در مورد جنایت در ویکی تابناک بیشتر بخوانید
«شب حادثه من و پدرم پس از مصرف كراك، خوابيديم. امروز كه بيدار شدم، پدرم را بالاي سر جسد «ميثم» ديدم. او با پليس تماس گرفت و مأموران را در جريان قرار داد اما بعد از بازجويي‌ها منكر تماس با پليس شد.»
کد خبر: ۱۳۹۵۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۱۰/۱۱
در بررسي‌هاي اوليه مشخص شد مردی به نام «آرش» كه از اراذل و اوباش سابقه‌دار منطقه بوده، پس از جر و بحث و درگيري با قربانی در قهوه‌خانه‌اي با چاقويي كه به همراه داشته ضربه‌اي به گلوي مقتول زده و پس از اينكه متوجه شده «مهدي» به قتل رسيده از محل متواري شده است.
کد خبر: ۱۳۸۲۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۱۰/۰۵
کد خبر: ۱۳۳۹۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۰۹/۱۲
با كشف اين سرنخ‌ها، دو متهم دستگير شده و تحت بازجويي‌هاي فني، تخصصي قرار گرفته و به جنايت اعتراف كردند. ميثم گفت: من و دايي‌ام با هم كار مي‌كرديم اما اواخر دوره سربازي‌ام با او اختلاف مالي پيدا كرده و سر اين موضوع چند بار درگير شديم.
کد خبر: ۱۳۳۵۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۰۹/۰۹
ماه پيش در پي اختلاف با همسرم از او جدا شدم ولي با ميانجيگري خانواده‌ام و به خاطر آينده 3 فرزندم به ادامه زندگي با همسرم رضايت داده و او نزد من و فرزندان بازگشت. تا اينكه 2 هفته پيش در يكي از پاتوق‌هايم فردي فيلم ضبط شده در گوشي تلفنش را به من نشان داد.
کد خبر: ۱۳۲۰۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۰۹/۰۱
سال‌ها از دستش عذاب كشيديم و هر چه بزرگتر مي‌شديم، تحمل رفتار پدر برايمان سخت‌تر مي‌شد تا اين كه به سن ازدواج رسيده و چند خواستگار هم داشتم اما به خاطر رفتار و اخلاق پدرم و مخالفت‌هاي او، هيچ كدام حاضر به ازدواج با من نشدند و پس از سال‌ها هنوز مجردم و ازدواج نكرده‌ام.
کد خبر: ۱۳۰۶۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۰۸/۲۳
روز حادثه با دو تن از دوستانم در حال مصرف مشروب بوديم كه مأموران سررسيدند. همان موقع براي فرار به داخل آب پريديم، اما از آنجا كه دوستم شنا بلد نبود، دستانم را گرفت. من هم براي نجات جانم او را در آب غرق كرده و شناكنان دور شدم.
کد خبر: ۱۳۰۱۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۰۸/۲۰
مادری که به قصد خرید، نوزاد سه ماهه‌اش را به شوهرش سپرده بود، در بازگشت از بازار شاهد صحنه دلخراش تجاوز همسرش به نوزادش بود که با اطلاع مراجع مرتبط، نوزاد بی‌نوا به بیمارستان مدرس این شهر منتقل شد.
کد خبر: ۱۳۰۰۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۰۸/۱۹
روز حادثه وقتي فرزندانم به مدرسه رفتند، دوباره مشاجره‌مان بالا گرفت و با ميله آهني چند ضربه به سر همسرم زدم كه او بي‌هوش شد. در اين فرصت او را با روسري خفه كردم.
کد خبر: ۱۲۸۸۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۰۸/۱۳
پليس در جست وجوهاي اوليه هيچ اثري از آقاي گرين پيدا نكرد اما در نهايت با گشتن خانه او جسد تكه تكه شده اين مرد را داخل يك فريزر پيدا كرد.برق خانه آقاي گرين رفته بود و زماني كه آنها به آنجا رسيدند با بوي نامطبوعي كه از فريرز مي‌آمد، مواجه شدند.
کد خبر: ۱۲۸۸۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۰۸/۱۳