کلیات
ایران و عربستان سعودی به عنوان دو بازیگر اصلی و موثر منطقه ای، نقش اثرگذاری در مناسبات و تحولات ژئوپلیتیکی خلیج فارس ایفا کرده و ایفا خواهند کرد. در دهه گذشته و به واسطه بسیاری از تحولات سیاسی روابط این دو بازیگر با چالشهای جدی رو به رو شد و تنشهای فی ما بین نقش مخربی در منطقه داشته است. اکنون و در سایه تحولات جدید منطقه زمزمه هایی مبنی بر کاهش تنش ها شنیده می شود که می تواند در صورت عملیاتی شدن منطقه ژئوپلیتیکی خلیج فارس را متأثر کرده و شرایط آینده منطقه را به لحاظ بسترهای اقتصادی، امنیتی و نظامی بهبود بخشد.
با وجود اشتراکات فراوانی که میان کشورهای حاضر در منطقه ژئوپلیتیکی خلیج فارس در حوزه های مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، نظامی، جغرافیایی و... وجود دارد، در دهههای گذشته آنچه که بر روابط کشورهای این منطقه به ویژه روابط میان ایران و عربستان به عنوان دو قدرت برتر و موثر منطقه حاکم بوده است، فارغ از برخی همکاری های دوجانبه و چندجانبه محدود، دستاوردی جز رقابت، تنش، جنگ و درگیری و در نتیجه تشدید بحرانهای ژئوپلیتیکی نداشته است؛ شرایطی که به صورت پیوسته به کشورهای منطقه هزینههای سنگینی را وارد کرده و همچنین فرصت هرگونه همگرایی و هم افزایی را برای عبور از تنش ها و رسیدن به یک تعامل سازنده از بین برده است.
در دولت سیزدهم و در راستای پیگیری سیاست منطقهای تعامل با همسایگان در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ خبر توافق دو کشور برای از سرگیری روابط اعلام شد.
برخی مطالعات دانشگاهی در مورد روابط ایران و عربستان
«شیرین هانتر» در یکی از مقالات خود که با محوریت تعامل ایران و کشورهای عربی به ویژه عربستان در منطقه خلیج فارس در سال ۱۹۸۴ میلادی نوشت، اشاره میکند که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آمریکا و هم پیمانانش در منطقه انقلاب اسلامی ایران را به عنوان تهدیدی برای نظامهای حکومتی عرب قلمداد کردند و این تصور را به وجود آوردند که ایران برای سرنگونی این حکومتها تلاش میکند و تهدیدی علیه نظامهای حکومتی آنان است. هانتر در ادامه اضافه میکند که این تصویر ایجاد شده در این کشورها زمینه ساز تلاشهایی از سوی آنان برای اتخاذ سیاستهای مقابلهای با هدف کاهش قدرت سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ایران میشود که در کنار دیگر گزینههای موجود از جمله حمله نظامی به ایران در دستور کار قرار میگیرد و موجبات عدم شکلگیری یک روند و تعامل سازنده میان ایران و کشورهای عربی خیلج فارس شده است.
«پیروز مجتهدزاده»، در کتاب «امنیت و مسائل سرزمینی در خلیج فارس» که در سال ۱۳۸۰ منتشر شد، نوشته است که تاریخ نشان میدهد با وجود اختلافهای سرزمینی و مرزی در خلیج فارس و در دهه های گذشته ایران و همسایگان عرب با یکدیگر همکاری قابل ذکری نیز داشته اند. بهترین مثال در این زمینه همکاری این کشورها در طول سالهای ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۸ است که انگیزه این دوره ده ساله از همکاری ایران و اعراب، احساس اضطرار ناشی از طرح مسئله خروج نیروهای بریتانیا از شرق سوئز و واگذار کردن مسئولیت و امنیت خلیج فارس به قدرت های ساحلی آن بود که با طرح دکترین نیکسون مبنی بر عدم مداخله در درگیری های منطقهای و واگذاری امنیت در نقاط مختلف جهان به بازیگران منطقه ای هم زمان شد.
