شاه در ۲۶ دی ۱۳۵۷ ایران را ترک و به مصر رفت و روز ۱۲ بهمن همان سال امام وارد تهران شد و با سخنرانی در بهشت زهرا سلطنت پهلوی را غیرقانونی خواند. سرانجام در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ش آخرین سلسله سلطنتی ایران به عمر ۵۷ ساله منقرض شد و محمدرضا پهلوی آخرین شاه ایران در سوم مرداد سال ۱۳۵۹ در مصر درگذشت.
سیاست خارجی
تا قبل از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، ایران رویکرد امنیتی خود در منطقه را در ائتلاف با غرب و بهویژه ایالات متحده آمریکا تعریف کرده بود و به همراه عربستان سعودی، در چهارچوب استراتژی سلطه آمریکا در منطقه برای تأمین منافع آمریکا نقشآفرینی میکرد. عمده تأکید و استراتژی سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی به ویژه محمدرضا شاه بر ائتلاف با آمریکا و متحدانش رقم خورده بود.
القاب در حکومت پهلوی
در حکوکت پهلوی برای معرفی شاه و نزدیکان از القاب زیر استفاده می شد.
شاه: نام شاه، به دنبال آن شاهنشاه ایران، با پسوند «آریامهر»
شهبانو: شاهبانو، پس از آن نام کوچک، با پسوند «پهلوی»
پسر بزرگتر: شاهزاده، پس از آن نام کوچک، با پسوند «پهلوی»
پسران جوان: شاهپور، به همراه نام و نام خانوادگی (پهلوی)
دختران: شاهدخت، به همراه نام و نام خانوادگی (پهلوی)
همچنین فرزندان دختر شاه با عنوان دیگر (والا گهر) یا شاهزاده خانم استفاده میکنند که نشان میدهد نسل دوم از طرف خط زنانه است. پس از نام خانوادگی پدر و نام خانوادگی همسر، که آیا او سلطنتی یا عادی است.
تیک آف
کادیلاک فلیت وود | FleetWood لیموزین فرح پهلوی، خودرویی است که توسط اسدالله علم نخست وزیر وقت به فرح دیبا همسر محمدرضا شاه هدیه داده شد. لیموزین در سال ۱۹۷۶، ۸۳۴ دستگاه از FleetWood های خود را به صورت لیموزین تولید کرد که به ادعای مالک خودرو، تنها ۹۶ دستگاه از آن به صورت فول آپشن و با این سبک تزئینات عرضه شد و فقط همین یک دستگاه به ایران راه پیدا کرده است. این لیموزین با طول ۶۴۰۶ میلیمتر و رنگ مشکی متالیک ضد آتش که قاعدتاً میبایست اکنون جزو داراییهای سلطنتی محسوب میشود، در مالکیت خصوصی است. تصاویری از بیرون و داخل خودروی فرح را میبینید.
کد خبر: ۱۲۶۰۵۴۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۸
نبض خبر
محمود احمدی نژاد در مصاحبهای به دفاع از عملکرد دولت سید محمد خاتمی و همچنین حکومت محمدرضا شاه پرداخت و تاکید کرد آنها نیز به دنبال کاهش تورم و رفاه بودند؛ اظهاراتی غیرمنتظره از سوی رئیس جمهور اسبق که گذشته را به کلی نفی میکرد. این بخش از مواضع احمدی نژاد که به تازگی دوباره برای ریاست جمهوری ردصلاحیت شده اما فعالیت رسانهایاش متوقف نشده را در تابناک میبینید و میشنوید.
کد خبر: ۱۲۴۲۲۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۲۳
امام جمعه یاسوج گفت: ریاست جمهور ایران باید در تراز جهانی باشد و امیدواریم یک رئیس جمهور درشان این مردم وفادار و انقلابی انتخاب شود.
کد خبر: ۱۲۳۸۹۹۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۰۴
نبض خبر
صداوسیما سراغ مردم رفته و از آنها درباره اوضاع اقتصادی در دوره حکومت پهلوی پرسیده که با واکنش مثبت مردم همراه شده و گفتهاند اوضاع اقتصادی در آن دوران خیلی بهتر بود و در ادامه گزارشهایی پخش کرده که محمدرضا شاه از تورم 200 تا 300 درصد در کالاهای مختلف میگوید. این گزارش که ظاهراً تازه نیست اما دوباره در فضای مجازی در حال چرخیدن است را میبینید.
