کلیات
حسین میرزامحمدی یکی دیگر از فیلم اولیهای جشنواره چهل و یکم فیلم فجر است که کت چرمی را ساخته است. این فیلم به تهیهکنندگی کامران حجازی یکی دیگر از فیلمهایی است که بنیاد سینمایی فارابی تولید آن را بر عهده داشته است. میرزامحمدی که از سینمای کوتاه پا به عرصه فیلمسازی گذاشته است پیش از این آثار کوتاهی از جمله فیلم ماشوم را ساخته است که مورد تحسین جشنوارههای داخلی و خارجی قرار گرفت.
خلاصه داستان فیلم کت چرمی
در خلاصه داستان این فیلم سینمایی که مسعود هاشمینژاد نگارش فیلمنامهاش را بر عهده داشته آمده است: «گاهی وقتها باید بین موندن و رفتن، مردن رو انتخاب کرد…»
بازیگران و عوامل فیلم کت چرمی
جواد عزتی، صابر ابر، گلاره عباسی، با هنرمندی پانتهآ پناهیها، ستاره پسیانی، عباس جمشیدیفر، مائده طهماسبی، بهزاد خلج، امین میری، محمد صدیقی مهر، آیدا ماهیانی، با معرفی سارا حاتمی و با حضور افتخاری رویا تیموریان و سیامک احصایی گروه بازیگران «کت چرمی» را تشکیل میدهند.
مجری طرح: پیمان حجازی، مدیر فیلمبرداری: آرمان فیاض، تدوین: عماد خدابخش، آهنگساز: مسعود سخاوت دوست، مدیرتولید: پیمان حمیدی، مدیر صدابرداری: محمد شاهوردی، طراحی و ترکیب صدا: آرش قاسمی، طراح صحنه: بهزاد جعفری طادی، طراح لباس: آرتا ماهان، طراح چهرهپردازی: عباس عباسی، برنامهریز: افشین رضائی، دستیار اول کارگردان: علیرضا هاشمی، طراح جلوههای ویژه بصری: امین پهلوانزاده، طراح بدلکاری: امیرحسین خنجری، عکاس: امید صالحی.
تهیهکننده کت چرمی کامران حجازی است. او سال گذشته فیلم مرد بازنده ساخته محمدحسین مهدویان را تهیه کرده بود و مهدویان که این روزها سریال سقوط با مشاوره او در فیلیمو منتشر شده است مشاور کارگردان کت چرمی نیز هست. همین ترکیب پشت دوربین کافی است تا بازیگران جلوی دوربین همان بازیگران تجربههای قبلی مهدویان و حجازی باشند. جواد عزتی از مرد بازنده و سریال زخم کاری پا به کت چرمی گذاشت و سارا حاتمی نوجوان نوظهور بازیگری که در سریال زخم کاری درخشید هم در این فیلم حضور دارد.
یادداشت کارگردان فیلم کت چرمی
کتچرمی از یک روز تقریبا سرد در اواسط پاییز ۹۹ شروع شد؛ وقتی که برای ساخت یکی از فیلمهای کوتاهم، ناممرده، در دل شهر به جستوجوی مردمانی بودم که شاید بتوانم درک درستتری از روایت خودم پیدا کنم؛ روایتی در مورد دختران و پسران جوانی که بهخاطر جبر اعتیاد کوچههای شهر را وجب میکردند. ساعت تقریبا ۱۱ شب بود که با دختری به اسم مهسا روبهرو شدم. ۲۱ ساله بود، اما ۲۱ سال زندگی نکرده بود. بگذریم از روزگاری که سپری کرده بود، اون یک جمله به من گفت که سرآغاز داستان «کتچرمی» شد. گفت: «میدونی چهقدر سخته که شبا فقط راه بری و راه بری و فقط راه بری بدون اینکه حتی جرأت کنی ثانیهای وایستی، و روزا که همه چی روشنه بتونی چند دقیقه بخوابی؟؟؟» معلوم بود که به اندازه ۲۱ سال خواب از این دنیا طلب داره.
بعد از دو سال سفر پر ماجرای ما برای ساخت این فیلم، حالا وقت دیدن سفر پر ماجرای آدمای «کتچرمی» رسیده. زندگی یعنی همه این عواطف و احساسات، و فیلم هم یعنی خلق زندگی، یعنی خلق تمامی این عواطف و احساسات با هم و در کنار هم. فقط ای کاش درست خلق کرده باشیم!
حاشیههای فیلم