کلیات
سالوادور فلیپه ژاسینتو دالی دومنک متولد ۱۹۸۹ نقاش فراواقعگرای اسپانیایی بود. دالی طراحی ماهر بود که بیشتر به خاطر خلق تصاویری گیرا و خیالی در آثار فراواقعگرایش به شهرت رسید. در نقاشی اغلب به تأثیر نقاشان رنسانس نسبت داده میشود.
معروفترین اثر سالوادور دالی بهنام تداوم حافظه در سال ۱۹۳۱ خلق شد. وی همچنین در عکاسی، مجسمهسازی و فیلمسازی نیز فعالیت داشت. وی با والت دیزنی تهیهکننده و کارگردان شهیر آمریکایی در ساخت کارتون کوتاه و برنده جایزه اسکار «دستینو» که در سال ۲۰۰۳ و پس از مرگ وی منتشر شد، همکاری داشت. دالی همچنین با آلفرد هیچکاک در ساخت فیلم طلسم شده (۱۹۴۵) همکاری کرد.
دالی همواره بر «ریشه عرب» خود تاکید داشت و ادعا میکرد که اجدادش به نسل «مور»ها که جنوب اسپانیا را برای تقریبا ۸۰۰ سال در اختیار داشتند، بازمیگردد. همچنین خانواده مادری دالی ریشهای یهودی در بارسلونا داشتند.
دالی که شدیدا فردی خیالپرداز بود، علاقه وافری به انجام کارهایی عجیب برای جلب توجه دیگران داشت. این قبیل کارها اغلب برای کسانی که به هنر وی علاقه داشتند خستهکننده بود و به همان اندازه برای منتقدین وی، آزاردهنده بهشمار میرفت. این نوع رفتار غیرعادی دالی گاهگاهی توجه افکار عمومی را بیشتر از آثار هنری وی جلب میکرد و در نتیجه، این رسوایی و بدنامی تعمدی منجر به شناخت گسترده عامه مردم و تقاضا برای خرید آثار وی توسط طیف گستردهای از مردم شد.
سالهای ابتدایی زندگی
سالوادور فلیپه ژاسینتو دالی دومنک در ۱۱ مه ۱۹۰۴ در شهر فیگرس (به اسپانیایی: Figueras) در منطقه کاتالونیای اسپانیا نزدیک به مرز فرانسه به دنیا آمد. برادر بزرگتر دالی بهنام سالوادور (زادهٔ ۱۲ اکتبر ۱۹۰۱)، ۹ ماه قبل از تولد وی به دلیل بیماری التهاب روده و معده در ۱ اوت ۱۹۰۳ از دنیا رفت. پدرش، «سالوادور دالی ای کاسی» وکیل و دفترداری از طبقه متوسط بود که قوانین و انضباط سختگیرانه او در خانه توسط همسرش ملایم شده بود و در حقیقت، «فلیپا دومنک فریس» مادر دالی تنها کسی بود که تلاشها و زحمات هنری پسرش را تشویق میکرد. والدین دالی هنگامی که پسرشان پنج سال بیشتر نداشت وی را سر قبر برادرش بردند و به او گفتند که روح برادرش در جسم او حلول کردهاست که وی آن را باور کرد. دالی در مورد برادرش گفتهبود: «(ما) شبیه به یکدیگریم مانند دو قطره آب، اما بازتابی متفاوت داریم. او احتمالاً اولین نسخه من بود اما بیش از حد در کمال تصور شد.»
او همچنین خواهری بهنام آنا ماریا داشت که ۳ سال از دالی کوچکتر بود. در سال ۱۹۴۹، او کتابی در مورد زندگی برادرش با نام «دالی از نگاه خواهرش» منتشر کرد.
از دوستان کودکی سالوادور میتوان به فوتبالیستهای آینده باشگاه بارسلونا «ساگیباربا» و «جوزف سامیتیر» اشاره کرد. در ایام تعطیلات این سه نفر در پاتوقشان «کاداکس» (شهری بندری در استان خرونا در شرق اسپانیا) با هم فوتبال بازی میکردند.
