مسائل مختلف موجود در روابط ایران و روسیه موضوع گفتگوی تابناک با دکتر جهانگیر کرمی، استاد دانشگاههای تهران و کارشناس مسائل روسیه است که در ادامه مشاهده مینمایید:
آقای دکتر، به نظر شما بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم روابط روسیه و ایران چه تغییراتی داشته است؟
در حال حاضر غیر از پیام تبریک رئیس جمهور روسیه اقای پوتین به رئیس جمهور ایران، چند گفتگو و دیدار و اظهار نظرهای دیپلماتیک که مقامات روس در مورد ایران داشتند، فعلا فرایند فراتر از اینها را در روابط دو طرف مشاهده نکردیم که بگویم تغییری در روابط دو کشور مشاهده شده است. در ابتدا بر اساس تحلیل های که مطبوعات روسی می نوشتند، روس ها قدری نگران سمت و سوی سیاست خارجی دولت جدید ایران بود که ایا نگرش دولت روحانی به سمت غرب است یا خیر؟ در عمل هیچ نشانی از این که بعد از روی کار امدن اقای روحانی روابط بین ایران و روسیه محدود شده باشد یا حتی گسترش پیدا کرده وجود نداشته است. در دوران اخیر روابط بین دو کشور همچنان در امتداد و تداوم گذشته است.
چه مسائلی میان ایران و روسیه وجود دارد؟
مسائلی که در روابط ایران و روسیه و جود دارد، متنوع می باشد. موضوع سوریه، هسته ای، مسائل خاورمیانه، مسائل آسیای میانه و قفقاز ، دریای خزر ، مسائل دوجانبه و... وجود دارد . اما در مجموع باید گفت در روابط دو کشور همچنان روند تداوم گذشته است اما با تحولات منطقه، تغییر روابط ایران و غرب و موضوع هسته ای می تواند روابط روسیه و ایران را در مسیر بهتر و رو به رشدی قرا گیرد.
اقای دکتر، فرقی میان دوره مدودف و پوتین در تعامل با ایران وجود دارد؟
در دوره گذشته که اقای مدودف رئیس جمهور روسیه بود، سیاست خارجی روسیه در مقابل امریکا مبتنی بر اصل «ری ست» و تعامل جویانه با غرب بود. در این راستا مدودف در سیاست خارجی با مشکلاتی از جمله سپر دفاع موشکی و گسترش ناتو روبرو شد. بنابراین سیاست جدید وی به جایی نرسید. با روی کار امدن اقای پوتین شرایط برای بهبود روابط ایران و روسیه افزایش پیدا کرد. در دوره مدودوف قدری روابط ایران و روسیه کاهش یافته بود اما فقط این کاهش روابط مربوط به روسیه نبود بلکه سیاست های اقای احمدی نژاد در حوزه سیاست خارجی از جمله نگاه خاص وی به غرب ، بحث هولوکاست، موضع گیری های هسته ای و از این قبیل موضوعات تاثیراتی گذاشته بود که نتیجه ان ایجاد فشارهای گسترده از طرف غرب بر ایران بود. نتیجه این فشارها باعث شد روسیه روابط خود را با ایران کاهش دهد، به نحوی که در زمانی که پرونده ایران به شورای امنیت رفت، روسیه نیز با قطعنامه ها علیه ایران همراه شد. البته خود ان قطعنامه ها نیز عاملی برای کاهش روابط بود.
با پایان یافتن دوره اقای احمدی نژاد و روی کار امدن دوباره اقای پوتین شرایط برای رشد روابط ایران و روسیه افزایش پیدا کرده است. به عنوان مثال موضوع سوریه که در دوسال گذشته به عنوان محور همکاری های سیاسی ونظامی و امنیتی ایران و روسیه تبدیل شده است می تواند به عنوان یک تجربه خوب برای افزایش همکاری ها در حوزه های مختلف باشد.
