از شب گذشته که برنامه مصاحبه زنده تلویزیونی رئیسجمهور بنا به گفته مسئولین نهاد ریاستجمهوری به صورت ناگهانی و بنا به گفته مسئولان تلویزیون با هماهنگی، قطع و به جای آن، سریال تلویزیونی پخش شد، تحلیلهای گوناگونی در این باره ارائه شده است؛ تحلیلهایی که بنا بر ماهیت نویسندگان آن له یا علیه این کار تلویزیون است.
به گزارش «تابناک»، با گذشت چهار سال از مناظرات زنده تلویزیونی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، نه تنها مسئولان تلویزیون که بسیاری از مردم نیز از گفتن جملاتی دردسر ساز در برنامه تلویزیونی از سوی افراد نگرانی دارند. مسئولان از این نگرانند که مواضع برخی مسئولان، ممکن است تنش را در جامعه زیاد کند و مردم هم از این بابت نگرانی دارند که بازار و به ویژه سوءاستفاده کنندگان از وضعیت بازار، به محض اعلام نظر یک مقام مسئول درباره یک موضوع اقتصادی، بحران جدیدی را در بازار پدید آورند.
از چهار سال گذشته تاکنون، شیوه مدیریت برنامههای زنده مسئولان اما تغییر چندانی نکرده و همچنان مدیریت حذفی یا سلبی با این گونه برنامهها انجام میگیرد. در این چهار سال، گویی هیچ کس نخواسته که آداب گفتوگو در جامعه و در میان مردم با آموزش نهادینه شود. در این چهار سال، تهیهکنندگان و برنامهسازان برخی برنامههای خاص تلویزیون به جای تلاش برای آموزش آداب گفتوگو، افرادی را دعوت کردند تا در غیاب دیگران علیه آنان بیانیه بخوانند؛ اما با بیانیه خواندن یک طرفه، نه تنها آداب گفتوگو که خود گفتوگو نیز در جامعه نهادینه نشد.
نه تنها امروز که فردا و فرداهای دیگر نیز حذف و قطع برنامهها یا سخنان افراد به ویژه مسئولان کشور، راهکار تنشزدایی از جامعه نیست و این خود تنشی بر جامعه خواهد افزود؛ همچنان که از دیشب تا کنون شاهد این مسأله بودهایم.
در این باره باید گفت، تکرار چنین مسائلی، بیش از آن که به گویندگان آسیب وارد کند، از اعتبار تلویزیون در میان مردم میکاهد و در اعتماد آنان به این رسانه گسترده، رخنه وارد میکند.
شاید اگر در این چهار سال به جای مونولوگ و یا دیالوگهای یک طرفه برنامهسازان و تهیه کنندگان صدا و سیما، گفتوگوهایی عمیق و دو طرفه را برگزار میکردند، نه تنها آداب گفتوگو و سخن گفتن به مردم و البته مسئولان آموزش داده میشد، بلکه بسیاری از امور ـ که هماکنون جنبه حساس سیاست و اقتصادند ـ به مرور به مسائلی غیر حساس و معمولی برای مردم تبدیل میشد و در کنار آن شفافیتی در سیاستهای مسئولان پدید میآمد که روند کار را برای همه قابل پیشبینی میکرد و این گونه نبود که به محض سخنرانی رئیسجمهور، بازار و کسب کار مردم دچار تلاطم و به هم ریختگی شود.
پس باید پذیرفت که حذف یا قطع سخنرانی رئیسجمهور، چه با هماهنگی و چه بیهماهنگی، کار درستی نیست. باید پذیرفت که با برگزاری گفتوگوها، بساط سخنرانیهای یک طرفه را جمع کرد. باید پذیرفت شفافیت امور بیش از هر چیزی، تنش را از جامعه برخواهد بست. باید پذیرفت، مسائلی که اکنون حصار حساسیت به دور آنان کشیده شده است، گاه موضوعاتی معمولی هستند که باید درباره آنها گفتوگو کرد.