در دهمین روز پس از مرگ دختری جوان در مهاباد که به اعتراضات و اغتشاش در این شهر و به آتش کشیده شدن هتل محل حادثه منجر شد، روایت مسئولان هتل و خانواده قربانی این حادثه از شایعات اولیه فاصله زیادی دارد. رسانههای محلی، تأثیر این حادثه بر شهر را مرور میکنند و نوع واکنش نیروهای انتظامی و مسئولان استان به این حادثه تحلیل میشود.
به گزارش «تابناک»، اکنون یک روایت مشترک مقامات امنیتی و قضائی درباره این حادثه وجود دارد. سردار سعید منتظر المهدی معاون اجتماعی ناجا گفته است: خانمی که از هتل محل حادثه به پایین پرت شده، به دلیل اینکه مطلع شده بود خانوادهاش و رئیس هتل اطلاعاتی در مورد وی به دست آوردهاند، قصد داشت از بالکن اتاقی که در آن بود، به بالکن اتاق دیگر برود که متأسفانه پرت شد و فوت کرد.
حیدری رئیس کل دادگستری آذربایجان غربی نیز با بیان اینکه بررسی ۲۵ پیامک رد و بدل شده بین متهم و متوفی نشان میدهد که متهم، متوفی را به اتاقش دعوت کرده است، گفته: متهم اعلام کرده که چند دقیقه پس از حضور متوفی در اتاق و گفتوگوی آن دو با یکدیگر، رئیس هتل که متوجه عدم حضور متوفی شده، تلفنی ماجرا را به مادر متوفی اطلاع میدهد و مادر متوفی نیز به دخترش زنگ میزند که رئیس هتل دنبال تو میگردد. پس از این تماس، متوفی با یکی از همکارانش تماس میگیرد تا سر و گوشی آب دهد و ماجرا را به وی اطلاع دهد.
بنا بر گفتههای متهم، همکار متوفی پس از بررسی به وی اطلاع میدهد که رئیس هتل مشغول کنترل دوربینهای مدار بسته است؛ بنابراین، متوفی دستپاچه شده و تصمیم میگیرد اتاق را ترک کند و این کار را از طریق بالکنها انجام دهد. وی چند بالکن کناری را که هر یک حدود ۸۰ سانتیمتر با یکدیگر فاصله داشتهاند، طی میکند و پس از آن تصمیم میگیرد از طریق بالکن به طبقه پایینتر بپرد که پس از آویزان شدن از بالکن موفق به این کار نشده و به پایین پرت میشود.
روایت مالکان هتل از ماجرانادر مولودی، مالک هتل به یکی از سایتهای محلی گفته: مدارک مستند در مورد واقعیت ماجرا در همان روز تحویل سه نفر از خویشاوندان مرحومه شد و آنها ماجرا را پذیرفتند.
ناصر مولودی، از مدیران هتل تارا نیز طرف گفتوگوی یکی از رسانههای فارسی زبان اینترنتی خارج از کشور شده و از جمله گفته: در روز حادثه بر اساس مستنداتی که داریم، دو بار (یک بار صبح به مدت یک ساعت، از هفت و بیست دقیقه تا حدود هشت و بیست دقیقه، بار دیگر عصر از پارکینگ و از طریق آسانسور) به اتاق میهمان هتل رفته است. ما به عنوان مدیریت هتل قبول میکنیم که در کنترل دوربینها سهلانگاری کردهایم. این خانم وقتی دیده که دوربینها کنترل نمیشوند، با خاطر جمعی به اتاق میهمان تردد داشته است. همان روز مادر این خانم به هتل زنگ زده و به برادر من گفته که دخترش به خانه برنگشته است. دخترم گفته که من تا سه ساعت دیگر هتل هستم. بعد برادرم مشکوک شده و زنگ زده تا ببیند بالاخره فریناز به خانه برگشته است یا نه. بعد از اینکه فریناز متوجه میشود که خانواده و مدیریت هتل از جریان اطلاع پیدا کردهاند، دستپاچه میشود. ابتدا به صورت افقی و از طریق بالکن در چهار اتاق جابجا شده است. بعد خواسته به کمک یکی از خدمه از طبقه سوم به صورت عمودی پایین برود که در این فاصله متأسفانه سقوط میکند.
