هرچند سنگین ترین جریمه در نظر گرفته شده برای شکار گونه های مختلف جانوری بعد از یوز و پلنگ، برای شکار این پرندگان شکاری در نظر گرفته شده، ظاهرا سود سرشار ناشی از قاچاق این پرندگان، مانع از آن است که شکار انبوه این گونه های در خطر انقراض متوقف شود.
به گزارش «تابناک»، به دنبال کسب اطلاعاتی مبنی بر عبور یک محموله قاچاق پرندگان وحشی از محورهای استان اصفهان، نیروهای یگان محیط زیست این استان به تحقیقاتی پرداختند که با همکاری نیروی انتظامی به ثمر نشست تا ۱۶ پرنده شکاری که در صندوق عقب خودروی سواری پنهان شده بود، کشف و مانع از قاچاق این گونه های نادر و در خطر انقراض شود.
سعید یوسف پور، معاون نظارت و پایش اداره کل حفاظت محیط زیست اصفهان در این باره به دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران گفت: این محموله که شامل ۱۰ شاهین ، ۴ بحری و ۲ بالابان بود، در یک دستگاه خودروی پژو ۴۰۵ در شهرستان سمیرم اصفهان در پست ایست و بازرسی نیروی انتظامی کشف و دو نفر متهم نیز بازداشت و با تشکیل پرونده به مراجع قضایی معرفی شدند.
وی افزود: متأسفانه پرندگان شکاری کشف شده بر اثر تغذیه و شرایط حمل و نگهداری نامناسب وضعیت جسمانی خوبی ندارند و به شدت ضعیف و لاغر شده اند. همچنین پلک های این پرندگان توسط متخلفین دوخته شده تا جایی را نبینند و در زمان جابهجایی و حمل و نقل کمترین میزان تقلا را داشته باشند. پرندگان کشف شده هم اکنون در اختیار محیط زیست استان اصفهان و تحت تیمار مراقبت های دامپزشکی هستند اما احتمال تلف شدن تعدادی از آنها زیاد است.
جریمه میلیاردی قاچاچیان
*از دیرباز به پرندگان شکاری، به ویژه انواع ریز جثه تر آنها قوش گفته میشده و قوش بازی، یا دست آموز کردن این پرنده های شکاری برای بهره گیری از آنها در شکار، در بسیاری کشورها از جمله ایران رواج داشته است. این رسم که به نظر میرسد از آسیای شرقی و کشورهایی چون مغولستان نشأت گرفته باشد، تا سده های پیش آنچنان مرسوم بوده که حتی در اروپا با اسامی مشابهی رواج داشته است؛ رسمی که با مدرن شدن زندگی بشر، تقریبا در اغلب کشورها منسوخ شده، الا برخی مناطق بومی نشین در شرق آسیا و البته ثروتمندان آن سوی آب های خلیج فارس!
با اینکه این پرندگان شکاری در رأس هرم غذایی هستند و به دلیل حرام گوشت بودن، به ندرت هدف تیراندازی یا شکار توسط دیگر جانوران قرار میگیرند، رواج قوش بازی در کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و پول خوبی که برای خرید این قوش ها
* میپردازند، موجب شده که نسل آنها در کشورهایی چون ایران به شدت در معرض انقراض قرار بگیرد.
بر این اساس، مسئولان محیط زیست یکی از بالاترین نرخ جرایم را برای شکار شاهین، طرلان، بالابان، بحری و لاچین در نظر گرفتهاند که اندکی از جریمه شکار یوزپلنگ و پلنگ کمتر و هم تراز جریمه شکار گوزن زرد ایرانی است؛ ششصد میلیون ریال! (بر اساس مصوبه شماره 380 شورای عالی محیط زیست که در آخرین روزهای خردادماه به تصویب رسیده و با درج در روزنامه رسمی در انتهای تیرماه، مدتی است اجرایی شده).
این در حالی است که قانونگذار به استناد تبصره ۲ ماده ۱۳ قانون شکار و صید، برای هر شخصی که مبادرت به زندهگیری، شکار، خرید، فروش، حمل، نگهداری و قاچاق پرندگان شکاری از قبیل شاهین، بحری، بالابان و دلیجه نماید، علاوه بر محکومیت به حداکثر مجازات حبس مقرر در این ماده ـ که سه سال است ـ جزای نقدی از یک میلیون و ۸۰۰ هزار تا بیست میلیون ریال در نظر گرفته است.
