در مورد ساقی آب در ویکی تابناک بیشتر بخوانید

حیات وحش
بی‌بی زینب کمتر از ۴۵ سال دارد اما کمی مسن‌تر به نظر می‌رسد. مهمان نواز است و کمتر حرف می‌زند. وقتی قرار است راجع به پیرو بزرگ یا همان جد بزرگ حرف بزند ترجیح می‌دهد عمو جان تعریف کند. عموی خودش است تقریبا ۸۰ سال سن دارد. پیرمردی با همان چهره و لباس جنوبی ایران. فقط کافیست نام محمد محمود را جلوی عموجان بیاورید آنوقت نمی‌توانید به این سادگی‌ها هیجان او را کنترل کنید. با چنان شوقی از پیرو بزرگش حرف می‌زند که معلوم است همه این سال‌ها با افسانه‌اش زیسته، بی‌آن‌که نه خودش و نه پدرش، پیروی بزرگ را دیده باشند. دستم را می‌گیرد و می‌گوید «باید خودت از نزدیک چاه‌‌ها را ببینی. پیروی بزرگ من فقط با یک نیزه آن‌ها را کنده‌است». از همین حالا می‌دانم داستانی که می‌شنوم فقط یک افسانه است اما کندن چاه در کوه، کار عجیبی است که باید آن را از نزدیک ببینم. ولی فقط برای این نیامده‌ام. آمده‌ام تا بی‌بی زینب را بشناسم. زنی که در طول هفته به محل طلوع افسانه جد بزرگش می‌رود و مثل آن‌که می‌خواهد یک نذر باستانی را ادا کند، از چاه‌‌های سنگی، آب برمی‌دارد. چاه‌هایی که نه برای برداشتن آب‌های زیرزمینی که برای جمع‌آوری آب باران کنده شده‌اند. محمد محمود صخره‌ها را کنده بود تا آب باران هدر نشود و در شرایط بی‌آبی قشم، اهالی بتوانند آب بردارند و زندگی کنند. قشم چاه آب شیرین ندارد و اگر هم هست تعدادشان خیلی کم است. چاه‌های محمد محمود، یک منبع آب شیرین طبیعی از آب باران است. بی‌بی زینب شاخه‌ها را زمین گذاشت و سطل پلاستکی آب را که یک طناب هم به آن وصل بود برداشت و مشغول آب کشیدن شد. پرسیدم چی‌کار می‌کنی که جواد داد: «برای آهوها آب برمی‌دارم». کار یکی دو روز در هفته‌اش بود. این‌جا می‌آید و برای آهوها، روباه‌ها و همه حیواناتی که این‌ اطراف زندگی می‌کنند از چاه آب بر می‌دارد. تقریبا ۱۵ چاه این‌جا وجود دارد که با دقت سر هر چاه می‌رود و از آن آب بر می‌دارد. روایت زندگی بی بی زینب ساقی آب آهوهای جزیره قشم را که عصرایران گزارش کرده، در تابناک می‌بینید.
کد خبر: ۱۲۲۷۷۶۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۸

تبلیغات در تابناک صفحه خبر
اینترنت پیشگامان