کلیات
زبان خلجی، را بهطور دقیقتر باید گروه زبانی خلج نامید، زیرا این زبان شاخه مستقلی از خانواده زبانهای ترکی است، مانند گروه زبانهای جنوبغربی (یا اُغُز) یا گروه چوواش )ترکی. این گروه زبانی حدود بیست هزار گویشور در ۴۷ روستا دارد که در حدود ۲۴۰ کیلومتری جنوبغربی تهران واقعاند.
در حقیقت زبان خلجی ادامه گویش ترکی باستان آرغو است. این زبان در 26 اسفند 1402 در فهرست میراث ناملموس ملی ثبت شد.
تاریخ
خلجها از آسیای میانه به سوی غرب آمدند و یکی از نخستین قبایل ترک بودند که از آمودریا گذشتند و روانه مناطق غربی شدند. بیشتر در غزنین افغانستان و استان مرکزی ایران سکنی گزیدند.
نشانههایی تاریخی نشان میدهد که خلجها احتمال دارد در اصل مردمی آریایینژاد و گروهی از سکاها بودهاند که در آسیای میانه ترکزبان شدهاند. مردم خلج از نظر فرهنگی ایرانی محسوب میشوند.
ریشه خلجها و وطن اصلی خلجها در قرن ۵ میلادی در دره «چو» در منطقهای با عنوان بالاساقون قرقیزستان بود. آن طور که پروفسور دورفر گفته، خلجها آخرین بازماندگان آرقوها هستند. در زمان صفویه هم خلجها در قم بودند و حتی گفته میشود اینها از بازماندگان سلجوقی هستند.
مشخصه زبان خلجی
مشخصه گروه زبان خلجی، صورتهای مهجور زبانیِ بسیار برجسته آن است. برای نمونه این گروه زبان -d- کهن را حفظ کرده است (در ترکی باستان adak بهمعنای پا است که در ترکی عثمانی معادل آن ayak و در زبان خلجی hadak است)؛ h-ترکی باستانی و کمّیتهای سه گانه واکهای (کوتاه، بلند، مرکّب) ترکی نخستین و غیر آن را نیز حفظ نموده است. زبان خلجی حتی در حوزه ساخت واژه، تعدادی از ویژگیهای کهن، نظیر پسوند -daکه علامت «حالت ازی» است و پسوند اسم مفعولساز -giliرا حفظ کرده است.
اهمیت زبان خلجی
زبان خلجی در حوزه فرهنگنویسی اهمیت ویژهای دارد؛ تعدادی از واژههای کهن ترکی باستان که تنها یک بار در متون ذکر شدهاند مانند qudghu (مگس، پشه)، فقط در زبان خلجی مانده است و در هیچیک از دیگر زبانهای ترکی وجود ندارد.