کلیات
حضرت آیتالله العظمی آقای حاج شیخ محمد تقی بهجت (رحمه الله) در اواخر سال ۱۳۳۴ ه. ق. در خانوادهای دیندار و تقوا پیشه، در شهر مذهبی فومن واقع در استان گیلان، چشم به جهان گشود. هنوز ۱۶ ماه از عمرش نگذشته بود که مادرش را از دست داد و از اوان کودکی طعم تلخ یتیمی را چشید. ایشان در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۸ در قم دار فانی را داع گفتند.
خاطره نامگذاریی
درباره نام آیتالله بهجت خاطرهای شیرین از یکی از نزدیکان ایشان نقل شده است که ذکر آن در اینجا جالب مینماید، و آن اینکه: پدر آیتالله بهجت در سن ۱۷- ۱۶ سالگی بر اثر بیماری وبا در بستر بیماری میافتد و حالش بد میشود به گونهای که امید زنده ماندن او از بین میرود، وی میگفت: در آن حال ناگهان صدایی شنیدم که گفت: «با ایشان کاری نداشته باشید، زیرا ایشان پدر محمد تقی است.» تا اینکه با آن حالت خوابش میبرد و مادرش که در بالین او نشسته بود گمان میکند وی از دنیا رفته، اما بعد از مدتی پدر آقای بهجت از خواب بیدار میشود و حالش رو به بهبودی میرود و بالاخره کاملا شفا مییابد. چند سال پس از این ماجرا تصمیم به ازدواج میگیرد و سخنی را که در حال بیماری به او گفته شده بود کاملا از یاد میبرد. بعد از ازدواج نام اولین فرزند خود را به نام پدرش مهدی میگذارد، فرزند دومی دختر بوده، وقتی فرزند سومین را خدا به او میدهد، اسمش را «محمد حسین» میگذارد، و هنگامی که خداوند چهارمین فرزند را به او عنایت میکند به یاد آن سخن که در دوران بیماریاش شنیده بود میافتد، و وی را «محمد تقی» نام مینهد، ولی وی در کودکی در حوض آب میافتد و از دنیا میرود، تا اینکه سرانجام پنجمین فرزند را دوباره «محمد تقی» نام میگذارد، و بدینسان نام آیتالله بهجت مشخص میگردد.
دوران کودکی
کربلایی محمود بهجت، پدر آیتالله بهجت از مردان مورد اعتماد شهر فومن بود و در ضمن اشتغال به کسب و کار، به رتق و فتق امور مردم میپرداخت و اسناد مهم و قبالهها به گواهی ایشان میرسید. وی اهل ادب و از ذوق سرشاری برخوردار بوده و مشتاقانه در مراثی اهلبیت علیهمالسّلام به ویژه حضرت ابا عبدالله الحسین علیهالسّلام شعر میسرود، مرثیههای جانگدازی که اکنون پس از نیم قرن هنوز زبانزد مداحان آن سامان است. باری آیتالله بهجت در کودکی تحت تربیت پدری چنین که دلسوخته اهلبیت علیهمالسّلام به ویژه سیدالشهداء علیهالسّلام بود، و نیز با شرکت در مجالس حسینی و بهرهمندی از انوار آن بار آمد. از همان کودکی از بازیهای کودکانه پرهیز میکرد و آثار نبوغ و انوار ایمان در چهرهاش نمایان بود، و عشق فوق العاده به کسب علم و دانش در رفتارش جلوهگر بود.
تحصیلات و اساتید
تحصیلات ابتدایی حوزه را در مکتب خانه فومن به پایان رساند و پس از تحصیلات ادبیات عرب در سال ۱۳۴۸ ه. ق. هنگامی که تقریبا ۱۴ سال از عمر شریفش میگذشت، برای تکمیل دروس حوزوی عازم (عراق) شد و حدود ۴ سال در کربلا معلی اقامت نمود و علاوه بر تحصیل علوم رسمی از محضر استادان بزرگ آن سامان، از جمله مرحوم حاج شیخ ابوالقاسم خویی (غیر از آیت الله العظمی خویی معروف) بهره برد. بنا به گفته یکی از شاگردان نزدیک ایشان، معظم له خود به مناسبتی فرمودند: «بیش از یک سال از اقامتم در کربلا گذشته بود که مکلف شدم.» آری، دست تربیت حضرت رب سبحانه هماره بندگان شایسته را از اوان کودکی و نوجوانی تحت نظر جهان بین خود گرفته و فیوضاتش را شامل حال آنان گردانیده و پیوسته میپاید، تا در بزرگی مشعل راهبری راه پویان طریق الی الله را به دستشان بسپارد. بدین سان، آیتالله بهجت حدود چهار سال در کربلای معلی میماند و از فیوضات سید الشهداء علیهالسّلام استفاده نموده و به تهذیب نفس میپردازد و در طی این مدت بخش معظمی از کتابهای فقه و اصول را در محضر استادان بزرگ آن دیار مطهر میخواند؛ و در سال ۱۳۵۲ ه. ق. برای ارائه تحصیل به «نجف اشرف» رهسپار گردید و سطح عالی علوم و حوزه را در محضر آیات عظام از جمله حاج شیخ مرتضی طالقانی (ره) به پایان رساند. با این همه، همت او تنها مصروف علوم دینی نبوده، بلکه عشق به کمالات والای انسانی هماره جان ناآرام او را به جستجوی مردان الهی و اولیاء برجسته وا میداشته است. یکی از شاگردان آیتالله بهجت میگوید: در سالهای متمادی که در درس ایشان شرکت میجویم هرگز نشنیدهام که جز در موارد نادر درباره خود مطلبی فرموده باشد. از جمله سخنانی که از زبان مبارکش درباره خود فرمود، این است که در ضمن سخنی به مناسبت تجلیل از مقام معنوی استاد خود حضرت آیتالله نائینی رحمةاللهعلیه فرمود: «من در ایام نوجانی در نماز جماعت ایشان شرکت مینمودم، و از حالات ایشان چیزهایی را درک میکردم.»
