در مورد محمد اسلامی ندوشن در ویکی تابناک بیشتر بخوانید
کلیات
محمدعلی اسلامی نُدوشَن متولد ۳ شهریور ۱۳۰۳ خورشیدی در ندوشن، شاعر، منتقد، نویسنده، مترجم و پژوهشگر ایرانی است.
تحصیلات اولیه
محمدعلی اسلامی ندوشن در سال ۱۳۰۳ در ندوشن (یزد)، در خانوادهای با بضاعت متوسط به دنیا آمد. پدرش خیلی زود درگذشت و او ناگزیر، روی پای خویش ایستاد. تحصیلات ابتدایی را نخست در مدرسه «ناصرخسرو» ندوشن، و سپس در مدرسه «خان» یزد پیگرفت. بعد از آن به دبستان «دینیاری» رفت و تا کلاس سوم متوسطه را در دبیرستان «ایرانشهر» یزد گذراند. در سال ۱۳۲۳ به تهران عزیمت کرد؛ ابتدا بقیه دوره متوسطه را در دبیرستان البرز به پایان رساند و آنگاه برای ادامه تحصیل وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد و به دریافت لیسانس نائل آمد. وی شعر سرایی را از حدود ۱۲ سالگی آغاز کرد و پس از ورود به تهران نیز، در دوران دبیرستان، حرفهایتر شعر میسرود. او در این زمان، بعضی از قطعات شعری خود را در مجله سخن منتشر کرد.
سفر به اروپا
وی در دههٔ سوم زندگیاش، به منظور تکمیل تحصیلات به اروپا عزیمت نمود. مدت ۵ سال در فرانسه و انگلستان به تحصیل و کسب دانش پرداخت و سرانجام با دفاع از پایاننامهٔ خود با عنوان «کشور هند و کامنولث» به دریافت درجهٔ دکتری حقوق بینالملل، از دانشکده حقوق دانشگاه سوربن فرانسه توفیق یافت. فعالیتهای اسلامی ندوشن در دوران تحصیل در اروپا، بیشتر آشنایی با زبان فرانسه و شرکت در سخنرانیهای دانشگاه سوربن بود و به جز چند داستان کوتاه و چند قطعه شعر و پایاننامه دکتریاش، چیز دیگری ننوشت.
بازگشت به ایران
محمدعلی اسلامی ندوشن در سال ۱۳۳۴ به ایران بازگشت و چند سالی در سمت قاضی دادگستری مشغول به خدمت شد. وی پس از ترک خدمت در دادگستری، به تدریس حقوق و ادبیات در برخی دانشگاهها و آموزشگاههای عالی از جمله: دانشگاه ملی، مدرسه عالی ادبیات، مدرسه عالی بازرگانی و مؤسسه علوم بانکی پرداخت. در سال ۱۳۴۸ به دعوت فضلالله رضا (رئیس وقت دانشگاه تهران) به همکاری با دانشگاه تهران دعوت شد و براساس تألیفاتی که در زمینه ادبیات انتشار داده بود، جزو هیئت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران قرار گرفت و تدریس دروس «نقد ادبی و سخن سنجی»، «ادبیات تطبیقی»، «فردوسی و شاهنامه»، «شاهکارهای ادبیات جهان» را در دانشکده ادبیات، و تدریس «تاریخ تمدن و فرهنگ ایران» را در دانشکده حقوق برعهده گرفت و تا سال ۱۳۵۹ که به انتخاب خود از دانشگاه تهران بازنشسته شد، بدین مهم اشتغال داشت. وی اکنون در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و در مقطع دکتری ادبیات، به تدریس «مکتبهای ادبی جهان» میپردازد.
محمدعلی اسلامی ندوشن، در شمار شاعران توانا و نویسندگان برجستهٔ ایرانی است. وی به رغم تواناییهای شعریاش، از زبان شعر کمتر استفاده کرده، و بیشتر به تألیف آثار انتقادی و تحلیلی پرداختهاست؛ اما آنچه از سرودههای وی چاپ شده و در دسترس قرار گرفتهاست، نمودار ذوق سرشار و قریحهٔ تابناک او در شاعری میباشد.
