فقرا و بسته محرک اقتصادي

فقير، مسکين نيست. مسکين آن است که از پس تأمين معاش پايه خود در زمينه خوراک و پوشاک و مسکن، برنمي آيد. مسکين، گرسنه، برهنه يا بي سرپناه است. ولي...؛ ولي فقير، مسکين نيست. فقير آن است که خوراکي براي خوردن، و لباسي براي پوشيدن، و سرپناهي هر چند محقر و اجاره‌اي بر سر خود دارد، ولي در قياس با «خط بهره مندي متعارف» در يک جامعه، زير اين سطح، قرار مي‌گيرد.
کد خبر: ۴۳۱۸۵۸
|
۱۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۷:۱۴ 04 September 2014
|
4273 بازدید
دکتر حامد حاجي حيدري در سرمقاله رسالت نوشت:

قضيه در مطالب گذشته، به چهار نقطه ضعف اصولي در بسته محرک اقتصادي اشاره کرديم که توفيق برنامه منوط به رفع آنهاست: (1) غفلت ضعف انضباط دستگاه بوروکراتيک در نظارت و پيشبرد برنامه، (2) ضعف ارتباط مجموعه دولت با مردم و در نتيجه غفلت از سياست‌هاي متناسب تأمين اجتماعي، (3) غفلت از زمينه‌هاي نهادي و فرهنگي و اجتماعي، (4) نگاه نوليبرال مسلط بر برنامه و کم توجهي به ضعف‌هاي ساختاري نظام سرمايه داري. طي چند مطلب، موضوع ضعف انضباط در دستگاه بوروکراتيک دولت را تحليل کرديم، و در اين مطلب، در پي آن هستيم که بر فوت و فن‌هاي نظري تمرکز بر جايگاه فقرا و اقشار آسيب پذير نگاهي بيفکنيم:

اولين و متداول‌ترين شيوه اکثر جوامع براي کاهش فشارها در دوره‌هاي دشوار اقتصادي بر فقرا، کمک مستقيم به اقشار ضعيف، به هدف پوشش به مصارف اوليه آنها بوده است. اين، کاري است که همه ما بدواً در برخورد با فقرا به آن مبادرت مي‌ورزيم. اصطلاحاً «به فقير نان مي‌دهيم».

دومين شيوه، که بويژه با انديشمند اقتصادي بزرگ برنده جايزه نوبل، آمارتيا سن هندي شناخته‌تر شد، روش توانمندسازي فقراست. در اين روش، منظور، توانمندسازي فقرا براي رسيدن آنها به کورس رقابت‌هاي اقتصادي جامعه است. در اين شيوه، اصطلاحاً «به فقير نان نمي‌دهيم، ابزار نان درآوردن مي‌بخشيم».

اما اين دو شيوه در اين مرحله از نظام بحراني سرمايه داري کافي نيستند، و تنش‌هاي اجتماعي ناشي از تکان‌هاي بحراني را فرو نمي‌نشانند. در واقع، در جامعه ما که بخش عمده آن شهري و آن هم ساکن متروپل تهران هستند، کمتر مسئله مسکنت مطرح است، بلکه مسئله فقر به جامعه فشار مي‌آورد، و دولت، براي اجتناب از اعمال فشارهاي اجتماعي بر دستگاه مجري برنامه محرک اقتصادي، بايد متوجه فشار رواني فقر در شهرها و رژيم مصرف مرفهين و مترفين باشد.

ثروتمندان و تعيين نامعقول «خط بهره مندي متعارف»

خانم آدلا کورتينا، فيلسوف اسپانيايي نزديک به مکتب فرانکفورت، دريافت که دو شيوه مذکور کمک به فقرا، و بويژه رويکرد آمارتيا سن در توانمندسازي براي برقراري عدالت و کاهش فشار بر فقرا کافي نيست. کورتينا، در بررسي و تکميل نظريه توانمندسازي آمارتيا سن، معتقد شد که او در رويکرد خود راجع به عدالت، بيشتر به تحريک طرف توليد ثروت توجه داشته است، نه کنترل و توزيع مناسب مصرف ثروت. اين در حالي است که بخش عمده آنچه ما در اين مرحله از نظام بحراني سرمايه داري با آن دست به گريبان هستيم، مسئله مصرف و عدم توازن‌هاي ساختاري در مصرف است. برداشت کورتينا از صورت مسئله اين است که اين، سطح مصرف بالا در جامعه است که فقرا را آزار مي‌دهد، و الا بسياري از فقراي شهري مسکين نيستند و از پس مخارج پايه و اوليه خود برمي آيند. فقير، مسکين نيست. مسکين آن است که از پس تأمين معاش پايه خود در زمينه خوراک و پوشاک و مسکن، برنمي آيد. مسکين، گرسنه، برهنه يا بي سرپناه است. ولي...؛ ولي فقير، مسکين نيست. فقير آن است که خوراکي براي خوردن، و لباسي براي پوشيدن، و سرپناهي هر چند محقر و اجاره‌اي بر سر خود دارد، ولي در قياس با «خط بهره مندي متعارف» در يک جامعه، زير اين سطح، قرار مي‌گيرد.