«بهادر زارعی» در کتاب مطالعات منطقهای خلیج فارس خود که در سال ۱۳۹۵ منتشر شده است، ضمن اشاره به دیدگاههای متفاوت کشورهای عربی خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی با ایران پیرامون چگونگی تأمین امنیت خلیج فارس، نوشته است که عربستان به عنوان شریک استراتژیک کشورهای عربی و با وجود حساسیتهای داخلی اتفاق و اتحاد با آمریکا را برای خود حیاتی تشخیص داده است. این در حالی است که ایران با چنین رویه و رویکردی موافق نیست و همین مسئله یکی از اصلیترین محلهای اختلاف نظر و تنش میان ایران و عربستان است. در ادامه نیز در این کتاب تأکید شده است البته در شرایط کنونی و با توجه افزایش قدرت عربستان در زمینههای مختلف نباید این کشور را به طور کامل و دست بسته در اختیار اهداف و منافع آمریکا دانست، بلکه با افزایش قدرت ملی و تبدیل شدن به قدرت منطقه ای، عربستان به مرور سیاستهای امنیتی و منطقهای مستقل تری را اتخاذ و دنبال خواهد کرد.
«بنفشه کینوش»، در کتاب Saudi Arabia and Iran Friends or Foes? که توسط شقایق حیدری در سال ۱۳۹۶ به فارسی ترجمه شد، به روابط ایران و عربستان سعودی در ابعاد مختلف در سال و دهههای گذشته پرداخته است. در این کتاب علاوه بر مروری بر روابط ایران و عربستان به چگونگی شکل گیری این روابط تحت تأثیر مذهب پرداخته شده است. همچنین در این کتاب به تاریخچه روابط دیپلماتیک دو کشور و فراز و نشیب آن اشاره شده است. کینوش در کتاب خود به حادثه ۱۱ سپتامبر، بحران عراق و نیز تحولات شام، لبنان، سوریه و فلسطین به عنوان نقاط عطف روابط ایران و عربستان پرداخته است و از زاویه دانش ژئوپلیتیک این مسائل را بررسی کرده است. از جمله موضوعات قابل تأمل در این کتاب اشاره به نقش و بازیگریهای فرامنطقهای آمریکا به عنوان یک عامل بی ثبات کننده در منطقه اشاره شده و تأکید شده است که رقابت سیاسی میان ایران و عربستان به لحاظ ژئواستراتژی امری طبیعی است و هر دو بازیگر در طول تاریخ رقابتی اغلب سالم تجربه کرده اند، اما، چون تعادل قدرت در منطقه خلیج فارس و تاریخ اخیر آن همواره به ثبات ایران، عربستان و عراق وابسته بوده است و، چون نقش آمریکا در تغییر این تعادل و توان نسبی این سه کشور منطقهای گسترده بوده، ایران و عربستان در روابط خود دچار سردرگمی شده اند.
قطع ۷ ساله روابط
در ۱۸ فروردین ۱۳۹۴، با تعرض مأموران بازرسی فرودگاه جده به دو نوجوان ۱۴ و ۱۵ ساله زائر ایرانی که قصد بازگشت به کشورشان را داشتند، چالش جدی در روابط دو کشور آغاز شد. پس از آنکه حسن روحانی، دستور بررسی مسئله تجاوز دو مأمور عربستانی به دو نوجوان ایرانی را به علی جنتی داد، در ۲۴ فروردین ۱۳۹۴، علی جنتی، وزیر ارشاد ایران اعلام کرد پس از مطالعات و بررسیهای انجام شده به سازمان حج و زیارت دستور داده شد تا زمانی که این افراد مجرم (متجاوزان به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده) محاکمه بشوند و مورد مجازات قرار بگیرند، فعلاً عمره متوقف میشود و پروازهای ایران تعلیق خواهد شد.