استادان برجسته فقه و اصول
آیتالله بهجت پس از اتمام دوره سطح، و درک محضر آیات عظام: حاج آقای ضیاء عراقی و میرزای نائینی (رحمةالله) در حوزه درسی آیت الله حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی وارد شد و در محضر آن علامه کبیر به تکمیل نظریات فقهی و اصولی خویش پرداخت، و به یاری استعداد درخشان و تاییدات الهی از تفکرات عمیق و ظریف و دقیق مرحوم علامه کمپانی، که دارای فکری سریع و جوال و متحرک و همراه با تیز بینی بوده، بهرهها برد. آیتالله محمدتقی مصباح درباره استفاده آیتالله بهجت از استادان خود میگوید: «در فقه بیشتر از مرحوم آقاشیخ محمدکاظم شیرازی- که از شاگردان مرحوم میرزا محمدتقی شیرازی و از استادان بسیار برجسته نجف اشرف بود- استفاده کرده، و در اصول از مرحوم آقای نائینی، و سپس بیشتر از مرحوم آقا شیخ محمدحسین کمپانی اصفهانی فایده برده بودند، هم مدت استفاده شان از مرحوم اصفهانی بیشتر بود و هم استفادههای جنبی دیگر.» افزون بر این ایشان از محضر آیات عظام حاج سید ابوالحسن اصفهانی و حاج شیخ محمد کاظم شیرازی (رحمةالله) صاحب حاشیه بر مکاسب - و در حوزه علوم عقلی، کتاب (الاشارات والتنبیهات) و (اسفار) رانزد آیت الله سید حسین بادکوبهای (ره) فراگرفت و در زمان تلمذ به تدریس سطوح عالی پرداخت و در تالیف کتاب (سفینة البحار) با محدث کبیر حاج شیخ عباس قمی (ره) همکاری نمود و در زمینه تهذیب نفس در زادگاهش (فومن) از کودکی محضر عالم بزرگوار (سعیدی) و در کربلا از برخی علمای دیگر بهره برد، تااینکه در نجف اشرف در سن ۱۷ - ۱۸ سالگی با آیت حق علامه قاضی (ره) آشنا شد و گمشده خویش را در وجود ایشان یافت و در سلک شاگردان اخلاقی - عرفانی ایشان درآمد و سرانجام در سال ۱۳۶۴ هق موافق با ۱۳۲۴ هش قلبی صیقل یافته از معنویت و سینهای مالامال ازعشق به حضرت حق و با کوله باری از علم و کمال به سرزمین خویش هجرت نمود و در زادگاهش تشکیل خانواده داد و در حالی که آماده بازگشت به نجف اشرف بود هنگام عبور موقت در قم در زمانی که هنوز چندین ماه از مهاجرت آیت الله بروجردی (ره) به قم نگذشته بود موقتا مقیم شد و خبر رحلت اساتید بزرگ حوزه علمیه نجف را یکی پس از دیگری میشنود و درشهر مقدس قم رحلت اقامت میافکند.
در قم از محضر آیات عظام: حجةالاسلام والمسلمین کوه کمرهای و آیت الله العظمی بروجردی به هم رسانیده و انگشت نما میگردد. معظم پس از ورود به قم به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت و به ترتیب شاگردانی بسیار قیمت گماشت. محل تدریس درس خارج ایشان ابتدا در حجرات مدارس و بعد در منزل شخصی خود و بعد در مسجد فاطمیه واقع در گذرخان تشکیل میشد و محل اقامه نماز جماعت و مراجعات عمومی ایشان نیز همین مسجد بود.
آیتالله بهجت، اشارات ابن سینا و اسفار ملاصدرا را نزد مرحوم آیتالله سید حسن بادکوبهای فرا گرفته است.
سیر و سلوک وعرفان
آیتالله بهجت، در ضمن تحصیل و پیش از دوران بلوغ، به تهذیب نفس و استکمال معنوی همت گمارده، و در کربلا در تفحص استاد و مربی اخلاق بر آمده و به وجود آقای قاضی که در نجف بوده پی میبرد؛ و پس از مشرف شدن به نجف اشرف از استاد برجسته خویش آیتالله شیخ محمد حسین اصفهانی کمپانی استفادههای اخلاقی مینماید. آیتالله مصباح در این باره میگوید: «پیدا بود که از نظر رفتار هم خیلی تحت تاثیر مرحوم آقا شیخ محمد حسین اصفهانی بودند، چون گاهی مطالبی را از ایشان با اعجابی خاص نقل میکردند، و بعد نمونههایش را ما در رفتار خود ایشان میدیدیم. پیدا بود که این استاد در شکل گرفتن شخصیت معنوی ایشان تاثیر بسزایی داشته است.» همچنین در درسهای اخلاقی آقا سید عبدالغفار در نجف اشرف شرکت جسته و از آن استفاده مینموده، تا اینکه در سلک شاگردان حضرت آیتالله سید علی قاضی رحمةاللهعلیه در آمده و در صدد کسب معرفت از ایشان بر میآید، و در سن ۱۸ سالگی به محضر پر فیض عارف کامل حضرت آیتالله سید علی آقای قاضی بار مییابد، و مورد ملاطفت و عنایات ویژه آن استاد معظم قرار میگیرد و در عنفوان جوانی چنان مراحل عرفان را سپری میکند که غبطه دیگران را بر میانگیزد. آیتالله مصباح میگوید: «ایشان از مرحوم حاج میرزا علی آقای قاضی مستقیما در جهت اخلاقی و معنوی بهره برده و سالها شاگردی ایشان را کرده بودند. آیتالله قاضی از کسانی بودند که ممحض در تربیت افراد از جهات معنوی و عرفانی بودند، مرحوم علامه طباطبایی و مرحوم آیتالله آقا شیخ محمدتقی آملی و مرحوم آقا شیخ علی محمد بروجردی و عده زیادی از بزرگان و حتی مراجع در جنبههای اخلاقی و عرفانی از وجود آقای قاضی بهره برده بودند. آیتالله بهجت از اشخاص دیگری نیز گه گاه نکاتی نقل میکردند مثل مرحوم آیتالله آقا شیخ مرتضی طالقانی و دیگران... خود آقای بهجت نقل میکردند: شخصی در آن زمان در صدد بر آمده بود که ببیند چه کسانی سحر ماه مبارک رمضان در حرم حضرت امیر علیهالسّلام در قنوت نماز وترشان دعای ابو حمزه ثمالی میخوانند، آن طور که خاطرم هست اگر اشتباه نکنم کسانی را که مقید بودند این عمل را هر شب در حرم حضرت امیر علیهالسّلام انجام بدهند شمرده بود و بیش از هفتاد نفر شده بودند. به هر حال، بزرگانی که تقید به جهات عبادی و معنوی داشتند در آن عصرها زیاد بودند. متاسفانه در عصر ما کمتر این نمونهها را مشاهده میکنیم. البته علم غیب نداریم، شاید آن کسانی که پیشتر در حرمها این عبادتها را انجام میدادند حالا در خانه هایشان انجام میدهند، ولی میشود اطمینان پیدا کرد که تقید به اعمال عبادی و معنوی سیر نزولی داشته و این بسیار جای تاسف است.» یکی دیگر از شاگردان آقا (حجة الاسلام و المسلمین آقای تهرانی) جریان فوق را به صورت ذیل از حضرت آیتالله بهجت نقل میکند: «شخصی در آن زمان شنیده بود که در گذشته هفتاد نفر در حرم حضرت امیر علیهالسّلام در قنوت نماز وترشان دعای ابو حمزه ثمالی را میخواندند، آن شخص تصمیم گرفته بود ببیند در زمان خودش چند نفر این کار را انجام میدهند، رفته بود و شمارش کرده و دیده بود تعداد افراد نسبت به زمان سابق تقلیل پیدا کرده و مجموعا پنجاه نفر (آن طور که بنده «تهرانی» به یاد دارم) در حرم (اعم از نزدیک ضریح مطهر، و رواقهای اطراف) دعای ابوحمزه را در دعای نماز وتر خود قرائت میکنند.»