از اين ديدگاه، ثروتمندان از طريق تبذير و اسراف، «خط بهره مندي متعارف» در جامعه را بالا مي‌برند، و به علاوه کشش قيمتي کالاهاي ضروري و غير ضروري متعارف را بالا مي‌برند، و بدين ترتيب، عرصه زندگي را براي فقرا تنگ مي‌کنند. فقير براي آنکه همسر و فرزندانش در خيابان و مدرسه و دوست و آشنا، از رژيم مصرف متعارف عقب مي‌مانند، احساس نداري مي‌کند. کورتينا، در ديد نافذ خود دريافته است، که بخش مهمي از ايجاد عدالت، نه در توزيع ثروت، و نه حتي در توزيع توانمندي ها و فرصت‌هاي توليد ثروت است، بلکه در کنترل روند مهارگسيخته مصرف است.

اخلاق مسئولانه مصرف

مفهوم «کالا» و متعاقب آن «مصرف»، از ابتدا يک نقطه اهتمام مهم در تحليل سرمايه داري بوده است، و تحليل «عدالت»، در فقدان مفهوم پردازي نيرومند از «کالا» و «مصرف» ناقص به نظر مي‌رسد.

«مصرف» افراد تنها بر خودشان تأثير نمي‌گذارد، بلکه ديگران دور و نزديک (در هر دو بعد فضا و زمان) و حتي طبيعت را تحت تأثير قرار مي‌دهد. ما بايد کالاهايي که ما و ديگران و جهان را به تکامل برساند انتخاب کنيم. کورتينا به استناد اين واقعيت، از نحوه «اخلاق مسئولانه مصرف» سخن مي‌گويد. فرد نمي‌تواند تنها به حق انتخاب خود استناد کند و يک پورشه ميلياردي بخرد، بلکه بايد نظر کند که اين مصرف کالاي او در يک فضاي زندگي مشترک چه تأثيري بر ديگران مي‌گذارد. اينجاست که خطوط منع مصرف از قبيل «اسراف» و «تبذير» اهميت مي‌يابد.مثال خود کورتينا جالب است. کورتينا مي‌پرسد چرا مصرف لباس پوشيده در انظار عمومي و در هواي گرم لازم است و چرا مصرف لباس‌هاي بدن نما غيراخلاقي است؟ و پاسخ کورتينا اين است که موضوع به حق ساير مردم و جامعه مربوط مي‌شود. مراعات حال ديگران در لباس پوشيدن، مردم را قادر مي‌سازد تا از حق کلي خود در انتخاب شيوه زندگي استفاده کنند. اين قاعده شامل انتخاب ساير کالاها هم مي‌شود.