ارزیابی شما از نقش روسیه در مذاکرات هسته ای از آغاز تا کنون چیست؟
در دوره سیاست خارجی اقای مدودف روسیه در شورای امنیت به قطعنامه ها علیه ایران رای داد. در دوره اقای پوتین با کاهش روابط روسیه با غرب و باسازی روابط با ایران شرایط مناسبی برای ارتقاء روابط فراهم شد. در نتیجه ما شاهد قطعنامه جدیدی در شورای امنیت نیستیم. در فضایی که اقای پوتین بر سرکار است، روسیه در بحث هسته ای جمهوری اسلامی ایران تلاش می کند، که قطعنامه ی جدیدی علیه ایران تصویب نشود. از سوی دیگر شرایطی فراهم شود که روسیه روابط خود را با ایران ادامه و گسترش دهد. روسیه مرتبا بر حل و فصل موضوع هسته ای از طریق مسالمت آمیز تاکید می کند. در مجموع روسیه سعی کرده است سیاست متعادل و متوازنی در بحث هسته ای داشته باشد. این کشور سعی می کند از تشدید فشارها بیشتر به ایران جلوگیری کند و هم اینکه سعی کند از طریق طرح های ابتکاری از جمله طرح گام به گام بتواند نقش میانجیگرانه در موضوع هسته ای داشته باشد.
روابط روسیه و ایران در موضوع هسته ای را در قالب سه مفهوم که از مفاهیم اصلی حاکم بر سیاست خارجی روسیه نسبت به پرونده هسته ای است پیروی می کند:
1- جلوگیری از تشدید اوضاع
2- حل و فصل موضوع در چارچوب گفت وگو ومذاکره
3- میانجیگری از طریق در چارچوب طرح گام گام
اقای دکتر، با توجه به رویکرد جدید دولت ایران، ایا سیاست های هسته ای روسیه تغییری داشته است؟
تا به حال تغییر را مشاهده نکرده ایم. دولت روسیه می خواهد موضوع هسته ای در چارچوب نشست 5+1 حل و فصل شود و از این روند و پیشرفت ها حمایت و استقبال کرده است. این کشور به پایان موضوع از طریق مسالمت امیز خوشبین است
عده ای از تحلیلگران معتقدند، روسها از نزدیکی ایران و امریکا واهمه دارند؟ و حتی حضور لاوروف وزیر خارجه روسیه در آخرین لحظات در ژنو را ناشی از این دلخوری می دانند!
بنده این دیدگاه را قبول ندارم. روسها هیچ مشکلی در رابطه با گفت گوهای ایران و غرب ندارند. به ویژه که این گفت و گوها با سمت و سوی مشخص است. موضوعاتی وجود دارد، که برای روسیه مهم است. روسیه می خواهد با ایران روابط اقتصادی، امنیتی و سیاسی و جدی داشته باشد و حتی در پی افزایش روابط است. روسها اصلا نگران این نیستند که تاملات ایران و غرب برای منافع انها خطرناک است، بلکه از نظر روسها این روابط می تواند محدودیت روسیه و مسائلی که برای روسها هم در اثر تحریم ها ایجاد شده را کاهش دهد. تحلیلگرانی که معتقدند روسیه از نزدیکی روابط ایران و غرب نگران است، فرضی را مطرح می کنند که ان را بسیار نزدیک می دانند. انها مطرح می کنند اگر ایران و غرب انچان پیش روند که ایران و غرب متحد راهبردی شوند، این امر باعث می شود در محیط پیرامونی روسیه محدودیت های ایجاد شود. در صورتی که این فرض بسیار دور است. واقعیت این است که، سیاست حدید تعامل گرایانه دولت جدید هیچ بحث ضد روسی ندارد. امریکا نیز خواهان سیاست موازنه در منطقه است، که ایران هم نقش موازنه دهنده را داشته باشد. در ایران هم گفت گو با غرب به معنی ترک رویکرد استقلال گرایانه نیست. در نتیجه تحلیل گرایانی که سناریوی خطر نزدیکی ایران به غرب را برای روسیه مطرح می کنند در فضای توهمی و غیر واقع بینانه می باشند. چرا که نه در اصول و نه در رفتار سیاست خارجی ایران در قبال غرب اتحاد راهبردی دیده نمی شود.
