در مورد شهدای خان طومان در ویکی تابناک بیشتر بخوانید
کلیات
خان طومان یک روستا در سوریه است که در حلب واقع شدهاست. خان طومان در فاصله ۱۰ تا ۱۵ کیلومتری جنوب حلب قرار دارد و به خاطر نزدیکی به اتوبان حلب-دمشق از اهمیت استراتژیک برخوردار است. این روستا در یک تپه واقع در شرق رودخانه قویق ساخته شدهاست. به گزارش دفتر مرکزی آمار سوریه در سال ۲۰۰۴، جمعیت خان طومان ۲۷۸۱ نفر بودهاست.
اشغال توسط گروه های تروریستی و آزادسازی
خان طومان پس از مدتها که توسط گروهک تروریستی جبهه النصره اشغال شده بود در ۲۹ ژانویه ۲۰۲۰ توسط ارتش سوریه آزاد شد.
داستان عملیان خان طومان
سال 1394 در عملیات نصر 2 بعد از آزاد سازی بخش های وسیعی از استان حلب به ویژه نبل و الزهرا، سناریوی معارضان و تروریست ها برای ایجاد پایتخت سوریه آزاد فروپاشید و طرح غرب برای نابودی سوریه و تقسیم این کشور به بخش های مختلف سیاسی همچون لیبی از بین رفت.
در آن دوران عملیاتی توسط تروریست های حاضر در منطقه العیس تحت عنوان جیش الفتح ( گروه های تکفیری زیر شاخه القاعده با همپیمانی ارتش به اصلاح ازاد) صورت پذیرفت که به اشغال این منطقه و ناکامی نیروهای مدافع شهرک برای بازپس گیری محور اشغال شد. دقیقا همین سناریو در خان طومان رخ داد.
نوع عملیات به این صورت بود: «ابتدا پهبادهای تروریست ها بر فراز منطقه پرواز نموده و به صورت آن لاین تصاویر خود را برای مدیریت اتاق نبرد ارسال میکنند. سپس حجم بالایی از تسلیحات توپخانه ای توسط گروه های تروریستی در خط اولیه نیروهای مدافع شهرک بکار گرفته می شود و پس از مشغول سازی نیروهای مدافع جبهه مقاومت، با ارسال خودروهای زرهی انتحاری سعی بر آن می شود از فرصت موجود استفاده نموده و خود را در خطوط اولیه مدافعان منفجر نماند. سپس یگان ویژه خود(2) را که به اسم «انغماسیون» نامگذاری شده به منطقه اعزام میکنند تا از شکاف ایجاد شده استفاده کرده و به خطوط داخلی جبهه مقاومت نفوذ نمایند.
در همین شرایط نیروهای آماده به رزم جریان تروریستی با گسیل گروه های فراوان سعی میکنند به عمق نیروهای مقاومت رفته و منطقه ار تصرف نمایند.
بر همین اساس است گاهی بعد از دفاع سخت نیروهای مقاومت شاهد برجای ماندن تعداد بالایی جنازه تروریست ها در درون خط پدافندی مقاومت هستیم. » آنچه در صحنه خان طومان رخ داد به صورت خلاصه این نوع رزم و درگیری میدانی با حجم بالایی از تسلیحات اهدایی و نیروهای رزمی دشمن بوده است.
تفحص پیکر چند شهید عملیات خان طومان
بیستم مهرماه 1399 سردار سرتیپ دوم پاسدار ابوالقاسم شریفی گفت: پیکر هفت تن از شهدای مدافع حرم منطقه خان طومان سوریه در عملیات تفحص شناسایی و تایید هویت شدند.
پس از تطبیق نمونه DNA در مرکز ژنتیک سپاه، هویت پیکر هفت تن از شهدای مدافع حرم استانهای مازندران، البرز، قزوین و خوزستان شناسایی و تایید شد و پیکرهای مطهر شهدا به میهن اسلامی بازگشت.
شهیدان والامقام رضا حاجی زاده، علی عابدینی، محمد بلباسی و حسن رجایی فر از استان مازندران، شهید زکریا شیری از استان قزوین، شهید مجید سلمانیان از استان البرز و شهید مهدی نظری از استان خوزستان از شهدای تفحص شده منطقه خان طومان هستند.
