سرويس فرهنگي تابناك ـ همه ساله در شب ميلاد با سعادت حضرت امام حسن (ع) جمعي از شاعران كشور به محضر مقام معظم رهبري مي رسند و تازه ترين سروده هاي خود را عرضه مي كنند.
به گزارش «تابناک»، براي اولين بار مجموعه اي از اين اشعار در قالب كتابي منتشر شده است.
نام كتاب: شب پانزدهم مراسم شب شعر در حضور حضرت آيتالله العظمي خامنهاي؛ رهبر معظم انقلاب اسلامي
گردآوري: موسسه پژوهشي فرهنگي انقلاب اسلامي
چاپ و شمارگان: دوم / تابستان 1390 / 2000 نسخه
ناشر: انتشارات انقلاب اسلامي دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتالله العظمي خامنهاي (مدظله العالي)
كتاب حاضر مراسم شب شعر در حضور حضرت آيتالله العظمي خامنهاي؛ رهبر معظم انقلاب اسلامي در تاريخ 15 رمضان 1430 هجري قمري / 14شهريور 1388 هجري شمسي است.
مقدمه كتاب حاضر اشاره ميكند كه به گواهي كتابهاي تاريخ ادبيات با هر انقلاب و تحول عميق و اصيل اجتماعي، تحولي در سبك و محتواي آثار ادبي پديد ميآيد. هرچه انقلابها ريشهدار تر و فراگيرتر و موثرتر باشند تحول در ادبيات نيز گستردهتر و عميقتر خواهد بود، تا آنجا كه ادبيات پديد آمده پس از هر انقلاب بعنوان منبعي براي شناخت آن انقلاب و تحقيق در ماهيت و اهداف آن محسوب ميشود.
مقدمه كتاب شب پانزدهم ادامه ميدهد كه توجه بنيانگذار راحل انقلاب اسلامي و رهبر معظم انقلاب اسلامي، حضرت آيتالله خامنهاي به ادبيات به ويژه شعر، از اموري است كه در كم و كيف تحول در شعر در ايران امروز موثر بوده است.
ادامه مقدمه يادآور ميشود كه حضرت آيتالله خامنهاي از نخستين سال رهبري خود، همه ساله يكي از شبهاي مقارن با پانزدهم ماه مبارك رمضان را كه مصادف با ميلاد حضرت امام حسن مجتبي (ع) است به ديدار با شاعران متعهد و متعلق به انقلاب اسلامي اختصاص دادهاند. شاعران در اين ديدار شعر خواندهاند و رهبري نيز نكاتي را به كوتاهي يادآوري كردهاند. دفتر شعر «شب پانزدهم» مجموعه شعرهايي است كه در يكي از «شبهاي پانزدهم» خوانده شده و نكاتي است كه از سوي مقام معظم رهبري و بعضي از شاعران بيان شده است. اين دفترها و اين اشعار را ميتوان نمونهاي از شعر فارسي در ادبيات ايران در دوران پس از انقلاب اسلامي محسوب كرد. اشعار گردآمده در اين دفترها، سطح و سبك شعر را در اين دوران نشان ميدهد و مضامين اشعار، جهانبيني و جهتگيري شاعران را بيان ميكند.
عليرضا قزوه، مشفق كاشاني، علي معلم دامغاني، سيد علي موسوي گرمارودي، قادر طهماسبي «فريد»، غلامرضا طريقي، عبدالرحيم سعيدي راد، محمدحسين جعفريان، مهدي مظاهري، هاشم كروني، غلامرضا كافي، سيدمحمد جواد شرافت، كبري موسوي، سيده صديقه عظيمينيا، مژگان عباسلو، سارا حيدري، وليالله كلامي زنجاني، يوسفعلي ميرشكاك، محمدجواد محبت، مرتضي اميري اسفندقه، علي انساني، سعيد بيابانكي، محمدمهدي سيار، عباس شاه زيدي «خروش»، محمدحسن حسنزاده ليله كوهي و همچنين غلامعلي حداد عادل از جمله شاعراني بوداند كه در شب پانزدهم ماه رمضان 1388 هجري شمسي در محضر رهبر معظم انقلاب اسلامي اشعارشان را قرائت كردهاند و سرودههايشان در كتاب حاضر مكتوب شده است. ضميمه كتاب «شب پانزدهم» هم در پايان بيانات مقام معظم رهبري، زندگينامه شاعران و همچنين تصاوير اين ديدار است.
