سوم خرداد سال ۱۳۶۱ یادآور یکی از حماسیترین روزهای تاریخ ایران در دویست سال گذشته است. در فاصله این دو قرن به جز «آزادسازی خونین شهر» هیچ گاه پیش نیامده که شهری از مام وطن جدا شده و با استفاده از قدرت نظامی به دامن آن برگشته باشد. فتح خرمشهر را «اسطورۀ مقاومت و پیروزی» جمهوری اسلامی ایران در جنگ با عراق دانستهاند و صدام حسین تصرف آن را «کلید دروازه بصره» اعلام کرده بود.
مفسرین نظامی جهان نیز با مشاهده «دژهای مستحکم و مواضع دفاعی ارتش عراق» در شهر، آن را به «استالینگراد» تشبیه کرده بودند؛ اما چه شد که این «استالینگراد صدام حسین» در ۲۴ ساعت فرو ریخت و به دست رزمندگان جمهوری اسلامی افتاد؟ شهری که ارتش عراق برای تصرف آن ۳۵ روز با تمام قوا جنگیده بود. یکی از دلایل مهم این پیروزی به نوع ابتکارات و تاکتیکهای اتخاذ شده در عملیات برمیگردد. اینکه این تاکتیکها چه بودهاند و نیروهای عمل کننده چگونه کار کردهاند، در واقع رویکردی است ماهیتشناسانه و تحلیلی نظامی بر واکاوی عملیات بیتالمقدس.
عملیات بیت المقدس آخرین حلقه از زنجیره استراتژی نظامی جمهوری اسلامی ایران با عنوان آزادسازی مناطق اشغالی (در استان خوزستان) محسوب میشد. آنچه جایگاه این عملیات را در استراتژی مزبور نمایان میساخت، دستیابی به هدف استراتژیک خرمشهر بود.
اهداف کل عملیات از سوی قرارگاه مرکزی کربلا به شرح زیر اعلام شده بود؛
۱. آزادسازی شهرهای خرمشهر، هویزه و نیز پادگان حمید؛
۲. آزادسازی ۶۰۰۰ کیلومتر مربع از سرزمینهای اشغال شده؛
۳. رسیدن به مرزهای بین المللی و اتخاذ مواضع موزون پدافندی؛
۴. انهدام حداقل ۲ لشکر از نیروهای ارتش عراق.
ارتش عراق مسئولیت کلی منطقه را به عهدۀ سپاه سوم خود گذاشته بود. سپاه مزبور لشکر ۶ زرهی را در جنوب کرخه نور در امتداد رودخانه و حدفاصل هویزه تا جفیر و لشکر ۵ مکانیزه را در جنوب رودخانه کرخه نور، از غرب اهواز تا روستای سیدعبود و لشکر ۱۱ پیاده را از روستای سیدعبود تا خرمشهر آرایش داده و مأموریت دفاع از خرمشهر نیز به عهده این لشکر بود.
همچنین لشکر ۱۵ نیز مسئولیت غرب اروند را به عهده داشت. باید یادآور شد که این یگانها قبل از شروع فعالیتهای اولیه نیروهای خودی در منطقه حضور داشتند و دشمن پس از احساس خطر نسبت به اقدامات آتی نیروهای ایران، واحدهای خود را در منطقه تقویت کرد و در طول عملیات نیز یگانهای جدیدی را به منطقه درگیری آورد. به طور کلی دشمن در این عملیات دارای ۸ لشکر سازمانی و نزدیک به ۲۰ تیپ مستقل بود.
برآورد دیگری نشان میدهد، دشمن ۱۱ تیپ زرهی، ۷ تیپ مکانیزه و ۲۶ تیپ پیاده را جهت مقابله با نیروهای ایران به میدان نبرد گسیل داشته است. نیروهای دشمن از لحاظ تجهیزات استعدادی بالغ بر ۱۳۰۰ دستگاه تانک، ۱۳۰۰ دستگاه نفربر و ۵۳۰ قبضه انواع توپ داشتند و از پشتیبانی گستردۀ نیروی هوایی و هوانیروز برخوردار بودند.
در مباحث اولیه ای که بین طراحان عملیاتی ارتش و سپاه در مورد طرح مانور عملیات انجام شده بود، دو طرح مطرح شد که نهایتا پس از بررسی های فراوان و با توجه به مقدورات نظامی، طرح دوم مورد قبول همگان قرار گرفت.
طرح نخست دیدگاه طراحان نظامی ارتش جمهوری اسلامی مبنی بر اصلی قرار دادن محور جاده اهواز – خرمشهر برای تهاجم به دشمن بود. از جمله محاسنی که برای این طرح عنوان می شد، استفاده از شبکه های جاده های موجود در منطقه بود، ضمن اینکه موجب تأمین جناح منطقه عملیاتی نیز میشد. از جمله معایب ذکر شده برای این طرح، استحکامات دشمن در منطقه بود که با پیش بینی احتمال حمله رزمندگان ایران با اتکای به جاده اهواز خرمشهر ایجاد شده بود. در نتیجه عبور از سد دشمن بدون تلفات سنگین امکان پذیر نبود. علاوه بر این، با فرض عبور از خط مستحکم دشمن، دستیابی به هدف اصلی عملیات یعنی آزادسازی خرمشهر نیاز به صرف زمان طولانی و انجام عملیات های متعدد داشت.