ماجرای شهادت ۱۳ مدافع حرم استان مازندران در خانطومان
حسن بهاری، رزمنده مدافع حرم مازندرانی حماسه خان طومان را اینگونه توضیح میدهد: «منطقه خان طومان به لحاظ جاده کمربندیای که ۸ کیلومتر است موقعیت استراتژیکی برای تروریستها محسوب میشود. در واقع داعش از این راه به ترکیه نفت میفروشد و تجهیزات نظامیاش را تهیه میکند.
ما درحال پیشروی و گرفتن این جاده بودیم و درصورت پیروزی قوای ما، حلب به صورت کامل در محاصرهمان قرار میگرفت. ترکیه به تروریستها خبر داد که باید هر چه زودتر تکلیف این کمربندی و شاهراه روشن شود، چون در صورت بسته شدن آنجا توسط ایرانیها دیگر ارسال سلاح، مهمات و نیرو از این مسیر امکان پذیر نیست که در این صورت خیلی دوام بیاورید ده روز است.
روسیه شبانهروز در حال بمباران این منطقه بود تا اینکه آمریکا به روسیه اعلام کرد دو روزی دست نگه دارد، در واقع آتش بس شود و حملات توپخانهای و هوایی اش را متوقف کند تا کشتهها و زخمیها جمع آوری شوند.
آمریکا با این امر به نوعی دو روز روسیه را از بازی نظامی خارج کرد. گروههای مختلف تروریستی هم که بعضا با هم مشکل داشتند در این قضیه متحد شده و تصمیم گرفتند وضعیت خان طومان را مشخص کنند و بعد راجعبه مشکلاتشان بحث کنند.
در این ایام، عربستان تمام زندانیهای خاورمیانه را میخرید و به عنوان مجاهد به مرزها میفرستاد تا سه ماه برایشان بجنگند، بعد از سه ماه اگر زنده بودند، آزادند و در این مدت هم حقوق خود را به روز میگیرند. در این بین دو هزار نیرو هم برای هجوم تزریق شد و تمام سلاح هم از مرز آمد.
نیروهای جبهه مقاومت در این طرف درگیری قوایی متشکل از ۷۰ رزمنده مازندرانی از ایران، ۸۵۰ رزمنده از تیپ فاطمیون، ۴۰۰ رزمنده نجبا عراقی و ۲۸۰ رزمنده سوری بود.
من از روز چهارشنبه با دوربین ترمالی که داشتم، متوجه شدم دشمن کاملا در حال آماده شدن است و اطلاع هم دادم، اما گفتند، چون آتش بس اعلام شده و بچههای سازمان ملل اینجا هستند، دشمن حمله نمیکند. با این حال بچههای نیروی قدس به این اکتفا نکردند و گفتند شما آمادگی داشته باشید.
شهید رادمهر ۱۵ فروردین با نیروهایش رسید، چهار روز بعد این درگیری آغاز شد که رزمندههایی مثل سالخورده و بواس در این جریان شهید شدند و خط عمار شکست خورد، اما نیم ساعت بعد دوباره خط پس گرفته شد. واقعا باید به مازندرانی بودنمان افتخار کنیم، چون جانانه جنگیدند. شهید خلیلی که با آرپیچی نفربر میزد، خودش مجروح شد و تروریستها چند روز بعد اعلام کردند او را اسیر کردند و کشتند.
دشمن چهارشنبه نیرو آورد و پنجشنبه ساعت یک بعدازظهر آتش تهیه شروع شد. ما هنوز اطلاعات دقیق از منطقه نداشتیم. رزمندههایی که در دفاع مقدس بودند میگفتند: در کربلای ۴ هر یک متر یک متر خمپاره میآمد، اما در خانطومان آن روز هر یک وجب یک وجب، یک خمپاره میخورد، حتی بچههایی که در سنگر هم بودند، زخمی میشدند.