مصرف در خدمت آزادي همه

يک جنبه ديگر مصرف در روزگار ما اين است که «مصرف» براي اغلب مردم در طبقه متوسط شهري، منبع هويت شده است. به عبارت ديگر افراد، هويت خود را از رژيم مصرفي شان استنتاج مي‌کنند. از اين قرار يک اتومبيل پورشه يا يک عينک آفتابي اوريجينال يا يک گوشي تلفن همراه هوشمند، چيزي بيش از کارکرد اتومبيل يا عينک يا تلفن را ايفا مي‌کند. در واقع، سرويس اصلي در مصرف اين کالاها «هويتي» است.کورتينا بر نقش مهم ارزش «آزادي» در روند مصرف تأکيد مي‌کند، منتها همچون ساير اصحاب مکتب فرانکفورت ابرام دارد که «آزادي» يک ارزش اجتماعي و در اصل، تاريخي است، و اگر به عنوان يک ارزش فردي نگريسته شود، اثري از حريت در آن نخواهد ماند. فردي که مال خود را مال خود مي‌داند، و مي‌گويد هر طور خواستم خرجش مي‌کنم، معناي تاريخي ثروتي که به او رسيده است را درک نمي‌کند. انتخاب «کالا» و «مصرف»، تنها يک انتخاب فردي نيست، بلکه يک انتخاب تاريخي است، و هر فرد حين انتخاب کالا، بايد نگران و متوجه معناي تاريخي انتخاب خود باشد. «آزادي» و تصميم گيري فرصتي براي اقدام موثر در جهان است.پس «آزادي»، ذاتاً يک ارزش اخلاقي است و اگر به نحوي تعبير شود که از آن ولنگاري استنباط گردد، قطعاً سوء تفاهمي روي داده است. از نظر کورتينا، «آزادي» در رابطه با «انتخاب کالا» و «مصرف»، تنها زماني که به طور مستقل و تأملي يک کالا را انتخاب کنيم، و بتوانيم اين ملاک مستقل و تأملي را بر يک مبناي اخلاقي و در يک فضاي گفتگويي توجيه نماييم، به لحاظ اخلاقي موجه است. طرح فضاي گفتگويي در اينجا اين فايده را دارد که فرد را ملزم به اعمال يک ملاک منصفانه در انتخاب خود مي‌کند. در واقع در ذهن خود، مي‌پرسد که آيا انتخاب يک کالا، مي‌تواند به يک معيار عمومي و همه پذير تبديل شود، يا انتخاب آن کالا يک خودخواهي است که فضا را براي ديگران تنگ مي‌کند. از آنجا که همه انسان ها در شأن و منزلت برابر هستند، الزام اخلاقي ناشي از پيش فرض ما را بر آن مي‌دارد تا طوري انتخاب کنيم که تأثير اين انتخاب بر زندگي ديگران لحاظ شده باشد.

رفاه و آزادي براي همه

در ديدگاه آدلا کورتينا، نه «رفاه» ناشي از مصرف و نه حتي «آزادي» در انتخاب کالا، في نفسه ارزش اخلاقي ندارند. آنچه مي‌تواند به اين دو ارزش اخلاقي ببخشد، درونمايه‌اي از سعادت است. تنها وقتي فرد بتواند رفاه و آزادي خود را ابزاري براي سعادت گرداند اهميت مي‌يابد.

آدلا کورتينا، براي اشاره به اين الزام دستيابي به سعادت (eudimönia)، از واژه اسپانيولي «کوردورا» (cordura) استفاده مي‌کند، و مفهومي شبيه حکمت و تقوا يا خود نگهداري را لحاظ مي‌کند. از ديدگاه کورتينا، مردم در جريان انتخاب کالا و مصرف، در صورتي مي‌توانند به شادي و آرامش درون برسند که برخوردي عاقلانه و عمق نگر و اصولگرا با بشر و طبيعت داشته باشند تا بتوانند با انتخاب خود به اعتدالي بين رفاه شخصي و رفاه ديگران و حفظ محيط زيست دست يابند.

نکته اينجاست که انسان يک موجود مدني بالطبع است، و تکامل و سعادت او، بدون تکامل و سعادت جامعه و تاريخ منطقي نيست. مي‌شود يک نره شير را که زندگي اجتماعي چنداني ندارد، سير و ساير شيرهاي اطراف او را گرسنه تصور کرد، ولي نمي‌توان در ميان زنبورها يا مورچگان که زندگي ذاتاً اجتماعي دارند، يک زنبور و مورچه سير و ديگران را گرسنه تصور کرد. انسان نيز همچون زنبور و مورچه از ابتداي تاريخ مضبوط، نحوي زندگي اجتماعي داشته است، چنان که از 2600 سال پيش که تأمل منظم راجع به اجتماع انساني آغاز شده است، انسان را مدني بالطبع تلقي کرده‌اند.

از اين روست که کسي که در شمال تهران بسيار مصرف مي‌کند، با اطلاع از فلاکت ساير مردم شهر يا کشور، نمي‌تواند به خوش خوردن و حس انتخاب خود ببالد، يا اگر چنين کند، از دورانديشي لازم برخوردار نيست. انسان بدون يک زندگي اجتماعي پر و پيمان احساس عميقي از رفاه و آزادي نخواهد داشت، و بدون توزيع و تأمين سطح پايه‌اي از رفاه و آزادي براي همه و توانمند ساختن همه در بهره مندي از اين موهبت ها، زندگي اجتماعي ايمني براي هيچ کس ملحوظ نخواهد بود. پس، آن که پورشه سوار مي‌شود، نهايتاً خواهد فهميد که پورشه سواري تنهايي عاقبت ندارد، و براي او ارضاء کننده نخواهد بود.