مرجعیت
با اینکه ایشان فقیهی شناخته شدهاند و بیش از سی سال است که اشتغال به تدریس خارج فقه و اصول دارند، ولی هماره از پذیرش مرجعیت سرباز زدهاند. آقای مصباح درباره علت پذیرش مرجعیت از سوی ایشان و نیز پیرامون عدم تغییر وضعیت آیتالله بهجت بعد از مرجعیت میگوید: «بعد از مرجعیت منزل آیتالله بهجت هیچ تغییری نکرده است، ملاقات و پذیرایی از بازدید کنندگان در منزل امکان ندارد لذا در اعیاد و ایام سوگواری، در مسجد فاطمیه از ملاقات کنندگان پذیرایی میشود. اصولا قبول مرجعیت ایشان به نظر من یکی از کرامات ایشان است، یعنی شرایط زندگی ایشان آن هم در سن هشتاد سالگی به هیچ وجه ایجاب نمیکرد که زیر بار چنین مسؤولیتی برود، و کسانی که با ایشان آشنایی داشتند هیچ وقت حدس نمیزدند که امکان داشته باشد آقا یک وقتی حاضر بشوند پرچم مرجعیت را به دوش بکشند و مسؤولیتش را قبول بکنند؛ و بدون شک جز احساس یک وظیفه متعین چیزی باعث نشد که ایشان این مسؤولیت را بپذیرند؛ و باید گفت که رفتار ایشان در این زمان با این وارستگی و پارسایی، حجت را بر دیگران تمام میکند که میشود در عین مرجعیت با سادگی زندگی کرد، بدون اینکه تغییری در لباس، خوراک، مسکن، خانه و شرایط زندگی پیش بیاید.» تا اینکه بعد از فوت مرحوم آقای سید احمد خوانساری رحمةاللهعلیه جلد اول و دوم کتاب «ذخیره العبا د» (جامع المسائل کنونی) را به قلم خود تصحیح و در اختیار خواص گذاشتند، و پیش از فوت مرجع عالیقدر حضرت آیتالله العظمی اراکی رحمةاللهعلیه اجازه نشر رساله عملیه خویش را دادند، سرانجام وقتی جامعه مدرسین با انتشار اطلاعیهای هفت نفر از آن جمله حضرت آیتالله العظمی بهجت را به عنوان مرجع تقلید معرفی کرد و عدهای از علمای دیگر از جمله آیتالله مشکینی و آیتالله جوادی آملی و... مرجعیت ایشان را اعلام کردند، به دنبال درخواستهای مصرانه و مکرر راضی شدند تا رساله عملیه ایشان در تیراژ وسیع به چاپ برسد، با این حال از نوشتن نام خویش بر روی جلد کتاب دریغ ورزیدند. در همین ارتباط یکی از مرتبطین ایشان میگوید: ایشان پیش از در گذشت آیتالله العظمی اراکی، چون مطلع شدند جامعه مدرسین نظر به معرفی ایشان را دارند پیغام دادند که راضی نیستم اسمی از بنده برده شود؛ و بعد از فوت مرحوم اراکی و پیام جامعه مدرسین و اطلاع از انتشار اسمشان فرمودند: «فتاوای بنده را در اختیار کسی قرار ندهید. از ایشان توضیح خواسته شد فرمودند: صبر کنید، همه رساله خود را نشر دهند، بعدها اگر کسی ماند و از دیگران تقلید نکرد و فقط خواست از ما تقلید کند آن وقت فتاوی را منتشر کنید.» چندین ماه پس از این رخداد رساله ایشان توسط بعضی از اهل لبنان به چاپ رسید.
تدریس
آیتالله بهجت در همان ایام که در درس آیات عظام اصفهانی، کمپانی و شیرازی حضور مییافت، ضمن تهذیب نفس و تعلم، به تعلیم هم میپرداخت و سطوح عالیه را در نجف اشرف تدریس میکرد. پس از هجرت به قم نیز پیوسته این روال را ادامه میدادند. در رابطه با تدریس خارج فقه توسط ایشان نیز در مجموع میتوا ن. گفت که ایشان بیش از چهل سال است که به تدریس خارج فقه و اصول اشتغال دارند و به واسطه شهرت گریزی غالبا در منزل تدریس کرده است، و فضلای گرانقدری سالیان دراز از محضر پر فیض ایشان بهره بردهاند.
شیوه تدریس از نظر شاگردان
آیتالله مصباح در مورد روش تدریس ایشان میگوید: «ایشان در بیان مطالب سعی میکردند ابتدا مساله را از روی کتاب شیخ انصاری قدس سره مطرح کنند، و بعد هر کجا مطلب قابل توجهی از دیگران مخصوصا از صاحب جواهر قدس سره در طهارت، و از مرحوم حاج آقا رضا همدانی و دیگران مطالب برجستهای داشتند آن را نقل میکردند، و بعد هر جا خود ایشان نظر خاصی داشتند آن را بیان میکردند. این شیوه از یک طرف باعث این میشد که انسان از نظر استادان بزرگ در یک موضوع آگاه بشود و در عین حال صرفه جویی در وقت میشد. استادان دیگر هم برای تدریس شیوههای جالبی داشتند که شاید برای مبتدی مفیدتر بود که هر مطلب را از هر استاد جداگانه طرح میکردند، ولی خوب این باعث میشد که وقت بیشتری گرفته بشود و احیانا مطالبی تکرار بشود. در ضمن تدریس، در میان نکتههایی که از خود ایشان ما استفاده میکردیم و طبعا بعضی از این نکتهها چیزهایی بود که ایشان از استادانشان شفاها دریافت کرده بودند، به مطالب بسیار ارزنده و عمیق و دارای دقتهای کم نظیری بر میخوردیم.»
آیتالله مسعودی که خود سالها از درس آیتالله العظمی بهجت بهره بردهاند درباره ویژگی تدریس ایشان میگوید: «سبک درس ایشان سبک خاصی است. معمولا آقایان مراجع و بزرگان در درس خارج یک مسالهای را مطرح میکنند و اقوال دیگران را یکی یکی ذکر میکنند، سپس یکی را نقد میکنند و دیگری را تایید، و سرانجام یکی از آن نظرات را میپذیرند، یا نظریه دیگری را انتخاب میکنند. ولی ایشان بر خلاف همه، نقل اقوال نمیکنند بلکه ابتدا مساله را مطرح میکنند و بعد روند استدلالش را بیان میکنند. اگر شاگرد آراء علماء را دیده و مطالعه کرده باشد، میفهمد که دلیلی را که استاد ذکر میکند چه کسی گفته است، و اشکال یا تاییدی را که میکند میفهمد به سخن چه کسی اشکال یا قول چه کسی را تایید میکند؛ لذا هر کس بخواد در درس ایشان شرکت کند باید مبانی و نظرات آقایان دیگر را دیده باشد.»
آیتالله محمد حسین احمدی فقیه یزدی درباره شیوه درس ایشان میگوید: «نوعا ایشان چند مسئله اصلی یا فرعی را که عنوان میفرمودند: بعد از توجه به ظرافتهای حدیث و روایت و یا آیه شریفهای که دلالت بر موضوع بحث داشت، مقایسهای بین موضوع بحث و سایر بحثهای مشابه مینمودند و دقت عقلی و فکری خاصی در تعادل آن دو انجام میدادند، آنگاه نتیجه میگرفتند که انصافا نتیجه علمی و جدید بود؛ و حقیقتا مطلبی را که ذکر میکردند ناشی از اوج و عظمت دید و فکرشان بود که از ائمه علیهمالسّلام و اسلام گرفته بود و اجتهاد صحیح نیز هم این گونه بحث و تجزیه و تحلیل کردن است.»