طرح دوم، طرح پیشنهادی طراحان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که تلاش اصلی عملیات بر عبور از رودخانه کارون و ضربه وارد کردن به جناح نیرو های دشمن بنا نهاده شده بود، کاهش فاصله دستیابی به عمق مواضع دشمن و ضعف پدافندی نیروهای آن در این منطقه از جمله محاسن این طرح و مشکلات عبور از رودخانه کارون و نصب پل و ضرورت سرپل گیری و توسعه سرپل از معایب آن عنوان شده بود.
با گذشت زمان که مباحث شکل عملی تری به خود میگرفت، دو راهکار و تلاش پیش بینی شده بارها و بارها بررسی شد و نهایتا پس از بحثهای فراوان دربارۀ دو راهکار ارائه شده، فرماندهان ارتش نیز نسبت به پیشنهاد فرماندهان سپاه مجاب و مقرر شد تا تلاش اصلی عملیات از منطقه شرق کارون صورت گیرد.
این قرارگاه مأموریت داشت تا در مرحلۀ اول با تهاجم به خاکریزهای مقدم دشمن در جنوب رودخانه کرخه نور و تصرف سرپل مناسب در جنوب آن، دشمن را درگیر نگه دارد.
سازمان این قرارگاه عبارت بود از: تیپهای مستقل ۳۱ عاشورا، ۲۱ امام رضا (ع)، ۳۷ نور و ۴۱ ثارالله از سپاه.
لشکر ۱۶ زرهی و تیپ مستقل ۵۸ ذوالفقار از ارتش.
قرارگاه فتح در جبهۀ میانی مأموریت داشت تا در مرحله اول با عبور از رودخانه کارون به تصرف سرپل تا عمق جادۀ اهواز خرمشهر مبادرت کند. مأموریت این قرارگاه در مرحله دوم و سوم پیشروی به سمت مرز و با توجه به شرایط، به سمت شط العرب در شرق بصره و تأمین آن بود.
سازمان این قرارگاه به شرح زیر بود: لشکر ۹۲ زرهی، تیپ ۴۷ زرهی و تیپ ۵۵ هوابرد از ارتش؛ تیپهای مستقل ۱۴ امام حسین (ع)، ۸ نجف اشرف و ۲۵ کربلا از سپاه.
قرارگاه نصر در جبهه جنوبی عملیات مأموریت داشت تا با عبور از خط رودخانه کارون و تصرف سرپل مورد نظر، خرمشهر را دور زده و آن را به تصرف خود در آورد.
سازمان رزم این قرارگاه به شرح زیر بود:
تیپهای ۷ ولیعصر (عج)، ۲۷ محمد رسول الله (ص)، ۴۶ فجر و ۲۲ بدر از سپاه.
و تیپ ۲۳ نوهد از ارتش، لشکر ۲۱ حمزه (ع)
در مجموع نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران با دو لشکر زرهی، یک لشکر پیاده و ۴ تیپ مستقل متشکل از ۲۴ گردان زرهی و مکانیزه و ۱۴ تا ۱۵ گردان پیاده و سپاه پاسداران با ۱۱ تیپ مستقل پیاده و یک تیپ زرهی به استعاد ۸۵ تا ۹۵ گردان پیاده در این عملیات شرکت داشتند.
نیروهای خودی در تمام محورهای عملیات به مواضع نیروهای عراقی حمله ور شدند. اولین خبر درگیری از محور ۴ قرارگاه فتح به قرارگاه کربلا رسید. تیپ ۲۵ کربلا در ساعت ۵۵ دقیقه بامداد درگیر شده بود. به دنبال آن خبر درگیری کلیه یگانها در محور شمال و غرب منطقه عملیاتی اعلام شد.
در محور قرارگاه قدس (شمال کرخه نور) به دلیل هشیاری دشمن و وجود استحکامات متعدد، پیشروی نیروها سرعت مناسبی نداشت و تنها تیپ بیت المقدس و تیپ ثارالله، موفق به عبور از مواضع دشمن و تصرف سرپل در جنوب رودخانه کرخه نور شدند. نیروهای دو یگان مزبور به دلیل عدم پوشش جناحین، به شدت تحت فشار دشمن قرار داشتند. در محور قرارگاه فتح، یگانهای خودی ضمن عبور از رودخانۀ کارون به سرعت خود را به جادۀ اهواز خرمشهر رساندند و به ایجاد استحکامات پرداختند.
