در بحث از برنامه هستهای ایران، یکی از بهانههایی که همواره از سوی غرب برای ضرورت توقف فعالیتهای هستهای مطرح میشود، احتمال دستیابی ایران به سلاح هستهای و این موضوع است که چنین چیزی، مسابقهای تسلیحاتی در منطقه به راه خواهد انداخت. این در حالی است که تحلیلگر روزنامه «شیکاگو تریبیون» در مطلبی با بررسی این امر، چنین احتمالی را رد کرده است.
به گزارش «تابناک»، «استیو چپمن»، تحلیلگر روزنامه شیکاگو تریبیون، ضمن اشاره به مباحث رسانهای در این باره که دستیابی احتمالی ایران به سلاح هستهای، موجب برانگیختن رقابت تسلیحاتی در منطقه خاورمیانه خواهد شد، استدلالهای زیر را در رد این فرضیه آورده است:
این مسأله (احتمال بروز رقابت تسلیحاتی)، بیانگر یکی از خطراتی است که طرفداران گزینه نظامی، برای توجیه نظر خود از آن بهره میگیرند. باراک اوباما نیز میگوید: اگر ایران بمب هستهای به دست بیاورد، «دیگر بازیگران در منطقه نیز کسب سلاح هستهای را ضروری حس خواهند کرد. در این شرایط، شما چشمانداز یک مسابقه تسلیحاتی هستهای را در بیثباتترین منطقه جهان خواهید دید».
یک تهدید پذیرفتنی؟ این طور به نظر میرسد. اما اوضاع در سال ۱۹۸۱ نیز همین گونه بود.
همیشه گفته میشود که اشاعه هستهای در حال تشدید است؛ اما به گونهای، هیچ گاه چنین چیزی رخ نمیدهد. در سال ۱۹۸۱، پنج قدرت رسمی هستهای (آمریکا، اتحاد شوروی، چین، انگلیس و فرانسه) به علاوه اسرائیل ـ غیر رسمی ـ وجود داشتند.
و امروز؟ شمار کشورهایی که به این لیست افزوده شدهاند، پانزده کشور نیست، بلکه سه کشور است؛ هند، پاکستان و کره شمالی.
در این باره باید گفت، بیشتر کشورهای دیگری که در لیست احتمالی دستیابی به سلاح هستهای وجود داشتند، هیچ گاه به آن نزدیک هم نشدند. از این جمله میتوان به آرژانتین، شیلی، مراکش و تونس اشاره کرد. عراق نیز تلاش کرد، اما موفق نشد. لیبی نیز در این راه کوشید؛ اما سرانجام بر آن شد تا تسلیم شود.
تهدید به طور فاحشی اغراق شده بود. احتمالاً این بار نیز چنین است. با این حال، رهبران غربی نمیگذارند تاریخ، سناریوهای آخرالزمانی را اصلاح کند. آنها متعهد به سیاستی هستند که به جای تجربه، بر ترس مبتنی است.
ایالات متحده به تلاش برای وادار کردن ایران به رها کردن برنامه هستهای مشکوکش ادامه میدهد و تاکنون، نتیجهای از این کار نگرفته است. هم اوباما و هم رامنی گفتهاند، حاضرند به زور متوسل شوند تا اینکه بخواهند به ایران اجازه دهند، سلاح هستهای به دست بیاورد.
با این حال، دلیلی نیست که گمان کنیم ایران از چنین سلاحی بهره خواهد برد و دلیل اندکی برای اینکه بپنداریم دیگر کشورها را برای دستیابی به آن برخواهد انگیخت. اگر قرار بود یک دولت دارای سلاح هستهای، موجب اشاعه سلاح هستهای در منطقه شود، خاورمیانه تاکنون در این روند افتاده بود، زیرا اسرائیل چند دهه است چنین سلاحی را دارد.
از سوی دیگر، بسیاری از کشورهای منطقه با آمریکا متحد هستند؛ این بدان معناست که ایران بدون نگرانی از یک اقدام تلافی جویانه گسترده، نمیتواند به آنها حمله و یا آنان را تهدید کند. ترکیه به عنوان عضوی از ناتو، از یک تضمین دفاعی رسمی از سوی آمریکا برخوردار است؛ شاید آمریکا تضمینهای مشابهی به عربستان سعودی، مصر و دیگر کشورهای منطقه نیز بدهد.
به هر حال، آنها به شیوهای درخواهند یافت که میتوانند این شرایط را مدیریت کنند. ایران از چین سال ۱۹۶۴، یعنی هنگامی که نخستین سلاح هستهایش را آزمایش کرد، ترسناکتر نیست.
«فرانسیس گاوین»، استاد دانشگاه تگزاس مینویسد: «در آن زمان، پیشبینی میشد که هند، اندونزی و ژاپن نیز به پیروی از چین، به دنبال سلاح هستهای خواهند رفت».
گاوین در سال ۲۰۰۹ در مقالهای که در نشریه امنیت بینالمللی منتشر کرد، گفت: [در آن زمان]، «یک سند دولت آمریکا بیان میکرد که دستکم یازده کشور (هند، ژاپن، اسرائیل، سوئد، آلمان غربی، ایتالیا، کانادا، چکسلواکی، آلمان شرقی، رومانی و یوگسلاوی) دارای توان هستهای شدن هستند. این تعداد میتوانست به سرعت افزایش پیدا کرده و آفریقای جنوبی، امارات متحده عربی، اسپانیا، برزیل و مکزیک را در بر بگیرد».
در دهههای اخیر، برخی کشورها در عمل سلاحهای هستهای خود را کنار گذاشتهاند، از جمله اوکراین و آفریقای جنوبی. بقیه، مانند برزیل و سوئد، برنامه ساخت سلاح هستهای خود را رها کردهاند. پس از جنگ سرد، این فرض مطرح میشد که آلمان تازه متحد شده، به منظور تثبیت موقعیت جدید خود، در پی پیوستن به باشگاه هستهای برخواهد آمد، ولی این کشور تاکنون هیچ تمایلی به این موضوع از خود نشان نداده است.
ایران هستهای به زودی آنچه را قدرتهای هستهای پیشین دریافتند، خواهد آموخت: اینکه این سلاحها به جز بازدارندگی در مقابل حمله هستهای، کاربرد چندانی ندارند. این سلاحها چه در عراق و افغانستان چه کمکی به آمریکا کردند؟
اگر ایران سلاح هستهای به دست بیاورد، همسایگانش که بدون داشتن چنین سلاحی، جان به در بردهاند، درخواهند یافت که چیز زیادی تغییر نکرده است. اشاعه هستهای، خطری است که تنها در دوردست به چشم میخورد و احتمالاً همان جا نیز باقی خواهد ماند.