در مورد عثمان محمدپرست در ویکی تابناک بیشتر بخوانید

 

کلیات

عثمان محمدپرست متولد سال ۱۳۰۷ بود که در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ درگذشت. او معروف به عثمان خوافی از استادان دوتار نوازی خراسان و خیّرِ مدرسه ساز بود. وی به دلیل عفونت ریه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ در بیمارستان ۲۲ بهمن خواف در سن ۹۴ سالگی درگذشت.

                                                   عثمان محمدپرست درگذشت

 

زندگی‌نامه

عثمان محمدپرست در سال ۱۳۰۷ در شهر خواف از توابع خراسان رضوی زاده شد. او از سن ۱۰ سالگی با دوتار مأنوس بوده‌است. پدر وی با نوازندگی مخالف بود. اما پس از آنکه دید عثمان دربارهٔ محمد شعر می‌گوید و می‌نوازد نظرش تغییر کرد.

وی از طایفه «بای» بود که طایفه‌ای دامدار و چادرنشین هستند. عثمان محمد پرست، شش پسر و سه دختر دارد. وی دربارهٔ آغاز فعالیت‌های خود در عرصه موسیقی می‌گفت:

" از دوازده یا سیزده سالگی با دوتار هم نواز شدم و روزها و شب‌ها بعد از فراغت از کار که جوهر هر مرد خوافی است به سماع روحانی با خویشتن خویش می‌پرداختم و هیچ گاه استادی در این زمینه نداشتم. دو تار یعنی عشق، "دوتار"، ساز آرام و ملایمی است که هم نوازنده را آرامش می‌دهد و هم مردمی را که علاقمند به این ساز هستند."

عثمان محمدپرست، در خصوص منشأ دوتار نوازی می‌گفت:

"خاستگاه دوتار، سه شهر خواف، تایباد و تربت جام است که بیشتر آهنگ‌های فارسی و محلی می‌پردازند و بعد از آن هم در قوچان، شیروان و بجنورد "دوتار" رایج است که با آن آهنگ‌های کردی و ترکی می‌زدند، از آنجا هم به ترکمن‌ها در گنبد کاووس رسید که با دوتار، آهنگ‌های ترکمنی می‌نواختند."

عثمان محمدپرست آثاری دارد که از چاوشی و سرحدی گرفته تا دیگر مقام‌های این دیار، اجراهای گوناگونی را درعین وحدت آفریده بود.

او نخستین کسی بود که در سال ۱۳۵۳ ترانه نوایی نوایی را اجرا کرد.

سردیس

در ۱۳ تیر ۱۳۹۱ در مراسم نکوداشت عثمان محمدپرست، با حضور هنرمندانی همچون محمود دولت‌آبادی از سردیس عثمان محمدپرست خوافی رونمایی شد.

تندیس

۲۰ آبان ۱۳۹۸ تندیس عثمان محمد پرست در مجتمع فرهنگی هنری مدرس شهر خواف رونمایی شد. در ادامه این مراسم از خالق اثر نوایی با حضور جمع کثیری از مردم و هنرمندان خوافی و تایبادی تقدیر شد.

نخستین کاشی ماندگار خراسان‌رضوی

۸ شهریور ۱۳۹۶ خورشیدی، نخستین کاشی ماندگار خراسان‌رضوی در راستای حفظ میراث ناملموس کشور از سوی اداره‌کل میراث‌فرهنگی خراسان‌رضوی بر سر در منزل عثمان محمدپرست نصب شد.

بازیگری

در ادامه به فعالیت های او در عرضه بازیگری اشاره شده است: 

  • گفت زیرسلطه من آیید (۱۳۶۲) به نویسندگی و کارگردانی داریوش ارجمند
  • فردا، ساخته ناکایاما

 

در مورد اکبر صوتی در ویکی تابناک بیشتر بخوانید

در مورد عثمان محمدپرست در ویکی تابناک بیشتر بخوانید

نبض خبر
ایرج افشار در دوران حیاتش، مجموعه سفرهایی به نقاط مختلف ایران به همراه گروهی از چهره‌های برجسته فرهنگ ایران داشت. در یکی از این سفرها، محمدرضا شفیعی کدکنی همسفر افشار به همراه گروهی دیگر سری به خواف دیار عثمان محمدپرست استاد برجسته دو تار زدند. لحظات مواجهه آنها را می‌بینید.
کد خبر: ۱۲۳۸۰۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۳۰

عثمان محمدپرست ، دوتارنواز شهیر امروز، پنجشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ درگذشت.
کد خبر: ۱۱۱۹۷۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۹

جمال محمد پرست، فرزند استاد عثمان محمدپرست درباره زمان مراسم‌های استاد موسیقی مقامی خراسان اظهار کرد: مراسم تشییع و اقامه نماز بر پیکر ایشان روز جمعه همزمان با نماز ظهر، در مصلی خواف برگزار خواهد شد.
کد خبر: ۱۱۱۹۷۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۹

برادرزاده و داماد پیشکسوت دوتار نواز خراسان گفت: استاد عثمان محمدپرست از بیمارستان مرخص شدند و امروز به خواف بازگشتند.
کد خبر: ۱۰۳۷۳۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۰۹

گپ؛
دست‌هایش را می‌برد بالا و می‌گوید: «من عثمانم. عثمان؛ زاده‌ی خواف». این را با افتخار می‌گوید؛ با غرور اما نه! هر زمان که می‌آید و از خودش حرف بزند، از دوتارش، از زندگی‌اش، یادش می‌افتد که باید از «خدا» بگوید. بگوید دوتار را خدا به او یاد داده است. بگوید پدر و مادرش مخالف ساز زدنش بودند؛ اما خدا از آنها بالاتر بود. بگوید ساز می‌زند که خودش را، که مخاطبش را به یادِ خدا بیاندازد. می‌گوید اصلا موسیقی، صدای خداست. پیرمرد، از «خدا» که حرف می‌زند؛ آدم، دلش آن دلی را می‌خواهد که خدایش این همه مهربان است و بخشنده است و حواسش به همه چیزش هست. دوتارنوازِ شهیر؛ اما تنها وقتی می‌خواهد از موفقیت‌هایش، از سفرهایش، از شهرتش و مدرسه‌ سازی‌هایش حرف ببزند، یادِ خدا نمی‌افتد. حالا که درست یک سال و ده روز است که پاهایش حرکتی ندارند، هم می‌گوید: «راضی‌ام به رضای خدا» وه که خدای او چقدر بزرگ است. « عثمان محمدپرست » حالا نامش بر تارکِ «دوتار» می‌درخشد. مثلِ حاج قربان، مثلِ یگانه و مثلِ آدم‌هایی که دیگر نیستند؛ آدم‌هایی که ساز که می‌زدند، می‌رفتند جایِ دیگر. موسیقی را می‌خواستند برای اینکه یک «شاهی» از آن درنیاورند و تنها با آن سماع کنند و جهان را مَسخر. گفت‌وگو با «عثمان» یک فرصتِ ناب است برای یادآوری چیزهایی که حالا دیگر نیست؛ درست مثلِ آن صورتِ نورانی و چشم‌های درخشان که این روزها در کمتر آدمی می‌شود دید.
کد خبر: ۸۲۱۰۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۰۹

تبلیغات در تابناک صفحه خبر
اینترنت پیشگامان