موعظه در درس
حجة السلام و المسلمین قدس، امام جمعه کلاچای که خود سالها در درس ایشان حضور داشته است میگوید: «روال آیتالله العظمی بهجت این بود که پیش از شروع درس، حدود ده دقیقه موعظه میکرد، ولی نه به عنوان موعظه بلکه به عنوان حکایت حال بزرگان گذشته؛ و معلوم بود که منظور اصلی آیتالله مصباح یزدی که سالها در درس خارج فقه ایشان شرکت میکردند (۱۵ سال)، علاوه بر استفاده علمی، استفاده از روحیه ملکوتی آقا بوده است.» آیتالله مصباح در این باره میگوید: «آیت الله بهجت گاهی داستانی را یا حدیثی را نقل میکردند که برای ما تعجب آور بود ایشان چه اصراری دارند که بر مطالب معلوم و روشن تکیه میکنند، از جمله مطلبی که ایشان در تذکرات پیش از درس اصرار میکردند امامت امیرالمؤمنین علیهالسّلام بود، ما تعجب میکردیم که ما مگر در آن حضرت شک داریم که ایشان این قدر اصرار دارند که دلائل امامت حضرت علی علیهالسّلام را برای ما بیان کنند. یک خورده ته دلمان گلهمند بودیم که چرا به جای این مطالب یک چیزهایی که بیشتر حاجت ماست (در امور اخلاقی و معنوی) مطالبی را نمیگویند. اما بعد از این که به پنجاه- شصت سالگی رسیدیم، در بسیاری از مباحث دیدیم که آن نکتههایی که ایشان چهل سال پیشتر در درسشان درباره امامت علی علیهالسّلام میفرمودند: به دردمان میخورد. گویا ایشان آن روز میدید که یک مسائلی بناست در آینده مورد غفلت و تشکیک قرار بگیرد. شاید اگر توجههای ایشان نبود ما انگیزهای نداشتیم درباره این مسائل مطالعهای داشته باشیم، حتی از نکتههایی که ایشان چهل سال پیش بیان میکردند امروز بنده در نوشتههایم در مورد مسائل اعتقادی یا جاهای دیگر استفاده کردهام.»
جایگاه علمی
گواهی استادان و هم دورهایها و نیز شاگردان برجسته که بخشی از آن در ذیل میآید نمایانگر دقت نظر و نبوغ برجستگی علمی ایشان است: از آن جمله گویند: روزی ایشان در درس کفایه یکی از شاگردان مرحوم آخوند خراسانی به نحوه تقریر مطالب آخوند خراسانی توسط استاد اعتراض میکند، ولی با توجه به اینکه از همه طلاب شرکت کننده در درس کم سن و سالتر بوده در جلسه بعدی پیش از حضور استاد مورد اعتراض و انتقاد شدید شاگردان دیگر قرار میگیرد، ولی در آن هنگام ناگهان استاد وارد میشود و متوجه اعتراض شاگردان به ایشان میگردد. سپس خطاب به آنان میفرماید: «با آقای بهجت کاری نداشته باشید.» همه ساکت میشوند آنگاه استاد ادامه میدهد: «دیشب که تقریرات درس مرحوم آخوند را مطالعه میکردم متوجه شدم که حق با ایشان است» و پس از این سخن، از جدیت و نبوغ آیتالله بهجت تمجید مینماید. یکی از دانشمندان نجف میگوید: «ایشان در درس، به مرحوم آیتالله کمپانی امان نمیداد، و پیوسته بحثها را مورد نقد قرار میداد.»
مرحوم آیتالله حاج شیخ مرتضی حائری نیز میگوید: «ایشان با اظهار نظرهای دقیق و اشکالات مهم، چنان نظر استاد را جلب کرده بود که چند روزی مجلس درس از حالت درس خارج شده بود، آن ایرادها برای ما هم مفید بود؛ ولی آقای بهجت برای گریز از شهرت دیگر به انتقاد نپرداختند و اگر ادامه میدادند معلوم میشد اگر بالاتر از دیگران نباشند بی شک کمتر از آنان نیستند.»
مرحوم علامه محمد تقی جعفری میگوید: «آن هنگام که در خدمت آقا شیخ کاظم شیرازی مکاسب میخواندیم، آیتالله بهجت نیز که اینک در قم اقامت دارند، در درس ایشان شرکت مینمودند، خوب یادم هست که وقتی ایشان اشکال میکردند آقا شیخ کاظم با تمام قوا متوجه میشد، یعنی خیلی دقیق و عمیق به اشکالات آقای بهجت توجه میکرد، و همان موقع ایشان در نجف به فضل و عرفان شناخته شده بود.»
آیتالله سید محمدحسین تهرانی در کتاب انوارالملکوت مینویسد: «آیت الله حاج شیخ عباس قوچانی، وصی سید علی آقای قاضی میفرمودند: آیتالله العظمی حاج شیخ محمد تقی بهجت در فقه و اصول به درس مرحوم آیتالله العظمی حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانی حاضر میشدند و، چون به حجره خود در مدرسه مرحوم سید باز میگشتند بعضی از طلابی که در درس برای آنها اشکالاتی باقی مانده بود به حجره ایشان میرفتند و اشکالشان را رفع مینمودند؛ و چه بسا ایشان در حجره خواب بودند و در حال خواب از ایشان میپرسیدند و ایشان هم مانند بیداری جواب میدادند جواب کافی و شافی، و، چون از خواب بر میخاستند و از قضایا و پرسشهای در حال خواب با ایشان سخن به میان میآمد ابدا اطلاع نداشتند و میگفتند: هیچ به نظرم نمیرسد و از آنچه میگویید در خاطرم چیزی نیست.»
آیتالله مشکینی میگوید: «ایشان از جهت علمی (هم در فقه و هم در اصول) در یک مرتبه خیلی بالایی در میان فقهای شیعه قرار دارند.»
حجة السلام و المسلمین امجد میگوید: «ایشان در علمیت در افق اعلی است. فقیهی است بسیار بزرگ، و معتقدم که باید مجتهدین پای درسشان باشند تا نکته بگیرند و بفهمند، و حق این است که درس خارج را باید امثال آیتالله بهجت بگویند نه آنهایی که به نقل اقوال بسنده میکنند.»
عبادت
یکی از عوامل مهم موفقیت انسان که میتواند برای دیگران الگو و راهنما قرار گیرد، تقید ایشان به اعمال عبادی و تعبد ایشان است. ارتباط استوار آیتالله العظمی بهجت با خداوند متعال، ذکرهای پی در پی، به جای آوردن نوافل، شب زنده داریهای کم نظیر ایشان بسیار عبرت انگیز است. سالهای سال نماز جماعت ایشان از شورانگیزترین، با صفاترین و روح نوازترین نمازهای جماعت ایران اسلامی بوده و هست. در این نماز عالمان وارسته و خداجوی، بسیاری از طلاب تقوا پیشه، بسیجیان رزمجو و دلداده خدا، و دیگر قشرهای مردم شرکت میکردند. این نماز چنان پر معنویت است که گاه به ویژه در شبهای جمعه صدای گریه آیتالله بهجت با نوحه و ناله غمانگیز نمازگزاران همراه میشود، و روحها به پرواز در میآید و چشمها به اشک مینشیند، و فضای دلها نورانی میگردد. بی جهت نیست که بسیاری از اوقات در مسجدی که ایشان نماز جماعت اقامه میکنند جا برای نماز گزاران تنگ میگردد و عده کثیری حتی آنان که مشتاقانه و به امید کسب فیض از این نماز پر معنویت، از راههای دور آمدهاند مجبور به ترک مسجد میشوند. این نماز همواره مورد توجه اولیای خدا بوده و هست، علامه طباطبائی رحمةاللهعلیه در آن شرکت میجسته، و آیتالله بهاء الدینی رحمةاللهعلیه نیز عنایت خاصی به نماز جماعت ایشان داشتهاند.