پس آقای کرمی، شما حل و فصل مسئله هسته ای را باعث تحکیم روابط ایران و روسیه میدانید؟
اگر موضوعات ایران و غرب حل شود، این به نفع روسیه است. چرا که محدودیت های روابط کم می شود. نه در روسیه و نه در ایران از گسترش روابط ایران و غرب نگرانی خاصی دیده نمی شود.
تفاوت دیدگاه امریکا و روسیه در موضوع هسته ای ایران چیست؟
منافع مشترک روسیه و غرب در موضوع هسته ای در مورد همه کشورها در این است که جلوی گسترش سلاح های هسته ای را بگیرند و از تسلیح شدن کشور ها به این سلاح ها جلوگیری کنند. این فصل مشترک غرب و روسیه است. این که این هدف مشترک چگونه اجرا شود، دو طرف به اختلاف می رسند. روسها با تصویب قطعنامه های محدود کننده موافقت دارند که اینجا هم نقطه اشتراک است. اما تفاوت اصلی این است روسیه معتقد است، جلوگیری از دسترسی به سلاح های هسته ای نباید عامل برای گسترش قلمرو استراتژیک غرب برای مداخله در امور داخلی کشورها و نقض حاکمیت ملی در سطح جهانی باشد. اما در غرب معتقدند برای جلوگیری از گسترش سلاح های هسته ای حاکمیت ملی و اصل عدم مداخله اهمیت ندارد و نهایتا غربی ها از قطعنامه به عنوان ابزرای برای گسترش نفوذ در سطح بین المللی و محدود سازی رقبای خود استفاده می کنند. این ها چیزهای است که روسیه با ان موافق نیست.
با توجه به عدم اعتمادی که میان ایرانیان در ارتباط با روسها در مورد ساخت نیروگاه بوشهر وجود دارد، ایا دادن پروژه جدید ساخت نیروگاه به روسها را اقدام صحیحی قلمداد می کنید؟
در مورد نیروگاه بوشهر باید همه ابعاد قضیه را دید. به این معنا که اساساً ساخت نیروگاه بوشهر با مسائلی مواجه بود. این پروژه در زمان اقای یلتسین بسته و بعد خود دولت یلتسین این قرارداد را محدود کرد. در خود طرف ایرانی نیز مشکلاتی بود. این که یک کار نیمه کاره که بخشی ان را غربی ها ساخته اند را به دست روسها بدهیم و از انها بخواهیم ان را تکمیل کنند، کار اشتباهی بود. تفاوت در تکنولوژی و روش های ساخت متفاوت غربی با روس ها مشکل را دوچندان کرده بود. البته نمی خواهم بگویم طرف روسی در قضیه بوشهر بی تقصیر بوده است. باید قبول کرد در نیروگاه بوشهر تاخیرها و کوتاهی شده است بخشی از مشکلات به روسیه بر می گردد اما همه مشکلات ناشی از این کشور نیست.
اگر ایران با توجه به تحولات اخیر و اراده ای که در طرف روسیه هست وارد ساخت یک نیروگاه جدید در زمان مشخص و برطبق توافقات بین المللی مشابه که زمانبندی مشخص دارند و در صورت تخطی طرفین قابل شکایت و جبران خسارت است ، ایران می تواند به روسها اعتماد و این پروژه را به آنها واگذار نماید.
نکته مهم این است که وقتی ما در یک جامعه بین المللی زندگی کنیم و بعد بخش مهمی از بازیگران را نادیده بگیریم، ان وقت مثلثی از روابط شکل میگیرد و ان بازیگری که هم با غرب و هم با ما در ارتباط است دست بالا را خواهد داشت . اگر ما در سیاست خارجی سیاست توازن بخشی را پی گیری کنیم کشورها نمی تواند از این شیوه استفاده کنند.
