سرویس فرهنگی ـ هرچند در یک سال گذشته، مجموعههای تلویزیونی زیادی تولید و پخش شده، به زعم بینندگان و کارشناسان، «در چشم باد» به عنوان چشم و چراغ تلویزیون در یکسال گذشته بوده است.
به گزارش «تابناک»، مجموعه تلویزیونی «در چشم باد» به نویسندگی و کارگردانی مسعود جعفری جوزانی آنقدر خوب و محکم از آب درآمده که می توان عیبها و نقصهایش را در کنار نقاط قوت فوق العاده اش ندید و آن را همچنانی که خالقش گفته، «امضا و وصیتنامه اوست»، نوعی اعتبار تلویزیون در یک سال گذشته با وجود پخش برنامههای سیاسی گاه ضعیف و مخاطب دورکن دانست که به خوبی از پس مخاطب خسته از نزاعهای سیاسی و گاه جانبدارانه برآمد و او را جمعه شب پای جعبه جادو نشاند و تاریخ معاصر را در دل داستانی دوست داشتنی و دراماتیک تصویر کرد.
این مجموعه که از جمله مجموعههای پرهزینه تلویزیون نیز به شمار میرود، به خوبی نشان داد که اگر کارهای بزرگ در دست افراد کاربلد باشد، آنها نه تنها هزینهها را به تلویزیون بازمی گردانند بلکه اعتباری دوچندان برای این رسانه ملی نیز به دست میآورند. به عبارت دیگر، همه اعتبارات مادی این مجموعه در قبال مخاطبان گسترده و رضایت عمومی که از این مجموعه بین مردم و منتقدان وجود دارد، چیزی جز کارکرد اصلی رسانه نیست؛ یعنی هزینه برای جذب سلایق گوناگون و افزایش مخاطبان در فضایی که تلویزیون رقبای قدرتمند دیگری را در همسایگی میبیند و اینجاست که میتوان گفت، تولید چنین مجموعههای پرهزینه ای قطعا به سود رسانه و مردم خواهد بود.
بنا بر این گزارش, در چشم باد که تاریخی شصت ساله را مرور میکند و از سالهای پایانی مبارزات میرزا کوچک خان تا فتح خرمشهر را به تصویر کشیده، توانسته با قرائتی مستند و درست از تاریخ و بیان دقیق و موشکافانه اتفاقات و تحولات تاریخی ـ سیاسی کشور در بین این سالها، داستان عشقی عمیق و پاک را نیز به عنوان نخ تسبیح وقایع تاریخی ـ سیاسی و تحولات اجتماعی با خود همراه سازد، چنانکه در بخش اخیر آن که شب گذشته پخش شد، تدوین خوانا و عالی صحنههای مستند با سکانسهای فیلمبرداری شده، نشان از همین دارد.
توان بالای فنی تیم همراه با جوزانی و کارگاه فیلمسازی او در این مجموعه عظیم به خوبی نشان دهنده این موضوع است که تولید آثار فاخر تنها با اسم و تورق تاریخ ممکن نیست، بلکه مانند سخن سید شهیدان اهل قلم در سالها پیش، «تعهد در کنار تخصص معنا مییابد» و صرف داشتن تعهد، نمیتوان کارهای بزرگ را به افراد واگذار کرد.
بسیاری از منتقدان بر این باورند، جوزانی چند سال درگیر ساخت «در چشم باد » بود و به همراه همكارانش بسیار برای تولید آن زحمت كشید و سریال را با دقت فراوان ساخته و از بازیگران خوبی در كنار فضاسازی مناسب استفاده كرده، از همین روی، «در چشم باد» سریال قابل قبولی است كه سطحش خیلی بالاتر از سریالهای سیماست. با این حال و به واسطه نام جوزانی، انتظار بیشتری از آن میرفته که گاه در برخی سکانسها به ویژه در فصل سوم این مجموعه، به شکلی ناپذیرفتنی آشکار شده است.