پس از شرکت دالی در مدرسه نقاشی، در سال ۱۹۱۶ و در جریان تعطیلات تابستانی و سفر به کاداکس با خانواده «رامون پیچوت»، وی برای اولین بار با نقاشی مدرن آشنا شد. پیچوت نقاشی محلی بود که مرتباً به پاریس سفر میکرد. یک سال بعد، پدر دالی نمایشگاهی از آثار نقاشی با زغال پسرش در منزل خانوادگیشان بر پا کرد. سالوادور جوان اولین نمایش عمومی از آثارش را به سال ۱۹۱۹ در سالن تئاتر شهرداری فیگوئرس برگزار کرد.
در فوریه ۱۹۲۱ و زمانی که دالی ۱۶ سال داشت، مادرش به دلیل سرطان سینه از دنیا رفت. او بعدها در مورد مرگ مادرش گفت: «بزرگترین ضربهای بود که من در زندگیم تجربه کردم. من او را میپرستیدم … نمیتوانستم غم از دست دادن کسی را فراموش کنم که میپنداشتم ایرادات اجتنابناپذیر ضمیرم را محو میکند.» پس از مرگ مادر، پدر دالی با خواهر همسر سابقش ازدواج کرد. دالی برخلاف باور عدهای، از این ازدواج به دلیل علاقه و احترامی که برای خالهاش قائل بود، اظهار رنجش نکرد.
مادرید و پاریس
در ۱۹۲۲، دالی به اقامتگاهی دانشجویی در مادرید نقل مکان کرد و در آنجا، در «آکادمی سن فرناندو» (مدرسه هنرهای زیبا) شروع به تحصیل کرد. دالی از همان بدو ورودش به عنوان جوانی خوشپوش، لاغر و قد بلند که مو و خط ریشی بلند داشت و کت، جورابی ساق بلند و شلواری که تا زانویش ادامه داشت و به سبک «آئستتهای» سده ۱۹ (میلادی) انگلستان میپوشید، توجه همگان را به خود جلب کردهبود. اما بیش از همه نقاشیهایش به دلیل تجربه وی از کوبیسم، بیشترین توجه را نسبت به دیگران دانشآموزان آکادمی به خود جلب میکرد. در کارهای ابتدایی کوبیسماش، دالی احتمالاً مفاهیم کلیدی جنبش را بهطور کامل نمیشناخت چون که اطلاعات وی از هنر کوبیسم محدود به تعدادی مجله و کاتالوگ بود که توسط پیچوت به او داده شدهبود و در آن زمان، هنرمند کوبیسمی در مادرید نبود.
در سال ۱۹۲۴، دالی که هنوز هنرمندی ناشناخته بود صفحهآرایی یک کتاب را برعهدهگرفت. این کتاب، مجموعه شعری کاتالانی بهنام «افسانههای بازماندگان» (به اسپانیایی: Les bruixes de Llers) اثر دوست همشاگردیاش «کارلس فگس دی کلمنت» بود.
دالی همچنین به تجربه دادائیسم پرداخت که آثارش را در تمام عمر تحت تأثیر خود قرار داد. در طول اقامت دالی در آکادمی، وی طرح دوستی صمیمی با «خوزه پپین بلو»، «لوئیس بونوئل» و شاعر معروف «فدریکو گارسیا لورکا» ریخت. دوستی وی با لورکا براساس احساسات شدید دوطرفه پایهگذاری شدهبود، اما دالی بیم ناکانه این رابطه عشقی با شاعر جوان را رد کرد.
بعضی از گرایشهایی که در سرتاسر عمر دالی ادامه پیدا کرد، در آثار وی در دهه ۱۹۲۰ کاملاً مشهود است. دالی حریصانه سبکهای گوناگون هنری را میبلعید و سپس آثارش را از آکادمیکترین سبکهای هنر کلاسیک که نمایانگر آشنایی وی با «رافائل»، «برونتسینو» «فرانسیسکو دی زورباران»، «یوهانس ورمر» و «دیهگو ولاسکز» بودند تا پیشگامان هنر آوانگارد، گاه در آثاری مجزا و گاه در ترکیبی از آثار بسط میداد. نمایشگاه آثار دالی در بارسلونا توجه بسیاری را به خود جلب کرد و ترکیبی از تحسین و تحیر برای منتقدین هنری به همراه داشت.
در همان دوره، دالی سبیلی منحصربهفرد با تاسی از نقاش اسپانیایی سده ۱۷ «دیهگو ولاسکز» گذاشت.