بدین ترتیب میتوان دریافت که جریمه قانونی این دو شکارچی، علاوه بر مجازات از بابت جنبه عمومی جرم، پرداخت مبلغ ۹ میلیارد و ششصد میلیون ریال (۹۶۰ میلیون تومان) ضرر و زیان وارده به محیط زیست به حساب دولت و تحمل حبس خواهد بود؛ حکمی که احتمالا تقدیر از سازمان محیط زیست و دستگاه قضا را به دنبال خواهد داشت و مایه خرسندی و دلگرمی دست اندرکاران حفاظت از محیط زیست و فعالان و دوست داران این عرصه خواهد شد.
اوضاع بهتر شده اما...شادی مدرس، یکی از فعالان حیات وحش ایران در این باره میگوید: خوشبختانه تغییرات خوبی رخ داده و حساسیت روی موضوعات محیط زیستی زیاد شده تا جایی که میشود حدس زد متهمان این پرونده به حبس محکوم بشوند، در حالی که تا مدتی پیش در چنین پروندههایی به جریمه نقدی کفایت میشد؛ مثل ماجرای کشتار دردناک پلنگ البرز که به تبرئه متهم منجر شد. البته همه اینها در حالی است که میبینیم سود حاصله از این کار در مقابل جریمه های در نظر گرفته بسیار بیشتر است و در نتیجه این افراد برای شکار این گونه های در خطر انقراض انگیزه بالایی دارند.
وی میافزاید: به این دلیل میگوییم که شکارچیان انگیزه بالایی دارند که از یک سو میدانند سود سرشاری به دست میآورند و از سوی دیگر احتمال به دام افتادنشان اندک است که این موضوع هم ریشه در مشکلات محیط بانان دارد؛ هم تعدادشان کم است، هم امکانات ضعیفی دارند، هم به مشکلات معیشتی شان توجه نمیشود و دست آخر، حمایتی که برای حفاظت از محیط زیست و حیات وحش لازم دارند را هم دریافت نمیکنند، به ویژه در مقابل این دسته از شکارچیان که پشتشان به پول های اعرابّ آن سوی خلیج فارس گرم است و به مراتب از شکارچیان قوچ و میش خطرناک تر هستند.
مدرس در ادامه میگوید: بی توجهی به مشکلات محیط بانان موجب شده که گاه شاهد انفعال ایشان باشیم که هرچند کم رخ میدهد، به شدت خطرناک است؛ انفعالی که ممکن است ناشی از تلاش ایشان برای حفظ امنیت خودشان باشد و یا از آن بدتر، از جذب شدن محیط بانان توسط شکارچی ها نشأت بگیرد که همه در نتیجه بی توجهی به مشکلا این قشر است؛ قشری که نقس سرباز محیط زیست را ایفا میکنند و اگر نباشند، فیل، رخ و حتی شاه و وزیر هم در معرض خطر قرار میگیرند!
این فعال حقوق حیوانات در پاسخ به اینکه آیا همراهی دستگاه قضا در پیگیری پرونده های محیط زیستی دورنمای خوبی از آینده ترسیم میکند، میگوید: سال گذشته در چنین روزهای دکتر لاریجانی، رئیس مجلس به سازمان محیط زیست رفت و بازدیدی از آنجا داشت که در حاشیه این بازدید، سخنان بسیار خوبی هم مطرح کرد؛ از جمله اینکه «منتظریم سازمان پینشنهاد بدهد تا در مجلس حمایت های قانونی لازم برای برخورد با شکار غیرمجاز را فراهم کنیم»، ولی هنوز که هنوز است خبری از ارائه پیشنهادهای محیط زیست در این باره به مجلس نشده و حتی اتفاقات شومی مانند کشتار متعدد پلنگ ها، نسل کشی پرندگان در فریدونکنار و امثال اینها هم موجب شکل گیری این اتفاق نشده است. قطعا این همراهی ها سازنده و یاریگر خواهد بود به شرطی که قدر این فرصت های طلایی را بدانیم.