وی بیشتر اوقات خود را صرف در تحقیق آثار علمی و ادبی ایران و ترجمه آثار نویسندگان جهان کردهاست. مقالات متعددی از وی در مجلات «پیام نو»، «مجله سخن»، «یغما»، «راهنمای کتاب» و «نگین» چاپ شدهاست. در یکی از همین مقالات به انتقاد از نظام آموزشی دانشگاهها بعد از سال ۱۳۴۷ پرداخت.
محمدعلی اسلامی ندوشن، برخی از آثار خود را با امضای مستعار «م. دیدهور» چاپ و منتشر ساختهاست. کتاب «ابر زمانه و ابر زلف» وی در سال ۱۳۴۲ به عنوان کتاب برگزیده سال از سوی انجمن کتاب انتخاب شد. اسلامی ندوشن در مدت ۵۰ سال بیش از ۴۵ کتاب و صدها مقاله در باب فرهنگ و تاریخ ایران و ادبیات فارسی به رشتهٔ تحریر درآوردهاست. تأسیس فرهنگسرای فردوسی و انتشار فصلنامهٔ هستی از اقدامات او در زمینهٔ اعتلای فرهنگ و ادب فارسی میباشد. شیرین بیانی استاد تاریخ دانشگاه تهران و نویسنده چندین کتاب تاریخی، همسر اوست.
نمونهٔ اشعار
تو را بینم که، چون یک خرمن صبح
به بالا میروی آرام و آرام
من اینجا دیر ماندم، دور ماندم
به زنجیر امید ناسرانجام
تو بودی، من نبودم
میدان، خیابان و سردیس
نامگذاری خیابان و میدان
در ۱۷ آبان ۱۳۹۹ با حضور رییس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران، شهردار منطقه ۶ و شخصیتهایی، چون کامیار عابدی، فریدون مجلسی، علی غیاثی ندوشن و ... خیابان شاهد سابق مابین خیابان قدس و وصال شیرازی به نام محمدعلی اسلامی ندوشن تغییر یافت و سردیس اسلامی ندوشن نیز در تقاطع این خیابان و خیابان وصال نصب شد.
قبل از این نیز میدانی به نام اسلامی ندوشن در زادگاهش ندوشن به نام او شده بود. هم چنین شورای شهر یزد در سال ۹۹ بلواری را در محله صفاییه حدفاصل بلوار شهید قندی و بلوار شهید دشتی به نام " بلوار دکتر اسلامی ندوشن " نامگذاری نمود.
نمونهٔ متن
من در قعر ضمیر خود احساسی دارم و آن این که رسالت ایران به پایان نرسیدهاست و شکوه و خرمی او به او باز خواهد گشت. من یقین دارم که ایران میتواند قد راست کند و آنگونه که درخور فرهنگ تمدن و سالخوردگی اوست نکتههای بسیاری به جهان بیاموزد.
تهران مانند زنی است که پاهایش را روی هم میگرداند و سیگار «کنت» میکشد، عینک دودی میزند و «ودکالایم» میخورد؛ «بیکینی» میپوشد و حمام آفتاب میگیرد، اما وقتی پای صحبتش بنشینید، از اُملّی و سبکمغزی و حمق و پرمدّعایی و شلختگی و ورّاجی او، آدم تا سر حدّ مرگ ملول میشود.
تألیف
«گناه» (مجموعه شعر)، بیجا: بینا، ۱۳۲۹.
«چشمه» (مجموعه شعر)، تهران: تابان، ۱۳۳۵.
«ایران را از یاد نبریم» (مجموعه مقالات)، تهران: مجله یغما، ۱۳۴۰.
«اَبرِ زمانه و اَبرِ زلف (نمایشنامه)، تهران: راهنمای کتاب، ۱۳۴۲.
«به دنبال سایه همای» (مجموعه مقالات)، تهران: یغما، ۱۳۴۴.