مسدود کردن راه عبور یگانهای دشمن و اختلال در سیستم نقل و انتقال ارتش عراق در جادۀ اهواز خرمشهر از ماموریتهای این قرارگاه بود که به خوبی انجام شد. در محور قرارگاه نصر، یگانها به دلیل تاخیر در حرکت نیروها، وجود باتلاق در کنار جاده اهواز خرمشهر و همچنین تمرکز دشمن در شمال خرمشهر، موفق به تصرف اهداف مورد نظر خود و الحاق با قرارگاه فتح نشدند. به همین دلیل، الحاق کامل قرارگاه نصر با قرارگاه فتح و همچنین تصرف اهداف مرحلۀ اول قرارگاه قدس در دستور کار عملیات شب دوم قرار گرفت که با انجام آن تا حدودی اهداف مورد نظر تأمین شد؛ اما تا ۴۸ ساعت بعد، برخی رخنهها همچنین به قوت خود باقی بود، تا اینکه سرانجام پس از پنج روز درگیری و جنگ و گریز سرپل متصرفه از کیلومتر ۶۸ تا کیلومتر ۱۰۲ جادۀ اهواز خرمشهر تثبیت و کلیه رخنهها ترمیم شد. عملیات قرارگاه قدس در شب دوم نیز ناموفق بود و نیروها مجدداً به مواضع اولیۀ خود پس از شروع عملیات بازگشتند.
در این مرحله، آزادسازی شهر خرمشهر موقتاً از دستور کار عملیات حذف و تصمیم گرفته شد که قرارگاههای فتح و نصر به منظور بستن عقبۀ یگانهای دشمن و ایجاد سهولت در تصرف شهر خرمشهر از جاده به سمت خط مرزی پیشروی کند و قرارگاه قدس نیز مأموریت یافت تا بصورت محدود برای تصرف سرپل در جنوب کرخه نور اقدام کرده و در صورت موفقیت به گسترش آن بپردازد. عملیات در ساعت ۲۲:۳۰ روز ۱۶ / ۲/ ۱۳۶۱ آغاز شد. نیروهای قرارگاه فتح در همان ساعات اولیه به جادۀ مرزی رسیدند، اما یگانهای قرارگاه نصر با اندکی تأخیر و تحمل فشارهای دشمن، خود را به دژ مرزی رساندند و با قرارگاه فتح الحاق کردند. دشمن با مشاهدۀ جهت و سمت پیشروی رزمندگان به سوی دژ مرزی و نهایتاً بصره، بر سر دو راهی سرنوشت سازی قرار گرفت. در واقع دشمن تحتتأثیر تاکتیک ویژه عملیات، مجبور به اتخاذ یکی از دو تصمیم زیر بود:
۱. عقب نشینی از خرمشهر و نجات یگانهای خود؛
۲. پذیرش ریسک سقوط شلمچه و محاصرۀ ارتش خود در جنوب.
فرماندهان ارتش عراق راه اول را انتخاب کردند و به لشکرهای ۵ و ۶ دستور عقب نشینی دادند. این اقدام ارتش عراق به دو منظور صورت گرفت: نخست اینکه دو یگان فوقالذکر از خطر محاصره و انهدام رهایی یابند و دوم اینکه زمینههای لازم برای تقویت هرچه بیشتر خطوط دفاعی بصره فراهم شد. این عقب نشینی از ساعات اولیه روز ۱۸ اردیبهشت آغاز شد که به علت تعجیل، منجر به اسارت تعدادی از نیروهای عراقی و بر جای ماندن تعداد زیادی از تجهیزات و امکانات یگانهای مزبور شد. نیروهای قرارگاه قدس بلافاصله پس از عقب نشینی دشمن به تعقیب آنان پرداختند و جادۀ اهواز خرمشهر (تا انتهای جنوب سرپل متصرفی در قرارگاه نصر) و مناطقی همچون جفیر، پادگان حمید و هویزه را آزاد کردند.
پس از استراحت مختصر یگانها و نیز پیوستن قرارگاه فجر به سازمان عمل کننده در مرحله چهارم، تصمیم گرفته شد تا قرارگاه نصر در امتداد مرز به سمت جنوب حرکت کند و ضمن مسدود کردن جاده شلمچه، خود را به رودخانه اروند (نهر خیّن) برساند.
قرارگاه فجر نیز در جناح میانی منطقه میبایست در امتداد نهر عرایض به سمت اروند هجوم برده و این منطقه را تصرف کند. قرارگاه فتح نیز مسؤولیت عملیات در امتداد جادۀ اهواز خرمشهر و آزادسازی خرمشهر را بر عهده داشت. این مرحله از عملیات در ساعت ۲۲:۳۰ مورخه ۱/ ۳/ ۱۳۶۱ آغاز شد. قرارگاه نصر توانست جاده غرب خرمشهر را در شلمچه مسدود کند و قرارگاه فجر نیز موفق شد ضمن تامین» پل نو نیروهای خود را به کناره اروندرود برساند. اما قرارگاه فتح بدلیل هوشیاری و آمادگی فوق العاده دشمن، توفیق چندانی در تصرف اهداف مورد نظر خود نداشت.