دغدغه آفرینی برای مردم به هیچ وجه کافی نیستمدرس با تاکید بر اینکه مجازات های سنگین تر، بازدارندگی بیشتری ایجاد میکنند، میگوید: درست است که افزایش جریمه ابزار خوب و موثری است، ولی در نهایت وقتی حفاظت ضعیف باشد، آدم های بسیار قوی هستند که در برابر مجازات خیلی سنگین تر هم مقاومت میکنند و دست از حیات وحش نمیکشند، چو سود زیادی از این راه نصیبشان میشود.
وی در پاسخ به اینکه جز تقویت محیط زیست و همراهی دستگاه قضا، چه راهکاری برای حفاظت از گونه های جانوری کشور وجود دارد، میگوید: راه های زیادی وجود دارد، ولی از نظر بنده، بهترین و مهم ترین راه تقویت محیط بانان است، زیرا میبینیم به رغم آشنایی مردم با پلنگ و خطراتی که نسلش را تهدید میکند، با وجودی که با بسیاری از مردم عادی مواجه میشویم که درباره این موجود و خطر انقراضش شنیدهاند و گاه نگرانند، باز اخبار زیادی از کشتار این گونه میشنویم. یعنی هر چقدر مردم درباره این موضوعات دغدغه هم داشته باشند، باز لازم است، در زمینه حفاظت از این گونه ها فعال تر باشیم.
این فعال حیات وحش میافزاید: البته توقع نداریم که سازمان محیط زیست به تنهایی همه مشکلات را حل کند، ولی انتظار داریم که دست کم در رسیدگی به مشکلات اولویت بندی کرده و برخی از مشکلاتی که حفاظت از حیات وحش کشور با آن دست به گریبان است، حل کند چون وضعیت بحرانی شده و حتی جا دارد راه حل های کوتاه مدتی مثل بیمه گونه های گوشتخواری مثل پلنگ را در دستور کار قرار دهیم، زیرا میدانیم که اغلب کشتار این گونه به دلیل حمله پلنگ به دام ها صورت میگیرد که اگر بیمه باشند، لازم نیست کسی برای مراقبت از دام های خود دست به سلاح ببرد یا طعمه مسموم در راه پلنگ ها قرار دهد.
وی در پاسخ به اینکه آیا بهتر نیست تفاوتی میان آن دسته از شکارچیان که پرندگان یا گونه های حلال گوشت را غیرقانونی شکار میکنند، با شکارچیانی که امثال پلنگ را برای گرفتن عکس یادگاری میکشند یا حتی قاچاقچیان گونه های نادر به خارج از کشور، قائل شویم و مجازات های متفاوتی برایشان در نظر بگیریم، میگوید: نمیشود گفت، چون یکی قصدش تجارت است و دیگری تفریحی سنگدلانه یا خوردن شکار، اینها با هم فرق دارند چون در هر حال، گونه های ارزشمندمان را از دست میدهیم که یا جبران شدنی نیست و یا جبرانش صرف زمان و هزینه زیادی نیاز دارد. مهم این است که اغلب از حمایت حیات وحش عاجزیم؛ دیگر چه فرقی میکند دزدی که اموال با ارزشمان را به تارج میبرد، هدفش چیست؟ استفاده شخصی، انگیزه مالی و قاچاق یا حتی بیماری فرد؟!
مدرس در پایان با تأکید بر اینکه ابتدا باید ساختار حفاظتی مان را تقویت کرده و سپس به راهکارهایی مثل افزایش جریمه و... بپردازیم، میگوید: اولین، بهترین و کارآمدترین راهکار حفاظت از حیات وحش، تقویت محیط بانان است و به نظرم اگر به دنبال این هدف هستیم، میتوان ترتیبی داد که جریمه های اخذ شده از شکارچیان غیرقانونی به تقویت این بخش اختصاص داده شود، نه اینکه به حساب دولت واریز و صرف امور دیگری شود. به شخصه امیدوارم این تصمیم به زودی گرفته شده و جریمه ها صرف حفاظت از حیات وحش شود.