«ایران را از یاد نبریم» (مجموعه مقالات)، تهران: یغما، بیتا.
«افسانه و افسون» (داستان)، با نام مستعار م. دیدهور، تهران: جوانه، ۱۳۴۵.
«جام جهانبین» (مجموعه مقالات ادبی)، تهران: کتابخانه ایرانمهر، ۱۳۴۶.
«زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه»، تهران: انجمن آثار ملی، ۱۳۴۸.
«داستان داستانها: رستم و اسفندیار در شاهنامه»، تهران: انجمن آثار ملی، ۱۳۵۱.
«صفیر سیمرغ» (یادداشتهای سفر)، تهران: توس، ۱۳۵۲.
«درباره رستم و سهراب بنیاد شاهنامه»، تهران: یغما، ۱۳۵۳
«آواها و ایماها (مجموعه مقالات ادبی)، تهران: توس، ۱۳۵۴.
«فرهنگ و شبهفرهنگ»، تهران: توس، ۱۳۵۴؛ بخش اول کتاب منتشرشده در مجله یغما، ۱۳۴۹.
«در کشور شوراها: یادداشتهای سفر اتحاد جماهیر شوروی، تهران: توس، ۱۳۵۴.
«درباره آموزش»، تهران: توس، ۱۳۵۶.
«پنجرههای بسته (مجموعه چند داستان)»، تهران: توس، ۱۳۵۷.
«گفتیم و نگفتیم» (مجموعه مقالات)، بیجا، ۱۳۵۴؛ تهران: یزدان، ۱۳۶۲.
«نوشتههای بیسرنوشت»، تهران: جاویدان، ۱۳۵۶.
«ذکر مناقب حقوق بشر در جهان سوم»، تهران: توس، ۱۳۵۷.
«گفتگوها (مجموعه گفتوشنودها)، تهران: توس، ۱۳۵۷.
«دیدن دگرآموز شنیدن دگرآموز (گزیده شعرهای محمد اقبال)، انتخاب و مقدمه، تهران: امیرکبیر، ۱۳۵۷.
«کارنامه سفر چین، تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۲.
«روزها: سرگذشت»، چهار جلد، تهران: یزدان، ۱۳۸۵-۱۳۶۳.
ماجرای پایانناپذیر حافظ (نقد ادبی)، تهران: یزدان، ۱۳۶۸.
«سخنها را بشنویم» (مجموعه مقالات)، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۹.
«سرو سایهفکن: دربارۀ فردوسی و شاهنامه»، با خطاطی غلامحسین امیرخانی، تهران: انجمن خوشنویسان ایران، ۱۳۷۰.
«ایران، لوکِ پیر» بههمراه ترجمۀ نمایشنامه «ایرانیان» آسیخلیوس [آیسخولوس](اشیل)، تألیف و ترجمه، تهران: پرواز، ۱۳۷۰.
«نامۀ نامور: گزیده شاهنامه فردوسی، انتخاب و توضیح، تهران: سخن، ۱۳۷۰.
«آویزه سخنها» (افزوده به کتاب «سخنها را بشنویم»)، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۷۱.
«آزادی مجسمه (دربارۀ ایالات متحده امریکا)، تهران: یزدان، ۱۳۷۳.
«مرزهای ناپیدا» (مجموعه مقالات)، تهران: یزدان، ۱۳۷۶.
«ایران و یونان در بستر باستان (ایران، لوکِ پیر، «ایرانیان» از آیسخیلوس، ایران و یونان به گواهی شاهنامه و ایلیاد، تألیف و ترجمه، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۷۸.
«ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟»، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۷۸.
مثنوی معنوی، مولوی، مقدمه، با خطاطی علی سجادی، تهران: انجمن خوشنویسان ایران، ۱۳۷۹.
«کارنامۀ چهلساله: گزیده نوشتهها در زمینه اجتماع و فرهنگ از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۷۷»، تهران: یزدان، ۱۳۸۰.
«هشدار روزگار و چند مقاله دیگر»، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۰.