چند نكته نيز در ابتداي كتاب حاضر جهت اطلاع خوانندگان آمده است؛ از جمله اينكه مراسم مطابق سالهاي قبل دقايقي پيش از اذان مغرب و عشاء آغاز شده است و پس از گفتگوهاي كوتاه برخي از حاضران و اقامهي نماز جماعت به امامت حضرت آيتالله خامنهاي، ميهمانان روزهي خود را همراه با معظمله افطار مينمايند. سپس مراسم با تلاوت آياتي از قرآن كريم توسط سعيد طوسي از قاريان ممتاز كشور آغاز ميشود. ترتيب شاعران و متن اشعار در اين كتاب، مطابق اصل جلسه بوده و هچ گونه تغييري در آن صورت نگرفته است.
مقام معظم رهبري در بخشي از بيانات خود در اين ديدار ميفرمايند: «خب، در اينجا شاعر چه نقشي دارد؟ مرد هنري و مرد فرهنگي ـ مرد شامل زنها هم ميشود ـ يعني انسان هنري و انسان فرهنگي، در اين صحنه چه وظيفهاي دارد؟ به نظر من وظيفه خيلي سنگين است، خيلي بزرگ است. مهمترين وظيفه هم تبليغ و تبيين است؛ «الذين يبلغون رسالات الله و يخشونه و لا يخشون احدا الا الله»؛ اين يك معيار است، حقيقتي را درك ميكنيد، آن را تبيين كنيد. كسي انتظار ندارد برخلاف آنچه كه ميفهميد حرف بزنيد. نه، آنچه را كه ميفهميد، بگوييد. البته براي اينكه آنچه ميفهميد درست و ثواب باشد، بايد تلاش و مجاهدت كنيد؛ چون در حوادث فتنهگون، شناخت عرصه دشوار است، شناخت اطراف قصه دشوار است، شناخت مهاجم و مدافع دشوار است، شناخت ظالم و مظلوم دشوار است شناخت دشمن و دوست دشوار است. اگر بنا باشد يك شاعر هم مثل ديگران گول بخورد، فريب بخورد و بيبصيرتي به سراغش بيايد، اين خيلي دون شان يك انسان هنري و يك انسان فرهنگي است. پس بايد حقيقت را فهميد؛ بعد هم بايد همان حقيقت را تبليغ كرد.
محمدحسين جعفريان در اين ديدار شعري با مضمون برخورد در كلينيك درد بيمارستان خاتمالانبياء با جانبازان را ميسرايد:
«ديگر نميگويم پيشتر نرو، اينجا باتلاق است
حالا ميگردم به كشف باتلاقي تواناتر در اين همه خردي
كه حتي باتلاقهايش وظيفهشناس وعالي نيستند
ما را چه شده است؟
اين يك معماي پيچيده است
همه در آرزوي كسب چيزي هستند كه من با آن جنگيدهام
و جالب آنكه من بايد خدمتكارشان باشم
در حالي كه دست و پا ندارم؛
گاهي چشم، زبان و به گمان آنها حتي شعور.
من، بيدست، بيپا، زبان، گاهي چشم و به گمان آنها حتي شعور
در دورافتادهترين اتاق بداخلاقترين بيمارستان
وظيفه حفاظت از خاطراتي را دارم كه تمام روزنامهها، شبكههاي تلويزيوني
حتي جمعي از رفقاي ديروزم، قربهالي الله، با تلاشي تحسينبرانگيز سرگرم خفهكردن آنند...
حضرت آيتالله خامنهاي در پايان شعر محمدحسين جعفريان ميفرمايند كه: «بدهيد اين شعر را خوشنويسي كنند، بفرستيد براي بنياد ايثارگران، آنجا آويزان كنند.»
شب پانزدهم در چاپ دوم خود در تيراژ 2000 نسخه و با قيمت 25000 ريال توسط انتشارات انقلاب اسلامي منتشر شده است.
به نقل از: http://www.ido.ir/