در مورد نوجوان 13ساله در ویکی تابناک بیشتر بخوانید

«مي‌خواهم يك قهرمان باشم...» + تصاویر
يك اسلحه به غنيمت گرفته بود. با همان اسلحه، هفت عراقي را اسير كرده بود. احساس مالكيت مي‌كرد. به او گفتند بايد اسلحه را تحويل دهي. مي‌گفت: به شرطي اسلحه را مي‌دهم كه حداقل يك نارنجك به من بدهيد. پايش را هم كرده بود در يك كفش كه يا اين يا آن. دست آخر يك نارنجك به او دادند. يكي گفت: «دلم براي اون عراقي‌هاي مادر مرده مي‌سوزه كه گير تو بيفتند.» بهنام خنديد...
کد خبر: ۱۲۸۳۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۰۸/۱۰

تبلیغات در تابناک صفحه خبر
اینترنت پیشگامان