«ناردانهها: گزیدهای از رباعیهای فارسی»، مقدمه، انتخاب و توضیح، تهران: نغمه زندگی، ۱۳۸۱.
«چهار سخنگوی وجدان ایران (فردوسی، مولوی، سعدی، حافظ)»، تهران: قطره، ۱۳۸۱.
«ایران و جهان از نگاه شاهنامه»، مقدمه، شرح و توضیح، تهران: امیرکبیر، ۱۳۸۱.
«باران نه رگبار: گزارشی از چهل و دو کتاب»، تهران: نغمه زندگی، ۱۳۸۲.
«تأمل در حافظ: بررسی هفتادوهفت غزل در ارتباط با تاریخ و فرهنگ ایران، تهران: یزدان، ۱۳۸۲.
«بازتابها» (سفرنامه)، تهران: آرمان، ۱۳۸۳.
«یگانگی در چندگانگی»، تهران: آرمان، ۱۳۸۳.
«از رودکی تا بهار: دربارۀ بیستودو شاعر بزرگ ایران»، تهران: نغمه زندگی، ۱۳۸۳.
«کلمهها» (کلمات قصار)، تهران: واژهآرا، ۱۳۸۷.
«بهار در پاییز: سفینه هفتادوهفت رباعی، تهران: یزدا، ۱۳۸۸.
«راه و بیراه» (مجموعه مقالات)، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۸.
«دیروز، امروز، فردا (مجموعه مقالات مجلۀ هستی)، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۸۸.
«گفتن نتوانیم نگفتن نتوانیم»، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۹۲.
«دیباچهها: برگرفته از کتابهای دکتر محمدعلی اسلامیندوشن» به اهتمام حسین مسرت، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۹۲.
«شهرزاد قصهگو»، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۹۲.
«برگریزان» (مجموعه مقالات)، تهران: یزدان، ۱۳۹۴.
«سرو سخنگو: تکبیتهایی از چهار شاعر بزرگ ایران»، گزینش و مقدمه، تهران: یزدان، ۱۳۹۴.
«یاد یاران: نامهها»، تهران: یزدان، ۱۳۹۴.
ترجمه
«بهترین اشعار هنری لانگفلو»، تهران: سخن، ۱۳۳۷.
«شور زندگی: ماجرای زندگی ونسان ونگوگ نقاش هلندی» (عنوان چاپ اول: سوز زندگی)، ایروینگ استون، تهران: سخن، ۱۳۳۸.
«ملال پاریس و برگزیدهای از گلهای بدی، شارل بودلر، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۱.
«عمر خیام»، هارولد لمب، تهران: امیرکبیر، ××۱۳.
آنتونیوس و کلئوپاترا، ویلیام شکسپیر، تهران: یزدان، ۱۳۶۳.
«پیروزی آینده دموکراسی، توماس مان، جامی، ۱۳۶۹.
در مورد محمد اسلامی ندوشن در ویکی تابناک بیشتر بخوانید
پیکر «محمدعلی اسلامی نُدوشن» صبح دوشنبه (۲۹ آبان ۱۴۰۲) با حضور جمعی از اهالی ادب از مقابل دانشکده ادبیات دانشگاه تهران تشییع شد.
کد خبر: ۱۲۰۵۶۳۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۹
کد خبر: ۱۲۰۴۵۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۳
پیکر محمدعلی اسلامی ندوشن ۲۸ آبان به ایران میرسد و پس از برگزاری مراسم تشییع در تهران در ۲۹ آبان، ۳۰ آبان در نیشابور و در جوار آرامگاه عطار به خاک سپرده میشود.
کد خبر: ۱۲۰۴۴۲۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۲
محمدعلی اسلامی ندوشن در نشست بررسی جایگاه ناصرخسرو در تاریخ و فرهنگ اسلامی و ادبیات فارسی گفت: ناصرخسرو با آثار خود، ایرانیّت را بیمه کرد و جایگاهی جاودانه پیدا کرد. او از شاهنامه تاثیر گرفته است.
کد خبر: ۴۶۲۸۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۱