کلیات
اسماعیل دقایقی متولد ۹ بهمن ۱۳۳۳ بود که در تاریخ ۲۸ دی ۱۳۶۵ به شهادت رسید. او نظامی ایرانی بود، که در طول جنگ ایران و عراق از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران بشمار میآمد و در عملیاتهای بیتالمقدس، فتحالمبین، خیبر، بدر، عاشورا، قدس ۴، کربلای ۲ و کربلای ۴ حضوری فعال داشت. وی در خلال انجام عملیات کربلای ۵ در هنگام شناسایی در شلمچه، توسط هواپیمای جنگنده نیروی هوایی عراق مورد اصابت موشک قرار گرفت و شهید شد. دقایقی بعنوان بنیانگذار لشکر بدر شناخته میشود.
زندگینامه
اسماعیل دقایقی سرواوی، در تاریخ ٩ بهمن ۱۳۳۳ در شهر بهبهان، استان خوزستان زاده شد. پدرش ابراهیم دقایقی نام داشت و در شهرستان امیدیه، مغازه تعمیرات لوازم خانگی داشت و او نیز دوران کودکی و نوجوانی خود را در شهر امیدیه سپری نمود. دقایقی سال ۱۳۴۹ پس از قبولی در آزمون ورودی، وارد هنرستان شرکت ملی نفت ایران در اهواز شد.
قبل از انقلاب
اسماعیل دقایقی در سال دوم هنرستان، که با برپایی جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی مصادف بود، در اعتصابی هماهنگ بر علیه رژیم پهلوی شرکت کرد و از آن پس، بهطور جدی فعالیتهای سیاسی خود را آغاز نمود. وی پس از ورود به هنرستان شرکت نفت، با محسن رضایی آشنا شد، که در آن زمان بهطور مخفی علیه پهلوی فعالیت می کرد.
در دهه ۱۳۵۰ دقایقی در ۲ مرحله، توسط ساواک دستگیر شد، که نخستین بار در سال ۱۳۵۳ در شهر اهواز، به همراه محسن رضایی، دستگیر و روانه زندان این شهر گردید، ولی بعلت سن پائین، پس از چند ماه از زندان آزاد شد. وی دومین بار در سال ۱۳۵۵ دستگیر و راهی زندان گردید، که این بار نیز پس از تحمل چندین ماه زندان آزاد شد، اما پس از آزادی از زندان، به دلیل فعالیت در گروه چریکی منصورون، از هنرستان شرکت نفت اخراج شد.
او در همان سال پس از شرکت در آزمون کنکور سراسری، در رشته مهندسی کشاورزی (گرایش آبیاری) دانشگاه چمران اهواز پذیرفته شد، اما پس از ۲ سال تحصیل در این رشته، بار دیگر در کنکور شرکت کرد و به دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران وارد شد. دقایقی پیش از وقوع انقلاب و در ابتدای سال ۱۳۵۷ ازدواج کرد. وی در این زمان همچنان در گروه منصورون عضویت داشت.
پس از انقلاب
دقایقی در سال ۱۳۵۸ با مشارکت گروهی از همفکرانش جهاد سازندگی آغاجاری را در استان خوزستان راهاندازی کرد. هنوز چند ماه از فعالیت او در این ارگان نگذشته بود، که طی حکمی (در اوایل مرداد ۱۳۵۸) مسئول تشکیل سپاه آغاجاری شد.
بعد از یک سال از فرماندهیاش در این منطقه، برای تشکیل سپاه خوزستان، همکاری با علی شمخانی را آغاز نمود و عهدهدار مسئولیت دفتر هماهنگی سپاه خوزستان شد. با آغاز جنگ ایران و عراق، دقایقی در روزهای نخست، به خرمشهر رفت و با انتقال سلاح و مهمات به سپاه خرمشهر (به فرماندهی محمد جهان آرا) نقش اساسی در پشتیبانی نیروهای داوطلب ایفا کرد.
جنگ ایران و عراق
با آغاز رسمی جنگ ایران و عراق، اسماعیل دقایقی به عنوان نماینده سپاه پاسداران در اتاق جنگ لشکر ۹۲ زرهی در اهواز حضور یافت. پس از آزادی خرمشهر در عملیات بیتالمقدس، دقایقی مسئول یگان حفاظت از شخصیتها در قم و استان مرکزی شد، ولی بار دیگر و در پی فرمان امام خمینی (ره)، مبنی بر لزوم حضور افراد مؤثر در جبههها، به منطقه جنوب بازگشت.