ادعاهایی درباره فیلمهای منتشر شده در مهابادبرخی رسانهها مدعی شدهاند، حدود ١۵٠٠ سی دی که ظاهرا حاوی تصاویری از رفت و آمدهای قربانی حادثه در هتل و قبل از مرگ وی است، مبنی بر «شفاف سازی» برای اذهان عمومی، توسط صاحبان هتل تارا در شهر مهاباد و در میان مردم پخش شده است.
روایت مالکان هتل از چگونگی انتشار این فیلمها متفاوت است؛ در بخشی از مصاحبه از یکی از مسئولان هتل آمده: من واقعا خبری از حضور فرماندار در منزل قربانی حادثه ندارم. اما روز اول که ماجرا اتفاق افتاد، برادر من به عنوان صاحب هتل به خانواده وی زنگ زد و همه فیلمهای مربوطه را به آنها نشان داد. اما من از جلسه فرماندار مطلع نیستم و نمیدانم چه فیلم دیگری را به خانواده نشان داده است.
وی وقتی در برابر این پرسش قرار میگیرد که «شما از مدیران اصلی هتل تارا هستید و همه این فیلمها از هتل شما بیرون آمده. چرا باید فیلمهای مربوط به زندگی خصوصی مشتریان و کارمندانتان را به خارج از هتل منتقل کنید؟» پاسخ میدهد: ما هیچ ترسی نداریم. کاملا شفاف هستیم. وقتی حمله کردند ما فرار کردیم. چطور میتوانستیم همه فیلمها را منتقل کنیم. بخشی از فیلمها به دست معترضان افتاد. ما فقط میخواستیم جان خود را نجات دهیم. اما به ما خبر دادند که گویا سی دی و مستندانی که در دست ما بود منتشر شده است؛ مستندات مربوط به این رابطه.
آیا مسئولان استان به وظیفه خود درست عمل کردند؟ رادفر معاون سیاسی و امنیتی استان و رئیس سابق ستاد انتخاباتی عارف، هدف پارهای از اعتراضات به شیوه مدیریت حادثه قرار گرفته است. مسئولان رسانههای محلی و استانی نیز با این پرسش مواجه شدهاند که چرا رادیو و تلویزیون مهاباد و استان و نیز سایر رسانههای محلی در برابر این وضعیت، سیاست سکوت کردند و فضا را برای جولان دیگران خالی گذاشتند؟ آنان برای مقابله با آن موج وسیع چه تدارکی دیده بودند؟ آیا استفاده از نخبگان و معتمدان محلی برای گفتوگوی رسانهای با مردم و روشن کردن اذهان در دستور کار رادیو و تلویزیون مهاباد و آذربایجان غربی و حتی رسانه ملی قرار گرفته بود؟
واکنشهای اولیه به رفتار ناجا متفاوت است. برداشت اولیه از سخنان مقامات انتظامی، ویدئوهای منتشره از حوادث و اعتراضات مالکان هتل، نشاندهنده این است که ظاهرا برای نیروی انتظامی، پایان حادثه بدون خونریزی و پرهیز از استفاده از سلاح بر جلوگیری از آسیب به هتل اولویت داشته است.
یکی از مالکان هتل در این باره گفته: «وقتی وضعیت یک شهر بحرانی میشود، پلیس و نیروهای امنیتی از همه چیز اطلاع دارند. نیروهای دولتی خیلی دیر آمدند. ما اتفاقا اعتراض داریم که دیر آمدند و به خوبی از هتل محافظت نکردند. البته آنها هم دلیل خود را داشتند و میگفتند، نمیخواهد کسی کشته و زخمی شود. به مأموران گفتیم که شما میتوانستید جلوی آتش گرفتن هتل را بگیرید. اما آنها میگفتند نمیخواهیم مردم تحریک شوند. برای همین میدان دادیم آنچه میخواهند انجام دهند. این وسط ما مهره سوخته شدیم و خسارات تنها متوجه ما شد».