کلیات
محمدشاه قاجار متولد ۶ ذیقعده ۱۲۲۲ ه.ق بود که در تاریخ ۶ شوال ۱۲۶۴ ه.ق درگذشت. او سومین شاه از دودمان قاجار بود که از ۲۳ اکتبر ۱۸۳۴ تا ۵ سپتامبر ۱۸۴۸ به عنوان پادشاه ایران حکومت کرد. او نوهٔ فتحعلیشاه و فرزند عباس میرزا بود. محمدشاه تا پیش از رسیدن به تاجوتخت، محمد میرزا نامیده میشد و معروف به ولیعهد ثانی بود.
دوران کودکی
دوران کودکی محمد میرزا در تبریز سپری شد. او در کودکی مادرش را از دست داد و عباس میرزا او را به حاجی میرزا آقاسی سپرد که تأثیر زیادی بر شخصیت او گذاشت و در گرایشهای صوفیمآبانهاش تأثیرگذار بود. محمد میرزا پیش از انتخاب به ولایتعهدی در جنگهای ایران و روسیه به فرماندهی پدرش شرکت داشت و پس از مرگش شورایی تشکیل شد که در آن محمد میرزا به ولایتعهدی ایران برگزیده شد. او که در این زمان برای محاصره هرات در خراسان بود به تهران فراخوانده شد و به همراه قائممقام فراهانی به سمت پایتخت رفت و در آنجا مناصب پدرش به او رسید. او راهی آذربایجان شد اما مدت زیادی از ورودش به تبریز نگذشته بود که فتحعلیشاه درگذشت. محمدشاه برای در اختیار گرفتن تاجوتخت خود به کمک قوای روسیه و انگلیس به سمت تهران به راه افتاد. مرگ فتحعلیشاه منجر به شورش تعدادی از پسران او مانند ظلالسلطان و حسینعلیمیرزا فرمانفرما شد، اما شاه جدید به تدبیر قائممقام فراهانی، صدر اعظم جدید ایران، شورشیان را سرکوب و اوضاع ایران را آرام کرد.
ارتباط محمدشاه با قائم مقام
دیری نپایید که رابطه محمدشاه و قائممقام تیره شد و او دستور به برکناری، حبس و سرانجام اعدام صدر اعظم خود داد. او حاجی میرزا آقاسی را به صدارت برداشت. چندی بعد محمدشاه با نیت برقراری مجدد حاکمیت ایران بر هرات به سمت این شهر لشکرکشی کرد اما با اشغال جزیره خارک توسط انگلیسیها و تهدید به حمله نظامی مجبور به عقبنشینی شد. پس از بازگشت به تهران، شورشی توسط علمای شیعه در اصفهان به راه افتاد و شاه شخصاً برای سرکوب شورش راهی این شهر شد. همزمان با حضور محمدشاه در هرات، والی بغداد به خرمشهر حمله و شهر را غارت کرد که این مسئله و در کنار مواردی دیگر، ایران و عثمانی را تا آستانه جنگ پیش برد. اما پادرمیانی انگلیس و روسیه از افزایش تنشها و بروز جنگ جلوگیری کرد و در عوض منجر به امضای عهدنامه ارزروم شد. در دوران محمدشاه، تحت فشار انگلستان، تجارت برده در خلیج فارس ممنوع اعلام شد. شاه ابتدا به دلیل مجاز بودن خرید و فروش برده در اسلام با ممنوعکردن آن مخالف بود، اما در آخر پذیرفت. از دیگر اتفاقات مهم دوران او، ظهور باب بود که شاه و صدر اعظمش حاضر نشدند با فتوای روحانیون شیعه مبنی بر قتل او موافقت کنند. روابط ایران و فرانسه نیز در همین عصر از سر گرفته شد. محمدشاه از نقرس رنج میبرد و این بر حکومت او سایه افکنده بود. در سالهای پایانی سلطنت حال جسمانی او رو به وخامت رفت و مدتی بعد در در ۵ سپتامبر ۱۸۴۸ میلادی پس از چهارده سال حکومت در ۴۲ سالگی در قصر محمدیه درگذشت. او را در حرم فاطمه معصومه به خاک سپردند. پس از مرگش ناصرالدینمیرزا جانشین او شد.
ویژگی های دوره پادشاهی
عصر محمدشاه را از ادوار گرایش به خردگرایی، آزاداندیشی و باستانگرایی در ایران برمیشمارند. دولت درویشیِ محمدشاه و حاجی میرزا آقاسی منجر به ظهور جنبشهای اجتماعی پرشماری در سطح کشور شد که خواستار برپایی دولتی سکولار بودند و برخیشان حتی علناً به نقد اسلام پرداختند و موجودیت خدا را به چالش کشیدند. این وضعیت و حمایت شاه از آن، روحانیون شیعه را خوش نیامد و از همان آغاز حکومت محمدشاه، به مقابله با او برخاستند. شاه نیز که حکومتی عرفی را از حکومت شرعی مناسبتر میدانست، در عملی که آن را «امری بیسابقه در ایران» خواندند، علیه سیدمحمدباقر شفتی، برجستهترین روحانی شیعه آن عصر، لشکر آراست و شورش او در اصفهان را سرکوب کرد.