تیرماه سال گذشته آخرین نشست خبری سخنگوی دولت حسن روحانی با رسانهها برگزار شد و مرداد ماه هم محمدباقر نوبخت، از سخنگویی دولت روحانی استعفا کرد و پس از آن تا کنون دیگر کسی به جانشینی وی معرفی نشده است؛ آن هم درست در روزهایی که دولت حسن روحانی هم آماج حملههای فراونی از سوی منتقدان بود و هم در عرصه داخلی و خارجی اتفاقات مهمی افتاد که به نظر میرسید، باید رسما از موضع دولت حسن روحانی آگاهی پیدا میکردیم؛ اما همچنان یکی از پستهای سنتی دولت روحانی خالی است.
منتقدان دولت حسن روحانی، نداشتن سخنگو را هم به یکی از محورهای حملههای خود به حسن روحانی تبدیل کرده و میگویند: «دولت یا حرفی برای گفتن با مردم ندارد» و یا «دولت پاسخگو نیست».
این گروه معتقدند، خالی بودن کرسی سخنگویی دولت موجب شده تا هر وزارتخانهای به نوبهای و با دیدگاه و احیانا منافع خود اخبار مربوط به حوزه دولت را منتشر کند و به این ترتیب یکپارچگی در زمینه موضع دولت در برخی رویدادها احساس نمیشود. از سوی دیگر، از آنجایی که در یکی دو سال گذشته به دلیل چالشهای اقتصادی زیاد کشور، افکار عمومی به شدت حساس شدهاند، لزوم اقناع مردم در خصوص چالشهای پیشرو دیده میشود و دولت از انجام این کار شانه خالی میکند و این امر بر نارضایتی عمومی میافزاید.
از سوی دیگر، برخی دیگر بر این باورند که جایگاه سخنگویی دولت، جایگاه سنتی است و در دنیای رسانهای امروز ـ که سیاستمداران با ابزارهای ارتباطی جدید بیواسطه با مردم در ارتباط هستند ـ دیگر نیازی به استفاده از این جایگاه نیست. این گروه معتقدند با برداشتن این عنوان، هم فرصت برای هر نهاد دولتی باز می شود تا بهتر خدمات و اقدامات خود را برای مردم شرح دهد و هم اینکه به دلیل گسترش جریانهای خبری در کشور دیگر همه مردم از چند و چون همه اخبار آگاهند.
نظر شما در این باره چیست؟
* شما حذف کرسی سخنگویی در کابینه حسن روحانی را ذیل کدام یک از موارد زیر دسته بندی میکنید؟
* آیا دولت حسن روحانی علاقهای به پاسخگویی به مردم ندارد؟
* آیا دولت حرفی برای گفتن با مردم ندارد؟
* یا اینکه برعکس این دیدگاه، شما موافق حذف این کرسی و پیگیری روند فعلی در خبررسانی و پاسخگویی دولت هستید؟