زیارت و توسل
آیتالله بهجت حتی با این سن و سال برنامه روزمره خویش را به این صورت آغاز میکنند: هر روز با نهایت ادب به محضر مقدس حضرت معصومه علیهاالسّلام شرفیاب میگردند؛ و با احترام و خضوع و خشوع در مقابل ضریح مطهر میایستد و بعد زیارت عاشورای حضرت ابا عبدالله الحسین علیهالسّلام را قرائت میکنند. مؤلف کتاب انوار الملکوت از قول آیتالله شیخ عباس قوچانی، وصی مرحوم میرزا علی آقای قاضی نقل میکند که: «آیت الله العظمی بهجت بسیار به مسجد سهله میرفتند و شبها تا صبح به تنهایی در آن جا بیتوته میکردند. یک شب بسیار تاریک که چراغی هم در مسجد روشن نبود، در میانه شب احتیاج به تجدید وضو پیدا کرده و برای تطهیر و وضو به ناچار میبایست از مسجد بیرون رفته و در محل وضوخانه که بیرون مسجد در سمت شرقی آن واقع است وضو بسازند، ناگهان مختصر خوفی در اثر عبور این مسافت و در ظلمت محض و تنهایی در ایشان پیدا میشود، به مجرد این خوف ناگهان نوری همچون چراغ در پیشاپیش ایشان پدیدار میشود، ایشان با آن نور خارج میشوند و تطهیر نموده و وضو میگیرند و سپس به جای خود بر میگردند و در همه این احوال، آن نور در برابر ایشان حرکت میکرده تا اینکه به محل خود میرسند آن نور ناپدید میشود.»
تواضع و فروتنی
شهرت گریزی، هوی ستیزی و فروتنی از دیگر ابعاد برجسته شخصیت معنوی ایشان است؛ با اینکه فقیهی شناخته شده و مجتهدی صاحب نام و از برجستگان حوزه علمیه قم میباشند، نه تنها تا کسانی که از ایشان مسنتر بودند و یا جلوتر بودند، بلکه تا هم دورهایهای ایشان در قید حیات بودند هیچگاه اجازه انتشار توضیح المسائل خود را نمیدادند، تا اینکه با در خواستهای مکرر عالمان راضی شدند فتاوایشان به چاپ برسد، با این حال اکنون نیز به هیچ وجه اجازه نمیدهند رساله شان را از وجوهات شرعیه چاپ کنند؛ و نیز در مجالسی که از طرف ایشان برگزار میشده است، ایشان به خطبای مجالس توصیه میفرمودند: که: حتی از ذکر نام ایشان در مجلس خودداری کنند؛ و این، خود دلیل اوج هوی ستیزی و هوس پرهیزی این مرجع بزرگ است. حاج آقا قدس درباره تواضع و شکسته نفسی ایشان میگوید: «روزی با مهمان خودم، مرحوم حجة السلام حاج شیخ نصر الله لاهوتی به خدمت آقا رفتیم. آقای لاهوتی گفتند: آقا! من به مشهد مشرف شده بودم، کسی از شما انتقاد میکرد و من عصبانی شدم. آقا فرمودند: در روایات آمده است عالمی را که رو به دنیا آورد متهم سازید. من خیلی ناراحت شدم که خدایا! اگر زندگی این آقا رو به دنیا آوردن است، پس تکلیف ما چیست؟»
مقام معنوی
آیتالله بهجت در سیر و سلوک سابقه دهها ساله دارد، ایشان از شاگردان عارف کامل حضرت آیتالله سید علی آقای قاضی رحمةاللهعلیه و مورد توجه خاص آن استاد بزرگ بوده و در اوان جوانی، مراحلی را در عرفان سپری کردهاند. بعضی از نزدیکان مرحوم قاضی میگفتند: «از مقامات و مراحلی که ایشان طی کردهاند اطلاع داریم، ولی عهدی داریم با ایشان که به احدی نگوییم.» عارف بزرگی، چون امام خمینی (قدس سره) به ایشان عنایتی خاص داشتهاند. امام بعد از بازگشت به قم در اول انقلاب، در بیت ایشان حضور یافته و به دیدار یکدیگر نایل میآیند. مؤلف کتاب انوار الملکوت نیز در این باره مینویسد: «آیتالله العظمی حاج شیخ محمد تقی بهجت فومنی از شاگردان معروف آیت الحق و سند عرفان، عارف بی بدیل مرحوم آقای حاج میرزا علی آقای قاضی تبریزی رحمةاللهعلیه در نجف اشرف بودهاند، و در زمان آن مرحوم، دارای حالات و مکاشفات غیبیه الهی بوده و در سکوت و مراقبه، حد اعلایی از مراتب را حایز بودهاند.» و بخاطر همین ویژگی بوده است که مرحوم آقای قاضی عنایت خاصی نسبت به ایشان داشت. آقا ضیاء الدین آملی فرزند آیتالله العظمی حاج شیخ محمدتقی آملی در جلسه درس آیتالله بهجت در حضور ایشان برای حضار نقل کرده بود که من به چشم خود دیدم که مرحوم آقای میرزا علی آقای قاضی در نماز به ایشان اقتدا نمودند.
اطلاع از غیب و ظهور کرامات
حضرت آیتالله بهجت از آن دسته اولیای خداست که بر خلاف غالب مردم که از عالم غیب اطلاعی ندارند، به قدرت خداوند متعال به مقاماتی رسیده که میتواند عوالمی از غیب را مشاهده کند؛ و شاید کثرت تکرار ذکر «یا ستار» توسط ایشان در خلوت و جلوت، و در حال نشستن و برخاستن از این حقیقت حکایت داشته باشد. آیتالله مصباح یزدی در این باره میفرماید: «به نظر میرسد ایشان از نظر مراتب عرفانی و کمالات معنوی در مقامی هستند که غالبا عوالمی از غیب را شاهدند؛ و چه بسا در آن، حقایقی از جمله حقیقت بعضی افراد را آشکارا (با دیده دل) میبینند، اما، چون خود نمیخواهند افراد را این چنین ببینند، غالبا ذکر «یا ستار» را تکرار میکنند و از خداوند میخواهند آنچه را که میبینند بر ایشان پنهان سازد.» در واقع امثال این امور از جمله کراماتی محسوب میشود که از اولیای خدا صادر میگردد، و ظهور کرامات رهاورد مجاهدت و مخالفت ممتد با هوا و هوس میباشد، و آیتالله بهجت شخصیتی است که در طول عمر با قصد خالص و توجه تام به حضرت حق سبحانه به خودسازی و تهذیب پرداخته است، لذا ظهور کرامات و امور خارق العاده از ایشان امری به دور از ذهن نیست؛ بلکه افرادی که با ایشان مصاحبت دارند نمونههای آن را بالعیان از ایشان مشاهده میکنند.