وقایع حج تمتع سال ۱۳۹۴، موجب تیرگی بیشتر روابط دو کشور شد. سقوط جرثقیل در مکه و همچنین فاجعه منا دو رویدادی بود که به خصومت دو کشور دامن زد. در خلال این دو حادثه که به کشتهشدن صدها ایرانی منجر شد، ایران، مقامات عربستانی را مقصر اصلی خطاب کرد و خواهان عذرخواهی آنها شد.
حمله به سفارت عربستان و کنسولگری این کشور در مشهد در تاریخ شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۴ که بعد از اعدام شیخ نمر باقر النمر، روحانی مخالف دولت عربستان صورت گرفت، به تشدید تنشها میان دو کشور دامن زد.
قطع شدن کامل روابط دیپلماتیک
عادل الجبیر وزیر امور خارجه دولت عربستان سعودی در تاریخ ۱۳ دی ۱۳۹۴ اعلام کرد که روابط دیپلماتیک خود با ایران را قطع کردهاست و از هیئت دیپلماسی ایرانی خواست تا ظرف ۴۸ ساعت خاک این کشور را ترک کنند. یک روز پس از اعلام قطع رابطه عربستان با ایران، عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان سعودی، در این باره توضیح داد که این قطع رابطه شامل پایان یافتن تمامی مناسبات تجاری و همچنین لغو پروازها بین دو کشور میشود، اما مسئله سفر ایرانیان به مراسم حج را در بر نمیگیرد.
برقراری روابط پس از ۷ سال
در تاریخ ۱۹ اسفندماه ۱۴۰۱، بیانیه سهجانبهای در پکن با امضای دریابان علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی، مساعد بن محمد العیبان وزیر مشاور و عضو شورای وزیران و مشاور امنیت ملی عربستان سعودی و وانگ یی عضو دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست و رئیس دفتر کمیسیون مرکزی امور خارجی حزب و عضو شورای دولتی جمهوری خلق چین صادر شد.
در متن این بیانیه سهجانبه آمده است: در پاسخ به ابتکار جناب شی جین پینگ رییس جمهوری خلق چین و همچنین تمایل دو کشور به حل و فصل اختلافات از طریق گفتگو و دیپلماسی بر اساس پیوندهای برادرانه و با تأکید بر پایبندی دو کشور به اصول و اهداف منشور سازمان ملل متحد و منشور سازمان همکاری اسلامی و اصول و رویههای بینالمللی، هیأتهای جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی از تاریخ ۱۵ تا ۱۹ اسفندماه ۱۴۰۱ خورشیدی در پکن با یکدیگر دیدار و گفتؤگو کردند و دو کشور با تاکید بر احترام به حاکمیت و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر در زمینه اجرای موافقتنامه همکاریهای امنیتی امضا شده در تاریخ ۱۳۸۰.۱.۲۸خورشیدی و نیز موافقتنامه عمومی همکاریهای اقتصادی، بازرگانی، سرمایهگذاری، فنی، علمی، فرهنگی، ورزشی و جوانان، امضا شده در تاریخ ۱۳۷۷.۳.۶ خورشیدی توافق کردند. همچنین دو کشور با سپاس و قدردانی از جمهوری عراق و سلطنت عمان به خاطر میزبانی گفتگوهای انجام شده بین دوطرف در سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱ خورشیدی و دولت جمهوری خلق چین برای میزبانی و حمایت از گفتگوهای انجام شده در این کشور و تلاش برای به ثمر نشستن آن تشکر کردند.
دیدار وزرای دو کشور در پکن
در راستای بهبود روابط و بررسی مسیرهای افزایش تعاملات دو طرفه حسین امیرعبداللهیان و فیصل بن فرحان وزرای امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی صبح روز (پنجشنبه) 17 فروردین ماه 1401 در پکن و بعد از هفت سال به صورت رسمی دیدار و گفتوگو کردند. وزیران خارجه ایران و عربستان در حضور وزیر خارجه چین برای گسترش روابط و همکاری دوجانبه بیانیه مشترک امضا کردند.