خانطومان را سال گذشته (۹۴) در برج ۹ گرفته بودیم، به خاطر همین دشمن تمام نقاط را از جمله ساختمان فرماندهی، مخابرات و آماد را ثبت شده داشت و نیاز نبود چهار تا خمپاره بزند، بعد تصحیح کند و گلوله پنجم درست بخورد به هدف. همان اولین گلوله مستقیم میخورد به هدف. حالا با توجه به دو هزار نیروی تکفیری که وجود داشت همه دست به دست هم دادند تا خانطومان را پس بگیرند.
جنگیدن در سوریه سخت است. آنجا دیگر جنگ با کلاش و تیربار نیست. دشمن برای زدن یک نفر، توپ ۲۳ که مختص هواپیما است میآورد و با کُرنت آدم میزنند در صورتی که این سلاح فقط تانک را منفجر میکند. عربستان آنقدر سلاح میدهد که برایش مهم نیست چه سلاحی کجا مصرف میشود.
ساعت یک تا یک و نیم آن روز آتش تهیه شروع شد. در ساعت سه یا سه و نیم بعد از ظهرتانک پی ام پی انتحاری و پر از مهمات منفجره را به طرف خانطومان فرستادند، اما قبل از اینکه تانک پی ام پی به وسط شهر برسد، یکی از رزمندههای زرهی فاطمیون با تانک، تانک بی ام پی را زد.
اگر تانک آنها وسط شهر میآمد و منفجر میشد آمار شهدا زیاد میشد. حتی رزمندهای که راننده تانک بود و تانک پی ام پی را هدف قرار داد، خودش شهید شد. وقتی پی ام پی منفجر شد، به قدری موجش زیاد بود که زمین از هم پاشید، هرکس نزدیک بود، شهید شد و آنکه دورتر بود، موج انفجار او را گرفت.
با این انفجار عظیم خیلی از رزمندههای فاطمیون و دیگر گروهها مجبور شدند به عقب برگردند و عدهای هم مجروح و زخمی بودند. ماندیم ۷۰ نفر مازندرانی و ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر هم سایر نیروها (جمعاً ۲۰۰ نفر) در مقابل دو هزار تروریست.
بعد از این انفجار، از طریق بهپاد و هلیشات خبر دادند که خط خالی شده و نیروهای آنها در حال عقب نشینی هستند، تانکها را حرکت بدهید. از هر خطی که ۱۵۰ متر هم نمیشد، ۵ یا ۶ تانک آمد. بدنه تانکها هم سُر بود و وقتی آرپیچی به آن میخورد، سُر میخورد و رد میشد. جلوی چشم ما یکی از رزمندهها با آرپیچی زد به تانک و تانک دشمن منفجر نشد، فقط گلوله آرپیچی روی تانک سُر خورد و رد شد.
آنها ۴ خط و چهار مدل مختلف نیرو داشتند و دائم هم بهشان نیرو تزریق میشد. سری اول آنها موادی به بدنشان میزنند که چیزی نمیفهمند و خوشحالی زایدالوصفی به آنها دست میدهد و هر چیزی جلویشان بیاید را نابود میکنند. پشت سر مهاجمینشان، نیروهای اعتقادیشان بود، سومین گروه مزدورها و پولکیها بودند و در ردیف چهارم نیروهایی بودند که فقط تیر خلاصی میزدند. این گروه آخر که میآیند بقیه نیروها میدانند اگر بخواهند زنده بمانند باید خط را بگیرند در غیر این صورت کشته میشوند.
شهیدان سید طاهر و حسین مشتاقی در این مرحله شهید شدند و شهید قنبری دیدهبان ما هم، چون در همان ساعت اول به شهادت رسید، توانستند پیکرش را به پشت جبهه برگردانند، اما بقیه ساعت ۴ به بعد شهید شدند و پیکرشان در دست نیروهای داعش ماند. قبلا به راحتی با گرفتن مبلغی پیکرها را میدادند، اما الان عربستان آنقدر در گوششان خواند که جسدها را ندید تا خانوادههای آنها تا قیام قیامت در ذهنشان باشد که پیکر عزیزانشان آنجا ماند. مانند پیکر شهید حبیب اللهپور که سال قبل (۹۴) شهید شده بود.
