کلیات
هابیل و قائن پسران آدم و حوا در سفر پیدایش در تنخ هستند. مطابق روایت پیدایش، این دو برادر هدایا و قربانیهایی به یهوه تقدیم کردند که هدیهٔ هابیل پذیرفته و هدیهٔ قائن رد شد؛ در نتیجه، قائن هابیل را کشت. یهوه به عنوان مجازات، قائن را از کار در مزرعه منع و او را آواره کرد. قائن در سرزمین نود، در شرق عدن، سکونت گزید. او آنجا زن گرفت و صاحب فرزندی به نام خنوخ شد. قرآن، قتل یکی از پسران آدم و حوا توسط دیگری را روایت کرده اما از آنها نامی نبرده است. با این حال، اکثر منابع اسلامی بعدی، نام این دو پسر را هابیل و قابیل ذکر کردهاند.
داستان هابیل و قائن نمونههای مشابه زیادی در اساطیر سومری دارد؛ معروفترین این داستانها، دربارهٔ رقابت خدای چوپانان تموز با خدای زراعت انکیمدو برای جلب نظر الهه عشق و رابطه جنسی اینانا است؛ در آن قصه نیز تموز و انکیمدو با یکدیگر درگیر میشوند و نهایتاً تموز به پیروزی میرسد و نظر اینانا را جلب میکند. هم داستان هابیل و قائن و هم نمونههای سومری آن، ریشه در رقابت کشاورزان و چوپانان در سالهای آغازین تمدن دارد که به شکل قصههای این چنینی در خاطر مردم خاورمیانه باستان باقی ماندهاند.