وطن امروز: پس از 12 سال زندگي مشترك و انتظار سخت، خداوند محمد را به ما هديه داد ولي نميدانم چرا اين اتفاق افتاد و پسرم دچار چنين حادثه وحشتناكي شد. نزديك غروب بود و باد نسبتا سردي ميوزيد. پسرك با خوشحالي از خانه بيرون آمد تا به مغازه سركوچه برود و براي خودش خوراكي بخرد.
مادر او نيز در حالي كه جلوي در خانه ايستاده بود و با زن همسايه حرف ميزد به فرزندش گوشزد كرد كه از داخل پيادهرو حركت كند و زود بازگردد. كودك 6 ساله با بازيگوشي به راه افتاد اما لحظاتي بعد حادثهاي تلخ و سوزناك به وقوع پيوست و محمد در برابر چشمان مادر خود روي زمين افتاد و مثل مرغ سر بريده پرپر ميزد. ماجرا از اين قرار است، زماني كه محمد در پيادهرو راه ميرفت ناگهان به تيرك علمي گاز خانه يكي از همسايگان دست زد ولي به محض تماس دست كوچك او با ميله آهني دچار برقگرفتگي و سوختگي شديد شد.
دقايقي بعد پيكر كاملا سوخته شده و نيمه جان محمد روي دستان مادرش و با كمك شاهدان عيني ماجرا كه از ديدن اين صحنه وحشت كرده بودند به بيمارستان امام رضا(ع) مشهد انتقال يافت و كودك زير نظر دكتر شريعت تحت مراقبتهاي ويژه پزشكي قرار گرفت. هماكنون اين كودك بيگناه با مرگ دست و پنجه نرم ميكند و پدر و مادرش نيز با چشماني اشك بار و دل شكسته براي نجات پاره تنشان دست به راز و نياز برداشتهاند.
متاسفانه با بررسيهاي به عمل آمده مشخص شد صاحبخانهاي كه محمد با دست زدن به تير علمك گاز آن دچار برقگرفتگي و سوختگي شديد شده به مسافرت رفته و اين مرد به باوري غلط براي پيشگيري از سرقت خانهاش، يك رشته سيم برق را به علمك گاز نصب كرده تا اگر سارقي خواست براي ورود به خانه از علمك گاز بالا برود دچار برقگرفتگي شود.
مادر محمد در گفتوگويي كوتاه اظهار داشت: خانه كوچكي در حاشيه شهر داريم و شوهرم كارگر سادهاي است. زن جوان اشكهايش را پاك كرد و افزود: پس از 12 سال زندگي مشترك و انتظار سخت، خداوند محمد را به ما هديه داد ولي نميدانم چرا اين اتفاق افتاد و پسرم دچار چنين حادثه وحشتناكي شد.