در جریان محاصره شهر سوسنگرد توسط نیروهای ارتش عراق، دقایقی با مشکلات زیادی موفق به خروج از محاصره شد و به همراه حسین علمالهدی، از فرماندهان کلیدی شکستن محاصره سوسنگرد بود. در عملیات فتحالمبین، وی در قرارگاه فجر با مجید بقایی، که در آن زمان فرمانده قرارگاه فجر بود، همکاری داشت. دقایقی در سال ۱۳۶۲ مسئولیت راه اندازی دوره عالی مالک اشتر، به منظور آموزش اصول و مبانی جنگ، آرایش و تاکتیکهای نظامی افراد، برای بهکارگیری در مسئولیتهای فرماندهی گردانها را برعهده گرفت. همزمان با اجرای این طرح، عملیات خیبر در جزایر مجنون نیز آغاز شد، که دقایقی نیز به عنوان فرمانده یکی از گردانهای خط مقدم، در این عملیات حضور پیدا کرد.
فرماندهی تیپ بدر
تیپ بدر متشکل از نیروهای مجاهدین عراقی و بعدها اسرای عراقی داوطلب (مشهور به احرار) بود، که توسط محسن رضایی؛ فرمانده وقت سپاه پاسداران راهاندازی شد و اسماعیل دقایقی به عنوان نخستین فرمانده تیپ بدر منصوب گردید.
در عملیات بدر، این تیپ، منطقه «الترابه» در هور الهویزه را آزاد کرد. تیپ بدر در عملیاتهای عاشورا، قدس ۴، کربلای ۲، کربلای ۴ و کربلای ۵ نیز نقش پر رنگی داشت. تیپ بدر همچنین در عملیات مرصاد نیز حضوری فعال داشت.
شهادت
اسماعیل دقایقی در تاریخ ۲۸ دی ۱۳۶۵ در زمان انجام عملیات شناسایی پیش از عملیات کربلای ۵، در منطقه شلمچه، توسط هواپیماهای جنگنده نیروی هوایی عراق مورد اصابت موشک قرار گرفت و در ٣١ سالگی شهید شد. پیکر وی در گلزار شهدای امیدیه، در استان خوزستان دفن گردید. یکی از همراهان وی، واقعه را اینچنین شرح میدهد:
پس از این که مأموریت اجرای عملیات کربلای ۵ به فرماندهی لشکر ۹ بدر ابلاغ شد، برادر اسماعیل به پادگان آمد تا گردانها را آماده کند. صبح یکشنبه ۲۸ دی ۱۳۶۵ به من گفت یک دستگاه موتورسیکلت آماده کنید تا به خط برویم. بلافاصله آماده شدیم و با موتورسیکلت به طرف خط حرکت کردیم، تا او خط را شناسایی کند. در مسیر راه تا خطِ مقدم، متوجه شدیم که هواپیمای دشمن در نزدیکی ما در حال پرواز است. به ناچار موتور را متوقف کرده، پیاده شدیم و به طرف کانالی که در نزدیکی ما بود به راه افتادیم. آقای دقایقی چند قدم جلوتر از من حرکت میکرد، که ناگهان بمبهای خوشهای دشمن به زمین اصابت کرد و ما هر دو زخمی شدیم. اسماعیل از ناحیه پا جراحت برداشت، ولی به هر زحمتی بود وارد کانال شدیم. چند متر جلوتر از کانال، سنگری را مشاهده کردیم و به سمت آن حرکت کردیم که ناگهان صدای سوت راکتی، ما را به خود متوجه کرد و به سرعت به حالتِ خیز درآمدیم. با انفجار راکت، کانال به شدت تکان خورد و هر کدام از ما به سویی پرتاب شدیم، من احساس کردم سقفی بر سر ما فرو ریخت. اسماعیل را صدا کردم، ولی جوابی نشنیدم، گرد و خاک که کمتر شد، دقت کردم، دیدم اسماعیل آرام گرفته است.
تندیس دقایقی
در خرداد ماه ۱۳۹۳ از تندیس اسماعیل دقایقی در شهر اهواز رونمایی شد. تندیس برنزی دقایقی به ارتفاع ۴ متر بر روی پایه سنگی به ارتفاع ۴ متر، در محل ورودی پل سوم اهواز، به عنوان یادبود وی و ۴ نفر دیگر از شهدای جنگ ایران و عراق، در کنار رودخانه کارون نصب گردید.