از بعدازظهر اوضاع به گونهای شد که نبرد کوچه به کوچه شده بود و دیگر کلاش را انداختیم و با نارنجک میجنگیدیم، جنگ تن به تن شده بود که اعلام کردند، برگردید عقب. عقب برگشتن برای ما که رفیقانمان را که سر یک سفره با هم نشسته بودیم و حالا دیگر شهید شدند بسیار سخت بود که بدون پیکرشان برگردیم. نمیدانستیم باید جواب خانوادهشان را چطور بدهیم. بچههای مازندران در آن وضعیت و در شرایطی که آب و غذا هم نداشتیم تصمیم گرفتیم بمانیم و بجنگیم. در این موقعیت سردار رستمیان قصد داشت به خط برود که گذاشتیم گفتیم حاجی اگر صدای شما پشت بیسیم قطع شود دیگه کار بچهها تمام است. ما خط به خط، کوچه به کوچه عقب آمدیم.
در فاصله ۴ تا ۵ متری خانه، دیدهبان آنها مرا دید و خمپاره ۱۲۰ را زدند که با موج انفجار پرت شدم به طرف دیوار و بیهوش شدم و از دید دیدهبان خودی خارج شدم که او هم فکر کرد به شهادت رسیدم و در بیسیم اعلام کرد که محسن بهاری نیز به شهادت رسید.
بعد از ۳ یا ۴ ساعت که به هوش آمدم، بدنم سست بود، کشان کشان خودم را به ماشین رساندم، فندکی که در جیب داشتم روشن کردم، دستم را از آیینه انداختم پایین زیر چرخ جلو، مسیر دو کیلومتری را آرام آرام با ماشین یک ساعت و نیم آمدم تا نیروهای دشمن ماشین را نبینند و نزنند.
سمت راست ما ارتفاعی بود که بالایش چند تا خانه بود. ما اگه قرار بود دور نخوریم باید حتما آن خانهها که، چون دیوارش زرد بود، معروف به خانهی زرد بود را نگه میداشتیم که به آن ارتفاع تلاربعین میگفتند. تا ورودی آن خانه رسیدیم، پهباد ما اعلام کرد در خانه کسی نیست، اما اطلاعات غلط بود. سید رضا طاهر با رعایت احتیاط دیوار به دیوار و ستون به ستون رفتند، تا سید رضا در را باز کرد، یک خشاب کامل بر سینه سید رضا طاهر خالی شد که با همان حال در لحظات آخر با زبان مازندرانی گفت «دله نه این وشون دله درنه» مشتاقی با بیسیم پشت دیوار شنید و مجالی هم به او ندادند پشت خانه به شهادت رسید.
شهید کابلی هم با اصابت خمپاره به شهادت رسید. شهید بلباسی که در مناطق عملیاتی راهیان نور همیشه با او بود، رفت که شهید کابلی را بیاورد، شهید بریری هم برای کمک به بلباسی رفت تا در میان تیر و ترکش تنها نباشد. وقتی پیکر کابلی را روی ماشین گذاشتند، با قناسه هر دو را از پشت زدند. عکسهای شهید بلباسی را اگر ببینید صاف دراز کشیده و پشت سرش خون جاری شد. اینها واقعا مردانه ایستادند. من خط به خط عقب میآمدم و شاهد این قضایا بودم.
شهید رادمهر رفت به سمت ساختمان فرماندهی تا اطلاعات را امحا کند، اما سید جواد اسدی میدانست که ساختمان در محاصره است رفت تا کمک رادمهر شود. سید جواد دوید داخل کوچه تا وارد ساختمان فرماندهی شود، وسط راه دوازده هفت به اوخورد و پرت شد خورد به دیوار و افتاد پایین. آتش سنگین بود و هر دو به شهادت رسیدند. با توپ ۲۳ هر چی آمد، میدوختنش!
رزمندههای ما مظلومانه به شهادت رسیدند. خانطومان در ۴۰ کیلومتری حلب بود. خانطومان بهانه بود، هدف آنان حلب بود، اگر مقاومت نمیکردیم و تا یک روز آنها را در خانطومان متوقف نمیکردیم، تکفیریها به راحتی به حلب میرسیدند، مثل قضیه منافقین که قصد داشتند به تهران برسند، اما در کرمانشاه متوقف شدند. اما ما ۲۰۰ نفری در مقابل دو هزار نفر ایستادگی کردیم. بچهها در خانطومان با چنگ و دندان ایستادگی کردند.