نمونههای اطلاع از غیب
آیتالله مصباح با ذکر چند شاهد مثال در این باره میگوید: «کسانی که سالیان متمادی با آیتالله بهجت معاشرت داشتند، گاهی چیزهایی از ایشان میدیدند که به اصطلاح «کرامت» و امر خارق العاده است، هر چند طوری برخورد میکردند که معلوم نشود امری که از ایشان به ظهور پیوسته کاملا یک امر خارق العادهای است؛ که چند نمونه را بیان میکنم: زمانی که حضرت امام رحمةاللهعلیه در تبعید به سر میبرند (گویا در ترکیه بودند)، بسیاری از فضلا و بزرگان علاقمند به ایشان، مورد آزار و اذیت دستگاه قرار میگرفتند؛ و به محض اینکه کلمهای میگفتند یا رفتاری از آنها ظاهر میشد، از منبر بازشان میداشتند و آنها را جلب میکردند و مدتها زندان بودند و به جاهایی میبردند که دیگران خبر نداشتند. از جمله یادم میآید زمانی آقای جنتی تحت تعقیب قرار گرفتند و ایشان را گرفتند و به واسطه قرائن همه ما نگران بودیم ایشان را خیلی اذیت کنند. من آمدم خدمت آقای بهجت (حفظه الله تعالی) و جریان را حضورشان توضیح دادم، ایشان تاملی کردند و فرمودند: «ان شاء الله خبر آزادی ایشان را برای من بیاورید.» این فرمایش اشارهای بود به اینکه آقای جنتی به زودی آزاد میشوند و مشکلی نخواهد بود، البته این سخن را ممکن است هر کسی بگوید، اما فرمایش آقای بهجت در آن موقعیت، مژدهای برای ما بود و ما مطمئن بودیم که آقا میدانند که این جریان ادامه پیدا نمیکند و مشکلی پیش نمیآید، ولی مواردی هم بود که مثلا ما به ایشان عرض میکردیم برای شخصی دعا بفرمایید، ولی آقا چنین چیزی نمیگفتند و شخص مورد نظر نیز به زودی آزاد نمیشد. نمونه دیگر: «برای خانوادهای حادثه ناگواری پیش آمده بود، به این صورت که در شب عروسی دشمنان عروس آمده بودند و عروس را از خانهاش دزدیده بودند، و کسی اطلاع نداشت که عروس را کجا بردهاند، شب عروسی بود خانواده عروس و داماد جمع شده بودند مراسم عروسی را برگزار کنند و نزدیک غروب دیده بودند عروس نیست خیلی نگران شده بودند و جاهایی را که احتمال میدادند جستجو کرده بودند؛ و به هر حال پدر و مادر عروس خیلی دستپاچه میشوند، یکی از دوستان ما که همسایه آنان بود میگوید: من هیچ چارهای ندیدم، گفتم: میروم خدمت آقای بهجت عرض میکنم ببینم ایشان چه میگویند. با شتاب فراوان و ناراحتی آمدم خدمت ایشان و داستان را گفتم. آقا تاملی کردند و به طور خیلی عادی فرمودند: «بروید حرم، شاید آمده باشد حرم!» ایشان بر میگردد و مطمئن میشود که باید همین کار را انجام بدهد، به خانواده عروس اطلاع میدهد و آنها میآیند و در بالا سر حضرت معصومه علیهاالسّلام عروس را پیدا میکنند. حالا جریان چه بوده دقیقا یادم نیست، ولی هیچ احتمال نمیدادند که بتوانند او را در چنین موقعیتی پیدا کنند.» نمونه دیگر: «یکی از دوستان میگفت: خانم من باردار بود و نزدیک ماه رمضان میخواستم به مسافرت بروم. برای خداحافظی و التماس دعا رفتم خدمت آقای بهجت. ایشان مرا دعا کردند و فرمودند: «در این ماه خدا پسری به شما عطا خواهد کرد، اسمش را محمدحسن بگذارید.» در حالی که آقا علی الظاهر اصلا اطلاعی نداشتند که خانم من حامله است، و طبعا راهی برای تشخیص اینکه پسر است یا دختر و در چه تاریخی متولد میشود نبود. اتفاقا در شب نیمه رمضان بچه ما متولد شد و اسمش را محمدحسن گذاشتیم. از این گونه امور برای ایشان خیلی ظاهر میشد، اما ابدا ایشان اظهار نمیکنند و همینها را هم راضی نیستند جایی نقل بشود، ولی برای اینکه مؤمنین بدانند که در این زمان هم خدا به بعضی از بندگانش عنایت دارد و اگر کسانی صادقانه راه بندگی خدا را طی کنند، خدا آنها را راهنمایی میکند؛ که: «و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا: و حتما آنان را که در راه ما تلاش و مجاهدت کنند، به راههای خود هدایت میکنیم.»
راه تکامل و انسانیت بسته نیست و در این زمان نیز کسانی که بخواهند راه تقرب خدا را طی کنند، در سایه عنایات، ولی عصر عجّلاللهفرجهالشریف و احیانا به دست این چنین بندگانی که در بین مردم حضور دارند، میتوانند به مراتبی از کمال و قرب خدا نایل گردند. اینها همه برای ما میتواند امید بخش باشد و بر ایمان ما بیفزاید. اینها حقایق ثابتی است. شوخی نیست، حقایق عینی است که وجود دارد و میتوانیم ببینیم و آثارش را درک کنیم و خود را قدری از شیفتگی به دنیا و زرق و برقهای آن رها کنیم و بدانیم که لذت و خوشی منحصر به لذتهای حیوانی و شیطانی نیست. انسان میتواند به کمالاتی و لذتهایی برسد که قابل مقایسه با این لذتهای مادی نیست؛ ولی افسوس که ضعف معرفت و ایمان از یک طرف، و هجوم عوامل شیطان داخلی و خارجی، انسانی و جنی از طرف دیگر آن قدر زیاد است که کمتر به این گوهرهای گرانبها توجه میکنیم.»
استدلال بر انجام شرعیات
ایشان یک استدلالى در این زمینه دارند که بسیار آموزنده است، و بنده هم از ایشان یاد گرفتهام و گاهى در سخنرانیها یا جاهاى دیگر مطرح مىکنم، و آن این است که: خداوند که مىخواهد بندگان را هدایت کند و به کمال برساند، امورى را که بیشتر در سعادت انسان مؤثر است بیشتر بیان مى کند، لذا ما نیز اگر بخواهیم بفهمیم چه چیزهایى موجب سعادت انسان مىشود، باید ببینیم خداوند بر چه چیزهایى بیشتر تأکید کرده است. هر مطلبى که در قرآن و روایات و کلمات اهل بیت علیهم السلام و سیره عملى آنها بیشتر مورد توجه بوده، معلوم مىشود در تکامل انسان بیشتر مؤثر است. از مهمترین آنها اهتمام به نماز است، این همه آیاتى که در قرآن درباره نماز آمده است و این همه روایاتى که درباره رعایت وقت نماز، حضور قلب در نماز و آداب نماز است شاید در هیچ بابى از ابواب فقه و دستورات شرع نداشته باشیم. ایشان گاهى به عنوان طعن و طنز مىگفتند: ماها براى تکاملمان دنبال یک چیزى مىگردیم که نه خدا گفته نه پیغمبر و نه امامى...».