کد خبر: ۱۲۰۶۰۹۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۱
چرتکه
یکی از مهم ترین عوامل شکل گیری انقلاب در سال 1357 مسئله اقتصادی و فشار تورمی بود که به یک باره به مردم وارد شد و متاثر از برنامه توسعه محمدرضا شاه بود که بدون توجه به نظر کارشناسان تنظیم شد. محمد قاسمی، اقتصاددان در این زمینه توضیح میدهد و پاسخ میدهد که چرا برنامه توسعهای که محمدرضا پهلوی تصمیم به تنظیم و اجرای آن گرفت از مهمترین عوامل شکل گیری انقلاب 57 بود؟ جزئیات را میبینید و میشنوید.
کد خبر: ۱۱۹۲۶۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۲۱
نبض خبر
حجت الاسلام علی اصغر مجتهدزاده رئیس پیشین دادگاه ویژه روحانیت در قم و معاون سیاسی اجتماعی بسیج اساتید و نخبگان حوزه علمیه قم در بخشی از گفت و گویی که با مخاطبان اسپانیایی زبان شیخ قمی داشته، به توصیف وضعیت فرهنگی و فساد در دوران حکومت پهلوی پرداخت. در تابناک میبینید.
کد خبر: ۱۱۹۲۲۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۱۸
وقایع اتفاقیه
گنجینههای گوهر فیلم مستندی است به کارگردانی ابراهیم گلستان که در سال ۱۳۴۵ به سفارش دولت ساخت. در بخشهایی از این فیلم این ثروت با وضعیت فقر عظیم حاکم بر ایران در دوره پهلوی مقایسه شد. به همین دلیل فیلم به آرشیو سپرده شد و بعدها منتشر شد. این مستند کوتاه را در تابناک میبینید.
کد خبر: ۱۱۸۹۴۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۰۲
اینکه همان شب ۱۷ شهریور، حکومت نظامی آمار کشتهها را با دقت و منطبق با گزارش پزشکی قانونی اعلام کند ولی مردم نپذیرفتند ثمره سالها استفاده تبلیغاتی از رسانهها و بیاعتمادی مردم به آنها بود. مطابق آمار بنیاد شهید تعداد کل شهدای سال ۱۳۵۷ هم چهار هزار نفر نیست چه رسد به ۱۷ شهریور. ضمن اینکه قریب به اتفاق آنان، ساکن تهران بودند و در بهشت زهرا به خاک سپرده شدهاند و تعداد کاملاً مشخص است.
کد خبر: ۱۱۳۹۳۹۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۷
ساختمانی در محوطه باغ ملی تهران است که در زمان حکومت ظالم پهلوی توقیفگاه، زندان موقت شهربانی، زندان زنان و بعد زندان کمیتهٔ مشترک ضد خرابکاری نام گرفت و توسط ساواک برای بازجویی و شکنجه مخالفین حکومت پهلوی مورد استفاده بود.سرانجام با پیروزی انقلاب اسلامی این زندان تعطیل و در سال ۱۳۷۹ به موزه عبرت جهت بازدید عموم تبدیل شد./ سید مصطفی تهرانی
کد خبر: ۱۱۰۲۱۸۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۱
وقایع اتفاقیه؛
محمدرضا پهلوی در واپسین ماههای حکومتش، گردش به چپ کرد و از رهبران چین دعوت کرد تا به ایران بیایند. در همین راستا «هوآ گوئوفنگ / Hua Guofeng» نخستوزیر جمهوری خلق چین در نهم شهریور 1357 به ایران آمد و مذاکرات رسمی را با شاه داشت. حضور این مقام ارشد چین در ایران با اعتراضات مردم همراه شد که در جریان این اعتراضات شماری از انقلابیون به ضربه گلوله کشته و مجروح شدند. تصاویری از این دیدار که حاصلی برای تداوم رژیم پهلوی نداشت را در تابناک میبینید.
کد خبر: ۸۲۲۷۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۱۵
سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا با تائید آزادی موقت «باقر نمازی»، از این امر استقبال کرد.
کد خبر: ۷۶۹۰۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
شبکه خبری بی.بی.سی از مرگ جمشید آموزگار، نخستوزیر ایران در دوران پهلوی خبر داد.
کد خبر: ۶۲۷۱۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
برگی از تاریخ؛
در اين گزارش ضمن ذكر درخواست مردم كرمانشاه، به تعقيب و ادامه مباحث مربوط به اين امر در مساجد و منابر و امكان ايجاد مشكل از طريق آن اشاره شده است/ در زير گزارش نخست وزير نوشته است: ملاحظه شد. ماه محرم تمام و صفر هم قريب به اتمام است. نسبت به اين موضوع اصولاً بايد تصميم لازم و قطعي اتخاذ شود.
کد خبر: ۱۳۵۵۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۰۹/۲۰