بازدید 13229

اشک‌های رئیس باند عقرب در بازداشت

اعضاي این گروه که از اشرار محله‌هاي مرکزی پایتخت بودند نیمه‌های شب با عربده‌کشی کیوسک‌هاي تلفن‌ همگاني را می‌شکستند و وحشت به دل ساکنان می‌انداختند. سردسته این اشرار خشن کسی جز «مجتبی» معروف به «عقرب» نبود که با تهدید قمه و چاقو مزاحمت برای دختران و زنان ایجاد می‌کرد.
کد خبر: ۱۴۰۹۷۹
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۳۸۹ - ۰۹:۰۹ 08 January 2011
قدس: سردسته باند عقرب که با اقدامات وحشتناک و قدرتنمایی‌های خیابانی همه را ترسانده بود، اشکریزان خود را بی‌گناه دانست. این پسر شرور وقتی در برابر بازپرس ایستاد به گریه افتاد و ناباورانه مدعی شد پلیس او را اشتباهی دستگیر کرده است.

از چند ماه پیش پلیس در جریان فعالیت یک باند خطرناک قرار گرفته بود. اعضاي این گروه که از اشرار محله‌هاي مرکزی پایتخت بودند نیمه‌های شب با عربده‌کشی کیوسک‌هاي تلفن‌ همگاني را می‌شکستند و وحشت به دل ساکنان می‌انداختند. سردسته این اشرار خشن کسی جز «مجتبی» معروف به «عقرب» نبود که با تهدید قمه و چاقو مزاحمت برای دختران و زنان ایجاد می‌کرد.

وقتی ساکنان محله برای شکایت به شعبه اول بازپرسی دادسرای منیریه تهران مراجعه کردند، تحقیقات پلیسی در این زمینه آغاز شد.

یکی از زنان در شکایت خود به بازپرس مکرمی، گفت: همه از این شرورها می‌ترسند. با عربده‌کشی و تهدید چاقو برای همه مزاحمت ایجاد می‌کنند. بارها با پلیس تماس گرفتیم که این اراذل و اوباش را دستگیر کنند اما گفتند باید از آنها شکایت کنیم. وی افزود: این گروه با چاقو و قمه برای همه مزاحمت ایجاد می‌کنند و ما از ترس جرات نداریم وقتی هوا تاریک می‌شود به تنهایی به خیابان برویم.

با افزایش این شکایت‌ها، پلیس وارد محله شد و با دریافت دستور قضایی وارد خانه 2 شرور شده و آنان را بازداشت کرد.

مجتبی معروف به عقرب و «سجاد» نیز از سوی پلیس بازداشت شدند و برای بازجویی در برابر بازپرس مکرمی ایستادند.

این 2 شرور با گریه مدعی شدند که بی‌گناه هستند. مجتبی گفت: پلیس اشتباهی من و دوستم را دستگیر کرده است. سرکرده و خلافکار، پسر شرور دیگری به نام «علی‌اکبر» است که وقتی ما را دستگیر کردند فراری شده است. وی ادامه داد: ما هیچ وقت برای زنان و دختران محله‌مان مزاحمت ایجاد نکردیم. حتی زمانی که علی‌اکبر با تهدید چاقو می‌خواست دختری را برباید و او را تسلیم نیت شوم خود کند، ما با دعوا و درگیری اجازه ندادیم که او نقشه سیاه خود را اجرا کند. ما قصد داشتیم آرامش را به محله برگردانیم، قصد خلافکاری نداشتیم.

وی ادامه داد: از بچگی عاشق عقرب بودم، به همین خاطر همه مرا با نام عقرب صدا می‌زدند، این فقط یک صفت است، نه شرارت! سجاد نیز گریه می‌کرد و او هم ادعا داشت که پلیس به اشتباه او را دستگیر کرده است.

وی گفت: باور کنید آقای بازپرس ما بی‌گناه هستیم و قسم می‌خوریم که اشرار محله افراد دیگری هستند که فراری شده‌اند. بازپرس مکرمی پس از بازجویی از این 2 جوان، دستور احضار شاکیان به دادسرا و تحقیقات بیشتر در این زمینه را صادر کرد تا زوایای پنهان پرونده آشکار شود.

  
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# توماج صالحی # نمایشگاه کتاب # موسسه مصاف # صادق زیباکلام # سیل
وب گردی