کلیات
البرز رشته کوهی در بخش شمالی ایران است. ریشهٔ نام آن در زبان اوستایی هره بره زئیتی و در زبان پهلوی هره بُرز است و ریشه نام البرز در زبان پارسی میانه هَرْبورْزْ میباشد. این رشته کوه از سوی باختر از جمهوری آذربایجان آغاز میشود و در سوی شرق تا درون ترکمنستان و افغانستان دنباله مییابد. بخش بزرگی از البرز در راستای کنارهٔ جنوبی دریای خزر کشیده شدهاست. در این بخش، جبههٔ شمالی البرز سرسبز و جبههٔ جنوبی آن خشک است. یک دلیل این دوگانگی وجود رشته کوه البرز است که همچون سدّی طبیعی از گذر رطوبتِ برخاسته از دریای خزر به سوی جنوب جلوگیری میکند و بیشتر این رطوبت در جبههٔ شمالی البرز میبارد.
بلندترین کوه البرز و ایران، کوه دماوند (۵۶۱۰ متر) است که در استان مازندران، شهرستان آمل، در منطقه لاریجان قرار دارد. دامنهها و درههای البرز از تفرجگاههای مهم مردم استانهای مازندران، تهران، زنجان، البرز، قزوین، سمنان و گلستان است. از مهمترین رودهای دامنهٔ شمالی البرز سفیدرود و دامنههای جنوبی کرج و جاجرود را میتوان نام برد. قلههای بسیاری برای کوهنوردی در این رشته کوه وجود دارند که میتوان از میان آنها دماوند، علمکوه، سماموس، خلنو، آزادکوه، شاهالبرز، سیالان، وروشت، دوبرار، توچال و پهنهحصار را نام برد.
ویژگیهای زمینشناسی و جغرافیایی
از دید چینهشناسی و زمینساخت (تکتونیک)، رشته کوه البرز به سه بخش خاوری (شرقی)، مرکزی و باختری (غربی) بخشبندی میشود. البرز باختری از رودخانه آستاراچای تا دره سپیدرود، البرز مرکزی از دره سپیدرود تا دره فیروزکوه و رود تالار، و البرز خاوری از دره فیروزکوه تا گرگانرود و مرز خراسان کشیده شدهاست. البرز باختری بخش مهمی از کوههای تالش را در برمیگیرد. این کوهها از گردنه حیران تا غرب شهرستان هشتپر کمابیش به خط راست به سمت جنوب سپس به سوی جنوبشرقی امتداد یافته و در جنوب شهرستان رشت به دره سپیدرود میپیوندد.
در دامنههای شمالی این نوار کوهستانی، چشمانداز طبیعی ویژهای شکل گرفتهاست که از لحاظ حجم و تراکم پوشش گیاهی و درجه حاصلخیزی در ایران منحصر به فرد بهشمار میآید. در دامنه شمالی البرز و در ارتفاع حدود ۲۵۰۰ متری از سطح دریا، جنگلهای خزاندار کوهستانی آغاز میگردد که با چهرهای متنوع همراه با انواع گونههای درختی تا جنگلهای انبوه و بعضاً غیرقابل نفوذ دشتهای پست خزر جنوبی امتداد مییابد.
تاریخ زمینشناسی سلسله البرز به نوبه خود بسیار پیچیدهاست؛ به کرات در حین چینخوردگیها یا بعد از آن پدیدههای آتشفشانی ظاهر شدهاند. مهمترین مرحلهٔ این چینخوردگیها به دورهٔ نومولیتیک میرسد. فرسایشی که طبیعتاً از بالا آمدن کوهها ناشی میگردد بر اثر حرکات زمین و بروز چینخوردگیها و گسلها در دورهٔ میوسن و پلیوسن متوقف ماندهاست. این حرکات و عوارض ناشی از آن حتی تا دوران چهارم نیز ادامه داشتهاست. دستگاههای آتشفشانی غالباً وسعت کمی را اشغال مینمایند ولی ارتفاع آنها قابل توجه است. این امر بهخصوص میتواند با جوان بودن سعیرهای آتشفشانی در این مناطق در ارتباط باشد. البرز مرکزی بهطرف مغرب در بالای منطقهٔ قزوین، سلسله البرز کمارتفاعتر شده و تراکم و گسترش سنگهای آذری در آن اهمیت مییابد. بهجانب مشرق، این بخش سلسله امامزاده هاشم را تشکیل داده و راهی که تهران را به دره علیای هراز اتصال میدهد از آن میگذرد. سلسله امامزاده هاشم در حقیقت طاقدیسی است که به طرف جنوب خمیدگی یافته و در آن ماسههای سرخ قدیمی و طبقات کربونیفر دیده میشود.