آقای دکتر روابط امریکا و روسیه در مدت اخیر چه تحولاتی را پشت سر گذاشته است؟
روابط امریکا و روسیه تحت تاثیر چند مسئله خیلی مهم است. اولین مسئله محاصره روسیه است. در غرب و امریکا هنوز تفکر محاصره روسیه در دوره جنگ سرد حاکم است. هنوز جهت گیری گسترش ناتو ، اتحادیه اوپا و سپر دفاع موشکی به سمت محاصره روسیه حرکت می کند. این موضوع روابط دو طرف را با چاش مواجه کرده است.
دوم نسبت به مسائل داخلی روسیه است. مباحث حقوق بشر و سازمان های مردم نهاد و رسانه ها که از طرف غربی به عنوان روندهای ضد دموکراتیک تلقی و غربی ها خواهان دخالت در این امور هستند. اما طرف روسی چنین دخالتی را قبول ندارند . از نگاه روس ها، آن چه مربط به حقوق بشر و رسانه است، باید در چارچوب منافع و حاکمیت ملی و در گفتمان ها درونی روسیه حل و فصل شود نه به عنوان ابزار دخالت.
این دیدگاه تاحدودی منطقی است به نحوی که چگونه سرکوب مردم بحرین ضد حقوق بشرنیست، اما محدود کردن یک سازمان مردم نهاد که از غرب تغذیه می شود در روسیه ضد حقوق بشر و موازین بین المللی است.
دو مسئله راهبردی( گسترش سپر دفاع موشکی ، ناتو و..) و حاکمیتی( مسائل داخلی) مفاهیم اصلی تخربیب کننده روابط بین این دو کشور است. در حال حاضر سیاست بدگمانی و محاصره جویانه و واکنش گرایانه تند از طرف روسیه علیه دولت امریکا را شاهد هستیم.
ایا شما تفاوت دیدگاهی میان ایران و روسیه در سوریه می بینید؟
تا انجا که مربوط به جلوگیری از سقوط حکومت سوریه و تا آن جا که مربوط به حفظ وضع موجود در خاورمیانه و فرو نریختن موازنه و ثبات در خاورمیانه است، ایران و روسیه منافع مشترک دارند. در عمل این اهداف مشترک وجود دارد اما هر دو کشور به روش خودشان در سوریه عمل میکنند. اما اختلاف نظرهایی هم وجود دارد. مثلا روسها اگر گزینه ای غیر از اسد باشد، اما ساختار ها بهم نخورد را مطلوب می داند. اما ایران این موضوع را نمی پذیرد . در مورد سوریه منافع مشترک زیاد است، چرا که به هم خوردن وضع موجود برای هر دو کشور بسیار خطرناک است. در مورد اهداف نیز میان ایران و روسیه تفاوت وجود دارد . برای ایران محور مقاومت و محدودسازی اسرائل اهمیت دارد ولی برای روسها حفظ مناطق جنوبی خود مهم است.
آیا روسیه به دنبال شرکت ایران در ژنو 2 می باشد؟
روسها به خوبی می دانند انچه باعث مقاومت در سوریه و جلوگیری از سقوط اسد شد، جمهوری اسلامی ایران بود. این ایران بود که روسیه را وارد این پروسه کرد. در ابتدا روسها بسیار ناامید شده بودند و همه چیزی را از دست رفته می دانستند. روسها معتقدند بدون حضور ایران امکان رسیدن به توافق نیست و حتی در صورت توافق بدون حضور ایران امکان تحقق این توافق وجود ندارد. نه تنها روسها، بلکه خیلی از کشورها با این باور موافق هستند. فقط این گروه های تروریستی در سوریه هستند که چنین دیدگاهی را ندارند.