از اين روست که اغنياء در جامعه انساني، وظيفه سير کردن فقيران ر ا بر عهده دارند، و اين در يک جنبه، موجب استمرار بهزيستي خود آنها هم هست. ذات قائل شدن تعهد اخلاقي از آن روست که انسان به تجربه و به ذات و شهود، دريافته است که براي بهره مندي ديرپا و مستمر از بهزيستي، بايد بخشي از خواست اکنون و اينجاي خود را سانسور کند، تا خواست‌هاي مهارگسيخته، آتيه زيست او را خراب نکنند. پس ذات اخلاق، الزام به ملاحظه ديگران است. به هر حال انسان ها شير و خرس و پلنگ نيستند که توش و توان زيست غيراجتماعي را داشته باشند.

در سايه چنين بينشي در باره طنين اخلاقي نحوۀ انتخاب کالا و مصرف است که بايد قبل از مصرف، سئوالاتي را از خود بپرسيم: مسئوليت‌هاي ما و حقوق ما در خريد کالا يا استفاده از آن نسبت به ديگران چيست؟ مصرف مسئولانه يعني چه و چگونه محقق مي‌شود؟ چه نوع از گزينه‌هاي مصرف اخلاقاً مجاز و غير مجاز هستند؟ و چه نوع، از لحاظ اخلاقي واجب هستند؟ چه وظايفي را دولت ها و گروه‌هاي ديگر در قبال انتخاب‌هاي مصرف و شيوه‌هاي مصرف دارند؟

سواد مصرف کردن


کورتينا، يکي از معيارهاي مؤثر را براي مصرف مسئولانه و اخلاقي ارائه مي‌دهد: اينکه مصرف خوب آن است که شما بر کالا سوار شويد، نه کالا سوار شما. اين ايده از مصرف را در مقابل «مصرف اعتيادآور» قرار مي‌دهد. در واقع، يکي از ويژگي‌هاي مصرف اخلاقي، آن است که در صورت لزوم، بتوان آن را متوقف کرد. در اين صورت مصرف براي من است، نه من براي مصرف.

ارتقاي روحيه و اخلاق جامعه که مصارف خود را چنين برنامه ريزي کند، کمک خواهد کرد، تا در شرايط دشوار جامعه همچون تحريم، چنين افرادي که مسئولانه مصرف مي‌کنند، بتوانند مصرف خود را به ملاحظه حال ديگراني که توان مصرف ندارند کنترل کنند.

مردم شهرنشين مي‌توانند، مشغوليت ها، عادت، و فراغت‌هاي ديگري را جايگزين مصرف متظاهرانه کنند، و اينکه شهروندان چنين مهارت‌هايي را دروني کنند، نياز به آموزش و تمرين و تأمل و فرهيختگي دارد. نحو برخورد با تبليغات جهاني که سعي مي‌کنند بر اعتقادات ما در مورد مصرف و سطح مناسب مصرف هم تأثير بگذارند، نيز يکي از جنبه‌هاي رفتاري است که نياز به فرهيختگي دارد. مصرف کنندگان بايد اطلاعات کامل تري در مورد جنبه‌هاي تاريخي و اجتماعي مصرف خود داشته باشند، و بتوانند مصرف و انتخاب خود را در مقياسي وسيع تر ببينند.

مصرف عادلانه

اتفاقات جديدي در زمينه انتخاب کالا بر بستر اينترنت و شبکه‌هاي اجتماعي رخ مي‌دهد. در اين فضاها، افراد ضمن نقد و بررسي و امتياز و نظر دادن راجع به کالاها، به انتخاب خود سازمان مي‌دهند. اين انتخاب ها، عمدتاً بر مبناي اطلاعات فني صورت مي‌گيرد، ولي گاهي به نظر مي‌رسد که زمينه‌هايي براي خريد مسئولانه و اخلاقي وجود دارد، مانند گفتگوهايي که در مورد تحريم کالاهاي اسرائيلي به نحو وسيعي به چشم مي‌خورد.

اينها زمينه‌هاي جديدي هستند که هر چند خود، نمونه‌هايي از مصرف مسئولانه هستند، مع الوصف، و به نوبه خود مي‌توانند الگوهايي گفتگويي براي گسترش مصرف مسئولانه در سطحي وسيع تر باشند. اين گفتگو ها مي‌توانند ابزاري براي درک بهتر و کنترل انگيزه‌هاي مصرف باشند، اگر از دست اندازي شرکت ها مصون بمانند. شهروندان مستقل از شرکت ها، مي‌توانند قدرت اخلاقي خود را در ترويج يا حمايت از مصرف عادلانه افزايش دهند.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# جنگ ایران و اسرائیل # قیمت طلا # مهاجران افغان # یارانه # حمله اسرائیل به ایران # خودرو
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
با پاسخ ایران(وعده صادق 3) به حمله اسرائیل موافقید؟