کلیات
با پایان یافتن جنگ چهارم اعراب و اسرائیل در اکتبر ۱۹۷۳ م، خاورمیانه و جهان اسلام شاهد یک تحول عجیب و یک تصمیم جدید در میان یکی از کشورهای سردمدار مبارزه با صهیونیسم بود. انور سادات، رئیس جمهور وقت مصر پس از سرخوردگی از شکست در برابر رژیم صهیونیستی و اتخاذ سیاست نزدیکی به غرب، در ژوئیه ۱۹۷۷ م. اعلام کرد در ازای خروج نیروهای رژیم صهیونیستی از سرزمینهای اشغالیِ صحرای سینا، حاضر به امضای قرارداد صلح با رژیم اشغالگر قدس خواهد بود.
نقش انورسادات در صلح کمپ دیوید
انورسادات چهار ماه بعد در ۱۹ نوامبر ۱۹۷۷ م. در میان بُهت جهان اسلام و کشورهای عرب در یک سفر خفتبار به سرزمینهای اشغالی فلسطینْ با مقامات اسرائیلی دیدار کرد و در پارلمان رژیم صهیونیستی سخنرانی کرد. این حرکت از سوی کشورهای عربی و نیز سازمان آزادیبخش فلسطین به عنوان تسلیم محض قلمداد گردید و به شدت محکوم شد. با این حال مذاکرات صلح میان سران دو رژیم با میانجیگری امریکا ادامه یافت.
نقش آمریکا و در صلح
به دنبال این امر، در هفدهم سپتامبر ۱۹۷۸ م، ضمن ملاقات روسای جمهوری امریکا و مصر و نخست وزیر رژیم صهیونیستی در کمپ دیویدِ امریکا، انور سادات که در مسیر ذلت و خفت قرار گرفته بود، نه تنها به اعتقادات دینی و اسلامی، بلکه به آرمانهای عربی و ملی نیز خیانت کرد و با امضای موافقت نامهای، زمینه انعقاد پیمان کمپ دیوید در ۲۶ مارس سال ۱۹۷۹ م. را فراهم آورد. به موجب این قرارداد، پس از تخلیه صحرای سینا از نیروهای صهیونیستی، صلح نهایى میان دو رژیم منعقد شد. همچنین در این قرارداد به تشکیل حکومت خودمختار فلسطینی نیز اشاره شد که بعدها به آن نیز عمل نشد. این قرارداد از سوی تمامی کشورهای اسلامی و عربی محکوم شد و بسیاری از این کشورها، روابط سیاسی خود را با رژیم مصر قطع کردند.
پیمان کمپ دیوید پس از دوازده روز مذاکرات مخفی و با میانجیگری ایالات متحده آمریکا در کمپ دیوید که یکی از استراحتگاههای مقام ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا است نهایی شد و در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۸ با حضور جیمی کارتر، رئیسجمهور وقت ایالات متحده آمریکا در کاخ سفید به امضای نهایی رسید. پیمان کمپ دیوید اولین پیمان صلح میان طرفین جنگ اعراب و اسرائیل بود که به صلح میان مصر و اسرائیل انجامید.
متن توافقنامه
متن توافق نامه کمپ دیوید به شرح زیر است:
پیماننامهٔ کمپدیوید ۸ بند داشت:
نیروهای اسرائیل باید در سه سال پس از بستن پیمان از صحرای سینا عقب نشینند.
البته در این هنگام بسیاری از سرزمینهای کشورهای دیگر در خط مقدم، از جمله بلندیهای جولان سوریه و نوار غزه و کرانه باختری رود اردن کشور اردن، در اشغال اسراییل بود که در قرارداد اشارهای به پسگیریشان نشدهبود. شاید بتوان گفت که صلحی که سادات بستهبود تنها مال مصر بودهاست و کاری به دیگر کشورها نداشتهاست.
لزوم برقراری روابط دوستانه و روابط کامل دیپلماتیک میان دو طرف
طبق این اصل اسراییل را نخستین بار در میان کشورهای جهان سوم به رسمیت میشناختند که طبیعتاً امتیازی برای اسراییل بهشمار میرفت.
به رسمیت شناختن تمامیت ارضی اسرائیل
طبق این بند سرزمینهایی که اسراییل طی سالها جنگ با فلسطینیان به دست آورده بود از سوی مصر به رسمیت شناخته میشد.
استقرار نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد در منطقهٔ مرزی سینا
جواز گذر کشتیهای اسرائیل از آبراه سوئز
با اجرای این بند اسرائیل از حالت نیمهمحاصرهای که داشت بیرون میآمد.
شروع مذاکرات دربارهٔ خود مختاری فلسطینیان در نوار غزه و کرانهٔ باختری رود اردن به فاصله یک ماه پی از عقد قرارداد
گرچه مذاکرهها به موقع آغاز شد، اما هیچگاه به انتها نرسید. در واقع این بند مبهم و ناکارآمد بود، زیرا هیچ لزومی برای طرفین نمیآورد و تنها ایشان را به مذاکره فرامیخواند که در عمل نیز چنین شد و بینتیجه ماند.
انتخابات برای تعیین دولتی خودمختار در نوار غزه و ساحل غربی رود اردن؛ سپس عقبنشینی ۵ سالهٔ نظامی و غیرنظامی نیروهای اسراییل
گروهی برای رسیدگی به همهٔ ادعاهای مالی دو طرف تشکیل شود.
این اصل پس از گذشت یکی دو سال از عقد پیمان کمپ دیوید منجر به گسترش جاذبهٔ رابطهٔ اقتصادی اسرائیل با مصر شد و سرمایهگذاران اسرائیلی برای جذب سرمایههای مصر و کسب سود از نیروی کار و شرایط اقتصادی مصر راهی این سرزمین شدند.
به هرحال طبق این ۸ بند درعمل این منافع به طرفین رسید:
مصر: پس دادن صحرای سینا به مصر
اسرائیل: به رسمیت شناخته شدن کشور اسرائیل و تمامیت ارضی آن، رابطهٔ اقتصادی او با مصر و راه یافتنش به آبراه سوئز
فلسطین: تشکیل دولت خودمختار و عقبنشینی اسرائیل