شهید علی عابدینی
خدا اگر بخواهد کسی را ببرد به او شجاعت و نیروی زائدالوصفی میدهد. علی عابدینی، سید رضا طاهر و حسین مشتاقی از این دست بودند. من ۱۳ سال در کردستان و دو سال در زاهدان بودم و این دومین سری بود که به سوریه میرفتم، با این چیزها بیگانه نبودم، اما در طول عمرم اینگونه آتش تهیه ندیده بودم. واقعا بچهها مردانه ایستادگی کردند جلوی ۲۰۰۰ نفر. وقتی حاج قاسم آمد و فهمید دویست نفر جلوی دو هزار نفر ایستادگی کردند، گفت مازندران کارش را به خوبی انجام داد. به برکت خون شهدا ورودی شهر دست ما بود.
تکفیریها ازآن نیروی دو هزار نفره اعلام کردند ۷۰۰ کشته دادند. بعد از این اتفاق روسیه تازه متوجه شد که در این آتش بس چه دوری خورده و حالا از زمین و هوا میزند. چقدر به آنها گفتیم در این جریان آمریکا نقش دارد و هر جا آمریکا نقش داشته باشد، قطعا مسئلهای در آن هست و حواستان باشد».
در مورد شهدای خان طومان در ویکی تابناک بیشتر بخوانید
مراسم وداع با پنج شهید تازه تفحص شده مدافع حرم در منطقه خان طومان، با حضور مردم مومن و انقلابی تهران در میدان امام حسین (ع) برگزار شد. در این مراسم مسئولین لشگری و کشوری حضور داشتند و همچنین سرلشگر سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران در این مراسم سخنرانی کردند.
کد خبر: ۱۱۳۳۳۳۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۱۴
گزیده خبرهای «تابناک جوان» را اینجا بخوانید.
ما برای شما، در تابناک جوان هر روز گزیدهای از آخرین اخبار و مطالب جذاب پیرامون موضوعات کسب و کار، رسانه، فرهنگ و هنر، خانواده، نشاط و سرگرمی، جامعه و ... را تولید و/یا ارائه میکنیم. «تابناک جوان» برای انتشار مطالب ارسالی شما نیز آمادگی دارد! روی تیترها کلیک کنید تا گزارش کامل گزیده خبرهای «تابناک جوان» را بخوانید.
کد خبر: ۱۰۰۸۶۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۲
پیکر ۷ تن از شهدای خانطومان پس از سالها دوری از وطن در حرم رضوی طواف داده شد. این پیکرها برای تشییع و تدفین به زادگاهشان منتقل میشود.
کد خبر: ۱۰۰۸۴۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۱
نبض خبر؛
پیکر مطهر شهید محمد بلباسی، شهید محمود رادمهر و شش شهید دیگر مدافع حرم در خان طومان شناسایی شدند. این روایت از این شهدا با بیان خود این شهیدان که با تصاویر ثبت شده از ایشان توسط خودشان و اطرافیانش را در یک ویدیو متفاوت میبینید.
کد خبر: ۷۴۶۶۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۱
مراسم تشییع پیکر شهدای مدافع حرم لشکر کربلا مازندران صبح دوشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۹ در ساری برگزار شد. شهیدان سعید کمالی و علی جمشیدی در عملیات آزادسازی خانطومان سوریه به شهادت رسیدند./اکبر قاسمپور
کد خبر: ۹۸۸۸۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۶
اردیبهشت مقاومت؛ یادی از واقعه «خان طومان»؛
سال گذشته همین موقع و پیش از آزادسازی کامل حلب، وضعیت پیچیده ای را در این شهر شاهد بودیم. در آن زمان درگیری شدیدی میان ارتش سوریه و محور مقاومت با تروریست های النصره و داعش در جریان بود. در میان توافقات آتش بسی میان طرفین در پی نقض آتش بس توسط عوامل تکفیری و حملات آنها به شهرک خانطومان، شماری از نیروی مستشاری کشورمان به شهادت رسیدند.
کد خبر: ۶۹۲۴۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۹