دور از انصاف است که گفته نشود، «کمبود شدید امکانات ساخت آثار فاخر درباره انقلاب و جنگ»، برای نمونه، امکانات فیمبرداریهای چشمنواز و یا جلوههای ویژه و .... که فرازهای مهم انقلاب را بتوان در آن به خوبی تصویر کرد، همواره از موانعی است که سد راه فیلمسازان ایرانی در سینما و تلویزیون بوده است و لزوم رفع این مشکل و تأمین امکاناتی که موجب ساخت هر چه فخیمتر آثاری از این دست شود، آن هم پس از گذشت سه دهه از انقلاب، توقع بالایی نیست، ولی همچنان برطرف نشده است تا امثال جعفری جوزانی را در بهرهبرداری از تواناییهای زیبایی شناسانه یاری کند و آنچه حاصل میشود، آنچنان باشد که در حد نام و جایگاه والای نظام باشد.
با این حال و مبتنی بر خلاقیتهای فردی و گروهی هنرمندان دغدغهمند ایرانی، فیلمبرداری عالی، بازیهای قابل قبول و روان به ویژه درباره شخصیتهای تاریخی و کلیدی، دکوپاژ فوقالعاده همراه با ریتم و طرح داستان در فصلهای گوناگون در کنار دیالوگهای خوش تراش و به جا، تصویری از این سریال ساخته است که مقایسه این مجموعه با دیگر مجموعههای سیما، شدیدا تفاوت سطح این مجموعه را نشان میدهد؛ اما همه اینها در حالی به ثمر می نشیند که شکل عرضه نیز متناسب با آن، از سطح چشمگیری برخوردار باشد.
در واقع، هنگامی که سریالی با این بزرگی در محتوا ـ به نوعی سیر مبارزات بخش مهمی از مردم علیه حکومت پهلوی، اثرات آن و نتایج مطلوبی که سال ها بر جا گذاشته و می گذارد ـ و نیز تهیه و تولید که اهلش به خوبی میدانند کاری با این گستردگی در امکانات مورد نیاز، بازیگران و .... تا چه حد کاری طاقتفرسا و بعضا با گیر و گرفتهایی که در پرداخت بودجه با آن روبهرو شدهاند، به نوعی گذشتن از میدان مین است و همه صرف هزینههای مادی و معنوی وقتی که به خوبی عرضه نشود، گویی هدر رفته است.
البته این موضوع، یعنی داشتن برنامه برای عرضه هر چه مؤثرتر و مهندسی شده، مشکلی است که اغلب آثار تلویزیون در گونههای گوناگون با آن روبهرو هستند، ولی به هر روی، با کاری که چند سال زحمت صرفش شده نباید چنان برخوررد کرد که نتایج مورد نظر در کمترین حد ممکن عاید شود.
برای نمونه، وقفههای پیاپی در روند پخش این سریال، به هر دلیل، باعث میشود، مخاطب به تدریج دیدن آن را از برنامههایش خارج کند و یا حتی پخش سریال در زمانی که به دلیل تعطیلات پایان هفته، خیلی محتمل نیست که پای تلویزیون بنشینند و این اثر را ببینند. باید تأکید کرد که این موضوع از ابعاد گوناگون تأثیرگذار است و همه کسانی را که در گیر محتوای کار بودهاند، به بهره لازم میرساند.
به عبارتی، وقتی شیوه ارایه اثر به مخاطب مبتنی بر روشهای مخاطب شناسانه باشد، علاوه بر این که بخش عمدهای از مردم کار را میبینند، هنرمندان مؤثر در خلق این اثر فاخر نیز مبتنی بر بازخوردهایی که از آن منتج میشود، نه تنها نواقص را برطرف میکنند، بلکه با شوقی بیشتر به این نوع آثار روی میآورند و چرخه مربوطه با رونق همه جانبهای به سمتی مطلوب رهسپار میشود.