تلاش براى سیر معنوى و تکامل
دیگران حضرت آیتالله حاج شیخ جواد کربلایى نقل مىکردند: «سالها قبل، از حضرت آیتالله العظمى حاج ابوالقاسم خوئى (ره)، و نیز پیش از ایشان از آیتالله العظمى بهجت مدّظله شنیده بودم که آقاى خوئى در مبحث «استعمال لفظ در بیش از یک معنى» فرموده بودند که این گونه استعمال لفظ مستلزم دو لحاظ آلى و استقلالى در یک استعمال است، و لذا محال مىباشد. ولى آیتالله بهجت در همان سنین جوانى به آیتالله خوئی عرض کرده بودند: ممکن است نفس انسان به مرتبههاى از قوه برسد که بتواند بین این دو لحاظ جمع کند. در واقع ایشان این مطلب را بهانه کرده بودند براى انتباه آیتالله خوئى به لزوم تحصیل معارف الهیه و اتّصاف به صفات اولیاء الله. آیتالله خوئى نیز علت عنوان این مطلب را از ایشان جویا شده بودند. بعد از توضیح آیتالله بهجت، ایشان پرسیده بودند به کى و کجا مراجعه کنم؟ و آیتالله بهجت، حضرت آیه الحقّ آقاى سید علی قاضی (ره) را معرفى کرده بودند. سپس با وساطت آیتالله بهجت، جلسه ملاقاتى بین آیتالله قاضى و خوئى در صحن حضرت اباالفضل علیه السلام ترتیب مىیابد و یک ساعت و نیم به طول مىانجامد. آیتالله خوئی بعدها به بنده (کربلایى) فرمودند: ما تسلیم شدیم و تحت تأثیر قرار گرفتیم و سخنان ایشان را پذیرفتم. ایشان برنامه و شرائط ویژهاى ارائه فرمودند؛ که مىبایست با لباس مخصوص، ذکر مخصوص و به تعداد مشخص تکرار انجام شود، همه شرائط را آماده نمودم و تصمیم گرفتم که ساعت دو بعد از ظهر در جاى مناسب و خلوتى در حرم حضرت علی علیه السلام شروع کنم، ولى متأسفانه هنگامى که تمام شرایط را فراهم کردم و خواستم ذکر را بگویم هر چه فکر کردم آن ذکر به یادم نیامد، مأیوس شدم و به خود گفتم: ابوالقاسم! تو را براى این کار نخواستهاند. آن ذکر این بود: «لا إله إلا هو، و على الله فلیتوکّل المؤمنون: معبودى جز او (خدا) نیست، پس مؤمنان تنها باید بر خدا توکل کنند.»
آقاى مسعودى نیز در این باره مىگوید: «در هر صورت، ایشان براى عدهاى امور تربیتى را اجرا مىکردند گاهى به شخصى پیغام مىدادند که: این کار را بکن، یا فلان کار را نکن. یا این مسأله خوب است که این طور باشد. یک روز به خدمت ایشان رسیدم و عرض کردم: آقا وضع زندگى ما خیلى سخت شده است، پول نداریم چه کار کنیم؟ ایشان یک ذکرى به من گفتند که من آن ذکر را ادامه دادم، و از آن روز تا به حال هنوز بى پول نشدهایم. ایشان فرمودند: پیش خودت باشد؛ و من هر روز انجام مىدهم.»
آثار
تالیفات معظم له، عبارتند از::
یک دوره کامل اصول
حاشیه بر مکاسب شیخ انصاری (ره) و تکمیل آن تا آخر مباحث مربوط به مکاسب و متاجر
دوره کامل طهارت
دوره کامل کتاب صلاة
دوره کامل کتاب زکات
دوره کامل کتاب خمس و حج
حاشیه بر کتاب ذخیرة العباد مرحوم شیخ محمد حسین غروی، چندین مجله تقریبا یک دوره فقه فارسی، حاشیه بر مناسک شیخ انصاری (ره) و...
نبض خبر
جنگ ۲۰۰۶ لبنان یا جنگ ۲۰۰۶ اسرائیل و حزبالله که در ایران به آن جنگ ۳۳ روزه، در اسرائیل به آن جنگ دوم لبنان | מלחמת לבנון השנייה و در لبنان نیز به آن جنگ ژوئیه یا جنگ تموز | حرب تموز گفته میشود، جنگی به مدت ۳۳ یا ۳۴ روز بین ارتش اسرائیل و حزبالله لبنان بود که دامنه آن، شمال اسرائیل و سراسر لبنان را دربرگرفت. در جریان آن جنگف سید حسن نصرالله و سردار سلیمانی تا یک قدمی هدف قرار گرفتن توسط پهپادهای اسرائیلی پیش رفتند اما سرنوشت طور دیگری رقم زده بود. روایت سید حسن نصر الله از توصیه آیتالله بهجت برای حفظ جانش در جنگ 33 روزه را میبینید و میشنوید.
کد خبر: ۱۲۶۲۳۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۷
نبض خبر
آیت الله کاظم صدیقی، ادعای عجیبی از ملاقات یک روحانی سرشناس با حضرت عیسی (ع) و مادرش حضرت مریم (س) در مشهد بیان کرد. این ادعاهای قابل تامل را میبینید و میشنوید.
کد خبر: ۱۲۲۹۱۶۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۰۹
حسینیه تابناک
آیت الله بهجت سخنانی درباره اهمیت تقیّه شیعیان بیان کرده بود که تاثیر این امر دینی در توسعه تشیع را بیان کرده بود. در تابناک میشنوید.
کد خبر: ۱۱۹۴۹۳۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۰۳
یک نویسنده مدعی شد:
علامه جعفری خود گوهرشناس بود و قدر و قیمت این «گوهر» کمیاب را بهدرستی میشناخت. میگفت: «من قم، تهران، مشهد، ایران و نجف را دیدم، شیعه و سنی را دیدم. باور کنید فقط همین یکی مانده [است]. در سال 1363 علامه جعفری پس از دیدار با آیتالله بهجت به پسر ارشدشان (حجت الاسلام علی بهجت) توصیه کردند: «بیا تمام کارهایت را رها کن و خدمت همین پیر را بکن. هرچه گفت، یادداشت کن. ضبط کن. امانتدار باش. هرچه گفت بنویس و برای نسل بعدی نگهدار. تو متوجه مقام ایشان نیستی. شما ایشان را نمیشناسی او به فکر دنیای خودش نیست؛ چه برسد به فکر دنیای تو باشد.»
کد خبر: ۱۱۸۹۵۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۰۴
اصلاحات نیوز عکس هایی از بازسازی کودکی مراجع شیعه با هوشمصنوعی را منتشر کرد .
کد خبر: ۱۱۸۰۱۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۱
گزیده خبرهای «تابناک جوان» را اینجا بخوانید.
ما برای شما، در تابناک جوان هر روز گزیدهای از آخرین اخبار و مطالب جذاب پیرامون موضوعات کسب و کار، رسانه، فرهنگ و هنر، خانواده، نشاط و سرگرمی، جامعه و ... را تولید و/یا ارائه میکنیم. «تابناک جوان» برای انتشار مطالب ارسالی شما نیز آمادگی دارد! روی تیترها کلیک کنید تا گزارش کامل گزیده خبرهای «تابناک جوان» را بخوانید.
کد خبر: ۱۱۵۲۲۴۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۰۷
گزیده خبرهای «تابناک جوان» را اینجا بخوانید.
