مشكلات به ارث رسيده از دولت قبل كه حالا به «چالش» براي دولت تبديل شدهاند و هر روز شرايط را براي دولت سختتر ميكند و تحقق برنامه ها و وعدههاي دولت را دشوارتر؛ اما اين چالشها دقيقا چه ماهيتي دارند؟ آيا مردم از آنها باخبر هستند و اگر باخبر هستند چگونه بايد دولت را همراهي كنند؟ اگر هم باخبر نيستند مقصر در اين ميان كيست؟
به نوشته اعتماد، علی تاجرنيا در این باره معتقد است كه عدم وجود رسانه مستقل و همچنين عدم حمايت ساير قوا از دولت يازدهم، فرصت اطلاعرساني از مشكلات كشور به مردم را گرفته است. تاجرنيا معتقد است كه دولت فعلي از سوي همه نهادها و قوا مورد حمايت قرار نميگيرد و اين همان فرصتي است كه دولت سابق به خوبي از آن برخوردار بود.
همان طور كه ميدانيد دولت در حال حاضر با حجم بالايي از مشكلات به ارث رسيده از دولت قبلي مواجه است. بخش زيادي از اين مشكلات براي دولت تبديل به چالش شده است. فكر ميكنيد مهمترين اين چالشها چيست؟در وهله اول يكي از مهمترين چالشها برهم زدن مناسبات سياسي ميان ايران، كشورهاي همسايه و جهان است. متاسفانه ماجراجويي و بياهميت جلوه دادن ارتباط با كشورهاي موثر و از سوي ديگر بيتوجهي به نقش سازمانهاي جهاني و مجامع بينالمللي شرايطي را ايجاد كرد كه اين مناسبات برهم خورده است.
حالا نيز ترميم اين بياعتمادي زمان زيادي را نياز دارد و دولت بايد تلاش زيادي را براي از بين بردن چنين فضايي داشته باشد. يكي ديگر از اين چالشها از بين بردن بدنه كارشناسي با اتخاذ تصميمات خلقالساعه بود كه نتايج بسيار زيانباري براي كشور داشت و هنوز هم آثار آن در كشور ديده ميشود. يكي ديگر از اين مشكلات بدنه متورم نيروهاي انساني غيركارآمد در دستگاههاي اجرايي است.
منظورتان اضافه شدن نيروي انساني برخلاف برنامهريزيهاست؟بله، طي سالهاي اخير به اسم طرحهاي مختلف تلاش كردند تا نيروهاي غيرمتخصص و سرباري را به فضاي اجرايي كشور اضافه كنند و با وجود آنكه سياستهاي كلان كشور در جهت كوچكسازي دولت بوده است اما بدنه نيروي انساني دولت در اين سالها بهشدت متورم شده و اين موضوع يكي از چالشهاي دولت فعلي است.
در مورد رابطه مسوولان و مردم چه تحليلي داريد؟ فكر ميكنيد اين رابطه در چه شرايطي قرار دارد؟بله، يكي ديگر از ميراث دولت سابق براي دولت فعلي بياعتمادي مردم به دولت است كه موجب شده روحيه ايثارگري، خدمت به كشور و فداكاري براي آرمانهاي كشور از بين برود. چنين شرايطي همزماني رخ داد كه برخلاف شعارهاي سادهزيستانه دولت قبل، مردم با حجم بالايي از فسادهاي مالي روبهرو شدند و در نتيجه مردم احساس كردند كه مسوولان تنها به دنبال تامين منافع شخصي خودشان هستند.
اين از بين رفتن اعتماد چه تبعاتي دارد؟چنين شرايطي باعث ميشود كه در رويدادهاي مهم، بدنه اجتماعي ديگر دولت را همراهي نكند و فضاي كشور دچار مشكلاتي شود كه حل كردن آنها زمان و توان زيادي را ميطلبد.
شما فكر ميكنيد مردم چقدر از حجم بالاي مشكلات دولت با خبر هستند؟ فكر ميكنيد دولت در اين زمينه به خوبي اطلاعرساني كرده است؟متاسفانه ساختار كشور ما به شكلي است كه اگر ساير قوا و نهادها با دولت همراه نباشند، قوه مجريه نميتواند كارآمد باشد. در دوره گذشته همه نهادها با دولت همراه بودند و از همه تصميمات حتي نادرستش دفاع ميكردند. از سوي ديگر عدم وجود رسانههاي مستقل و وجود رسانههاي جانبدارانه باعث شد كه دولت نتواند مشكلاتش را با دولت مطرح كند و در نتيجه افكار عمومي بخش مهمي از اين مشكلات را نميدانند.
پس دولت بدون وجود رسانههاي مستقل نتوانسته به خوبي از پس اطلاعرساني بربيايد؟به هر حال يكي از ضعفهاي دولت اين بوده است كه افكار عمومي را توجيه كند و شرايط و مشكلاتي كه داشته و دارد را براي مردم ترسيم سازد اما در اين مورد نتوانسته كار خاصي انجام دهد.
شما اقدامات دولت در مقابله با اين مشكلات را چگونه ارزيابي ميكنيد. فكر ميكنيد دولت طي چند ماه اخير توانسته است به خوبي با اين مشكلات مقابله كند؟جهتگيريهاي دولت طي اين چندماه مثبت بوده است اما شتاب اين اقدامات آنچنان مثبت نيست. از سوي ديگر ما با اقدامات جريان مخالف دولت هم روبهرو هستيم.
به مخالفان دولت و اقدامات آنها اشاره كرديد، فكر ميكنيد دولت با چه اقداماتي بتواند از پس اين مخالفان بربيايد؟جرياني كه نشان داده به هيچ عنوان مشي اصلاحطلبانه را نميپسندند و حاضر هم نيستند كه بپذيرند. در اين مدت كوتاه اين ميزان از مخالفت با دولت بيسابقه است و نياز است كه اين حركات شتاب بيشتري بگيرد. دولت بايد با شتاب دهي به برنامههاي مختلف خودش در حوزههاي متنوع سعي كند با افكار عمومي كه پشتوانهاش هستند به خوبي ارتباط برقرار كند.
از نظر شما تبعات عدم برقراري ارتباط قوي ميان دولت و پشتوانه حمايتياش چيست و فكر ميكنيد روند كلي اصلاحات در دولت يازدهم از ابتدا تا كنون چگونه بوده است؟بدون شك اگر دولت نتواند با اين بدنه اجتماعي كه پشتوانهاش هستند به خوبي ارتباط برقرار كند مشكلاتش بيش از حالا ميشود. به هر حال ما به روند كلي اصلاحات در دولت منتقد هستيم و دولت بايد بداند كه يك فرصت طلايي دارد و بعد از اين فرصت با دامن زدن به انتظارهاي مردم و تحركات رسانههاي جانبدار شرايط سختتر از گذشته خواهد شد.