کلیات
شهید سید فریدالدین معصومی، متولد سال ۱۳۶۱ و فارغ التحصیل رشتهی دکتری در زمینه مهندسی مکانیک از دانشگاه «کنتر بری» (نیوزلند) بود که در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۱ و در عملیات تروریستی حرم شاهچراغ (ع) به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
سوابق علمی
سید فریدالدین معصومی فارغ التحصیل رشتهی دکتری در زمینه مهندسی مکانیک از دانشگاه «کنتر بری» (نیوزلند)، اتمام موفقیتآمیز دورهی مهندسی انرژی باد، تکنولوژی انرژی و سیستمهای حرارتی در دانشگاه «اوکلند» (نیوزلند)، اولین مخترع دو ربات ماهی در کشور نیوزلند و اولین مخترع بین المللی ربات ماهی بهینه در چند گام حرکتی بود.
مدیریت
معصومی هنگام شهادت مدیرعامل هلدینگ برق و انرژی شرکت غدیر بود.
شهادت
او غروب روز چهارشنبه چهارم آبانماه در حمله تروریستی حرم مطهر شاهچراغ شیراز به هنگام نماز مغرب و عشا در حرم احمد بن موسی (ع) در کنار جمعی از هم میهنان عزیزمان به شهادت رسید.
روایت دوستان
«محمد سالاری نسب» رفیق متولد سال ۶۱ «شهید معصومی» است، فوق لیسانس مکاترونیک از دانشگاه علم و صنعت، که خودش هم هفت هشت تا اختراع دارد. درمورد «شهید معصومی» میگوید: «با اطمینان میگویم که «شهید معصومی» واقعا به دنبال خدمت کردن بود. ویژگی برجستهی «شهید معصومی» حیا و عفتی بود که در گفتار و رفتار ایشان کاملا مشخص بود. در واقع نجابت برخورد ایشان حتی برای کسانی که فقط در حد یک جلسه با ایشان برخورد داشتند جلب توجه کننده و جذاب بود و شاید هم همین بود که رفقا میگفتند «سید فرید» به اصطلاح «تودل برو» بود.
یادم هست دوران دانشجوییاش در ایران و قبل از رفتن به نیوزلند، فیلم «محمد رسول الله» را خیلی میدید، قشنگ یادم هست که میگفت فلان بار فیلم را دیدهام و باز هم میخواهم ببینم. به حضرت زهرا(س) ارادت ویژهای داشت و عاشق پیامبر(ص) بود. انگار هر دفعه از طریق فیلم «محمد رسول الله» عشق خودش را تقویت میکرد و رابطهاش را عمق میداد
«امیرحسین منصوری نوری» دوست دیگر شهید در دورهی تحصیلش در رشتهی مهندسی متالوژی هم دانشگاهی«شهید معصومی» بوده ودر حال حاضر دکتری فلسفه دارد، این استاد دانشگاه ومعاون پژوهشی داخلی حوزهی مروی در مورد شهید معصومی میگوید: «از سال ۱۳۸۰ در دانشگاه با «سید فریدالدین» آشنا شدم، ویژگی برجسته «شهید معصومی» از نظر من خوش اخلاقی ایشان بود.
توفیق الهی و اخلاص ایشان باعث شد که عاقبتشان ختم به شهادت بشود. نقطهی عطف و اوج زندگی «شهید معصومی» از نظر بنده تعبد نسبت به خواست پدر ومادرش بود. به طور کلی «سید فریدالدین» به مباحث اعتقادی اهتمام ویژهای داشتند.»
یکی دیگر از دوستان «شهید معصومی» که کارشناسی مهندسی مواد دارد و در حال حاضر مشغول طلبگی و ادامه تحصیل و تبلیغ در شهر مقدس قم هست از تاثیری که «شهید معصومی» در رفع تردید و گرفتن یک تصمیم مهم برای ایشان داشته است این گونه میگوید: « طبیعی است هر فردی در هر مجموعهای که قرار میگیرد، دنبال هم تیپ های خودش میگردد، با «سید فرید» در نماز خانه دانشکده و در رفت و آمدهایی که در دفتر بسیج انجام میشد آشنا شدم.
ایشان دانشجوی مهندسی مکانیک بود، در همین حین متوجه شدم که به طلبگی علاقهمند شده و با فردی به نام حجت الاسلام و المسلمین «حاج آقا مجید خیر آبادی»، که شاگردان آقا مجید صدایش میزدند مراوده دارند، «حاج آقای خیر آبادی» در حوزه علمیه مروی تهران یک مجموعه حوزوی برای دانشجویان در روزهای پنجشنبه و جمعه تشکیل داده بودند و سلسله دروس حوزوی را توسط خود و شاگردان قدیمی شان تدریس میکردند.
روایت برادر همسر شهید معصومی
«حامد تقوامنش» برادر همسر «شهید معصومی» و دوست چندین سالهی «شهید معصومی» است. میگوید: «چون مادرهای ما از زمان بچگی ما باهم دوست بودند ما هم از بچگی یکدیگر را میشناختیم و دوست بودیم. دوره راهنمایی هم باهم در یک مدرسه بودیم. وقتی «سید فرید» با خواهر من ازدواج کردند، برای ادامهی تحصیلاتشان در نیوزلند دوباره به اتفاق خواهرم به خارج از کشور رفتند. ولی با وجود امکانات و شرایط بسیار خوبی که در نیوزلند برایشان فراهم شده بود و علیرغم پیشنهادات خوبی که برای ماندن ایشان در نیوزلند و چند کشور اروپایی دیگر شده بود، ایشان میگفتند من باید حتما برگردم و با استفاده از این درسی که خواندهام به کشورم خدمت کنم.
پسر ایشان هم در نیوزلند به دنیا آمد و با وجود اینکه میتوانست تابعیت آنجا را بگیرند، اما این کار را نکرد و برای پسرشان «مهدیار» شناسنامهی ایرانی گرفتند و گفتند ما ایرانی هستیم و به ایران برمیگردیم. به نظر من آنچه که «فرید» را به «شهید معصومی» تبدیل کرد، اعتقاد قلبی و صاف بودنش بود. یعنی همواره با همه رو بود و هیچ پشت پردهای نداشت و ظاهر و باطنش یکی بود. و البته به نظر من نماز اول وقت و دائم الوضو بودن «سید فرید» بزرگترین الویتش بود و من همیشه در این باره به ایشان غبطه میخوردم.»
«حامد تقوامنش» در ادامه میگوید: « به محض اینکه اذان میشد یکدفعه میدیدیم فرید غیب میشد، چون دائم الوضو هم بود، خیلی سریع نماز اول وقت را میخواند و میآمد. حتی در مسافرتهایی که با ماشین میرفتیم میدیدیم یکدفعه فرید کنار جاده میایستاد و چون دائم الوضو بود همانجا کنار جاده سریع نمازش را میخواند و حرکت میکرد و اصلا مثل ما معطل این مسائل نبود که به جایی برسیم که وضو خانه و نماز خانه داشته باشد. به نظر من همین اهمیت به نماز اول وقت شهادت را برایش دست یافتنی کرد.
حتی در روز حادثه هم ایشان رفته بود به شاهچراغ تا قبل از پروازش به تهران، نماز اول وقتش را بخواند.
منبع: فارس