ما برای شما، در تابناک جوان هر روز گزیدهای از آخرین اخبار و مطالب جذاب پیرامون موضوعات کسب و کار، رسانه، فرهنگ و هنر، خانواده، نشاط و سرگرمی، جامعه و ... را تولید و/یا ارائه میکنیم. «تابناک جوان» برای انتشار مطالب ارسالی شما نیز آمادگی دارد! روی تیترها کلیک کنید تا گزارش کامل گزیده خبرهای «تابناک جوان» را بخوانید.
کد خبر: ۱۱۴۹۱۴۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۶
گزیده خبرهای «تابناک جوان» را اینجا بخوانید.
ما برای شما، در تابناک جوان هر روز گزیدهای از آخرین اخبار و مطالب جذاب پیرامون موضوعات کسب و کار، رسانه، فرهنگ و هنر، خانواده، نشاط و سرگرمی، جامعه و ... را تولید و/یا ارائه میکنیم. «تابناک جوان» برای انتشار مطالب ارسالی شما نیز آمادگی دارد! روی تیترها کلیک کنید تا گزارش کامل گزیده خبرهای «تابناک جوان» را بخوانید.
کد خبر: ۱۱۳۷۰۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۴
گزیده خبرهای «تابناک جوان» را اینجا بخوانید.
ما برای شما، در تابناک جوان هر روز گزیدهای از آخرین اخبار و مطالب جذاب پیرامون موضوعات کسب و کار، رسانه، فرهنگ و هنر، خانواده، نشاط و سرگرمی، جامعه و ... را تولید و/یا ارائه میکنیم. «تابناک جوان» برای انتشار مطالب ارسالی شما نیز آمادگی دارد! روی تیترها کلیک کنید تا گزارش کامل گزیده خبرهای «تابناک جوان» را بخوانید.
کد خبر: ۱۱۲۱۹۴۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۱
گزیده خبرهای «تابناک جوان» را اینجا بخوانید.
ما برای شما، در تابناک جوان هر روز گزیدهای از آخرین اخبار و مطالب جذاب پیرامون موضوعات کسب و کار، رسانه، فرهنگ و هنر، خانواده، نشاط و سرگرمی، جامعه و ... را تولید و/یا ارائه میکنیم. «تابناک جوان» برای انتشار مطالب ارسالی شما نیز آمادگی دارد! روی تیترها کلیک کنید تا گزارش کامل گزیده خبرهای «تابناک جوان» را بخوانید.
کد خبر: ۱۱۱۹۸۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
گزیده خبرهای «تابناک جوان» را اینجا بخوانید.
ما برای شما، در تابناک جوان هر روز گزیدهای از آخرین اخبار و مطالب جذاب پیرامون موضوعات کسب و کار، رسانه، فرهنگ و هنر، خانواده، نشاط و سرگرمی، جامعه و ... را تولید و/یا ارائه میکنیم. «تابناک جوان» برای انتشار مطالب ارسالی شما نیز آمادگی دارد! روی تیترها کلیک کنید تا گزارش کامل گزیده خبرهای «تابناک جوان» را بخوانید.
کد خبر: ۱۱۱۶۳۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۱۰
گزیده خبرهای «تابناک جوان» را اینجا بخوانید.
ما برای شما، در تابناک جوان هر روز گزیدهای از آخرین اخبار و مطالب جذاب پیرامون موضوعات کسب و کار، رسانه، فرهنگ و هنر، خانواده، نشاط و سرگرمی، جامعه و ... را تولید و/یا ارائه میکنیم. «تابناک جوان» برای انتشار مطالب ارسالی شما نیز آمادگی دارد! روی تیترها کلیک کنید تا گزارش کامل گزیده خبرهای «تابناک جوان» را بخوانید.
کد خبر: ۱۰۴۹۶۸۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۱۴
گزیده خبرهای «تابناک جوان» را اینجا بخوانید.
ما برای شما، در تابناک جوان هر روز گزیدهای از آخرین اخبار و مطالب جذاب پیرامون موضوعات کسب و کار، رسانه، فرهنگ و هنر، خانواده، نشاط و سرگرمی، جامعه و ... را تولید و/یا ارائه میکنیم. «تابناک جوان» برای انتشار مطالب ارسالی شما نیز آمادگی دارد! روی تیترها کلیک کنید تا گزارش کامل گزیده خبرهای «تابناک جوان» را بخوانید.
کد خبر: ۱۰۴۲۷۷۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۰۸
گزیده خبرهای «تابناک جوان» را اینجا بخوانید.
ما برای شما، در تابناک جوان هر روز گزیدهای از آخرین اخبار و مطالب جذاب پیرامون موضوعات کسب و کار، رسانه، فرهنگ و هنر، خانواده، نشاط و سرگرمی، جامعه و ... را تولید و/یا ارائه می کنیم. «تابناک جوان» برای انتشار مطالب ارسالی شما نیز آمادگی دارد! روی تیترها کلیک کنید تا گزارش کامل گزیده خبرهای «تابناک جوان» را بخوانید.
کد خبر: ۹۷۷۸۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۳
در این گزارش به بیان ۲۸ شرط معظمله برای کاندیدای اصلح و ۱۹ نکته کلیدی که باید رأی دهندگان رعایت کنند اشاره میکنیم.
کد خبر: ۹۵۹۴۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۷
گزیده خبرهای «تابناک جوان» را اینجا بخوانید.
ما برای شما، در تابناک جوان هر روز گزیدهای از آخرین اخبار و مطالب جذاب پیرامون موضوعات کسب و کار، رسانه، فرهنگ و هنر، خانواده، نشاط و سرگرمی، جامعه و ... را تولید و/یا ارائه می کنیم. «تابناک جوان» برای انتشار مطالب ارسالی شما نیز آمادگی دارد! روی تیترها کلیک کنید تا گزارش کامل گزیده خبرهای «تابناک جوان» را بخوانید.
کد خبر: ۹۳۹۵۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۰۴
گزیده خبرهای «تابناک جوان» را اینجا بخوانید.
ما برای شما، در تابناک جوان هر روز گزیدهای از آخرین اخبار و مطالب جذاب پیرامون موضوعات کسب و کار، رسانه، فرهنگ و هنر، خانواده، نشاط و سرگرمی، جامعه و ... را تولید و/یا ارائه می کنیم. «تابناک جوان» برای انتشار مطالب ارسالی شما نیز آمادگی دارد! روی تیترها کلیک کنید تا گزارش کامل گزیده خبرهای «تابناک جوان» را بخوانید.
کد خبر: ۹۲۲۳۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۱۶
فتاوای آیت الله العظمی بهجت (قدس سره) در مورد تقلب
کد خبر: ۹۰۶۶۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۹
فتاوای آیت الله العظمی بهجت (قدس سره) در مورد فروختن اعضای میت
کد خبر: ۹۰۴۹۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۱
گزیده خبرهای «تابناک جوان» را اینجا بخوانید.
ما برای شما، در تابناک جوان هر روز گزیدهای از آخرین اخبار و مطالب جذاب پیرامون موضوعات کسب و کار، رسانه، فرهنگ و هنر، خانواده، نشاط و سرگرمی، جامعه و ... را تولید و/یا ارائه می کنیم. «تابناک جوان» برای انتشار مطالب ارسالی شما نیز آمادگی دارد! روی تیترها کلیک کنید تا گزارش کامل گزیده خبرهای «تابناک جوان» را بخوانید.
کد خبر: ۹۰۳۸۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۱۸