این روزها موضوع مذاکرات هستهای ایران و ۵ + ۱، جدیترین و حساسترین بحثی است که اگر بگوییم تمام جهانیان که دستی بر سیاست بینالمللی دارند، با دقّت آن را پیگیری میکنند گزاف نگفتهایم. از دیدگاه معادلات جهانی نیز شکست یا به نتیجه رسیدن آن ارتباط مستقیمی با سرنوشت جهان دارد. شاید بعضا بگویند ادعایی گزاف است. اما وقتی با پیدا شدن کورسویی از موفقیت، بهای جهانی نفت کاهش مییابد، ارزهای معتبر جهانی به ثبات میرسند و بهای فلزات گرانبها و به ویژه طلا نیز کاهش مییابد، اگر شاخص معتبری برای اثرگذاری بر سرنوشت جهان نیست پس چیست؟
در نشست ژنو ۲ چشم انداز امضای توافق نامهای که مورد تأیید اکثریت اعضا قرار گرفته بود، نمایان شد که همگان دانستند فرانسه نه با در نظر گرفتن منافع ملّی خود، بلکه با هدف رضایت رژیم صهیونیستی، اقدام به بن بست کشاندن سه روز مذاکرات نفسگیر و فشرده نمود.
در اینکه کشورهای جهان در مناسبات جهانی به دنبال منافع ملّی خود تلاش میکنند، امری طبیعی و قابل فهم است؛ اما وقتی در چنین تصمیمگیریهای قابل اهمیتی، کشوری نه در اندیشه تحکیم منافع ملی، بلکه در راه رضایت کشوری که در عرصه جهانی خوشنامی چندانی هم ندارد، گام برمیدارد، شایسته توجه و نشان دادن واکنش مناسب است.
مذاکرات ژنو ۳ در هر صورت به پایان میرسد و نتیجه آن هر چه باشد، متناسب با آن، راه کشورها ادامه خواهد یافت. اما در آن دوران باید عملکرد این روزهای کشورهایی مانند فرانسه را در مناسبات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و حتی در صنعت توریسم مد نظر قرار داد. فرانسه یکی از قدیمیترین شرکای تجاری ایران مخصوصا در صنعت اتوموبیل سازی است.
کمپانیهای رنو، پژو از بزرگترین تولیدات کارخانجات داخلی هستند که با وارد کردن قطعات اصلی از این کشور، بخش چشمگیری از نیاز بازار داخلی را تأمین میکنند. در بحبوحه بحران اقتصادی که اروپا چند سالی است درگیر آن است، صادرات فرانسه به ایران در چنین شرایطی، یک فرصت ارزشمند به شمار میآید. واردات قطعات خودرو از این کشور، جدای از بخشهای دیگری است که در مجموع یک عطیه الهی در اقتصاد فرانسه محسوب میشود.
با هیچ منطقی سازگار نیست که طرف معاملهای که در یک بحران نفسگیر اقتصادی، بالاترین و بیشترین استفاده را از مناسبات با ایران میبرد، در آوردگاه حساس ژنو ۲ چنین شمشیر از رو ببندد و خود و کشورهای دیگر و ایران را با مشکل مواجه کند. فرانسه از کشورهای تأثیرگذار در اتحادیه اروپاست. اما همین قدرت تأثیرگذار، در مناسبات امروزی، نیازمند خاورمیانه و کشور قدرتمندی چون ایران است. بدون هیچ تمایلات ناسیونالیستی باید پذیرفت که بیش از آنکه ایران نیازمند فرانسه باشد، آنها نیازمند ایرانند.
شاید در مجموع، در ارتباطات قرن بیست ویکم، کشورها ناگزیر از مناسبات دو سویه باشند اما در بحران کنونی اروپا، کشورهای اتحادیه اروپا هر کدام به تنهایی از خاورمیانه و ایران تأثیر پذیرند. اگر قرار باشد روندی که فرانسه در پیش گرفته، یک بدعت در ارتباطات کشورها، نهادینه شود و قبح «نمک خوردن و نمکدان شکستن» از بین برود، بیگمان نخست ایران و سپس دیگران مغبون خواهند شد.
گذشته از آنکه نتیجه مذاکرات اخیر ژنو ۳ چه خواهد شد لازم است که متناسب با کارشکنی و ایجاد اختلال این کشور در روند حرکت جهان به سوی گفتوگو و حل مشکلات بینالمللی از طریق دیپلماسی، نهادهای ذیربط و دستگاههای مرتبط با مراودات تجارت بینالمللی همچون وزارت بازرگانی، وزارت صنعت و معدن، وزارت صنایع و... بلافاصله واکنش لازم را نشان داده و نمیگویم با قطع واردات از این کشور (چون شدنی نیست) بلکه با کاهش میزان تبادل تجاری و تلاش برای یافتن جایگزین مناسب در صنایع مشابه، لااقل نشان میدهیم که رفتار این کشور را بدقت زیر نظر داشته و در زمان مناسب رفتار مشابه را اعمال خواهیم کرد.
آنچه مسلّم است جهان و ارتباطات ما با دنیای غرب روزی بسوی آرامش پیش خواهد رفت و بجاست مسؤلان کشور در آنروز رفتار کینه توزانهٔ فرانسه را مد نظر داشته و برای آینده احتمالی هم که شده به جهانیان خواهیم فهماند که هر گونه مشی سیاسی را در زمان مناسب پاسخ خواهیم داد. این حداقل واکنشی است که باید در برابر دنبالهروی از رژیم صهیونیستی از خود بروز دهیم.
فرستنده: محمود صباغــّـی