چه کسی بیشتر از ثروت های خود مراقبت میکند؟ فردی که ثروتمند است یا کسی که گنجینه جمع و جورتری دارد و اتفاقا حیات و مماتش به آن گنجینه گره خورده؟ به نظر پاسخ دادن به این پرسش ساده است؛ اما نه زمانی که موضوع درباره ما باشد؛ درباره ما ایرانی ها!
به گزارش «تابناک»، در واپسین ماه سال، در انتهای فصلی که تا یکی دو دهه پیش، رنگش برای بسیاری از ایرانیان سپید بود و با برف عجین شناخته میشد، به وضوح میتوان صدای بحران آب در سال آینده را شنید زیرا بارندگی ها به شدت اندک بوده و به نظر نمیرسد، اوضاع در روزهای پایانی سال هم تغییری به خود ببیند.
این اوضاع زمانی نگران کننده تر میشود که بحران آب در یکی دو سال اخیر را به یاد میآوریم و همه بی توجهی های مسئولان به این مقوله را مرور میکنیم؛ بی توجهی هایی که اگر ادامه پیدا کنند، آینده کشورمان بسیار خشک و آبستن حوادث فراوان پیش بینی میشود.
ایده آمریکایی ها برای حل معضل کم آبی در ایالت کالیفرنیا، شاید تنها ایده عملی برای کاهش تبخیر آب نباشد، ولی میتواند سرمشق خوبی برای کاهش تبخیر آب در کشورمان باشد کشاورزی؛ هیولای کوچک آب خوار در ایران!
البته همه میدانیم، یکی از دلایل عمده کمبود آب در کشورمان، سهم بالای کشاورزی در مصرف این گنجینه ارزشمند است؛ سهمی که گفته میشود بیش از 90 درصد آب مصرفی در کشور است و اندکی بهینه سازی در آن هم میتواند اوضاعمان را زیر و روز کرده و از بحران آب خلاصمان کند.
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که میتوان با مدیریت بخش کشاورزی و اعمال برخی تغییرات جزئی در کشت هم سهم بخش کشاورزی در مصرف آب را به شدت کاهش داد و نتایج خوبی کسب کرد؛ اما به همین اندازه هم تغییری رخ نمیدهد.
منظور این کارشناسان، غیر ضروری بودن کشت محصولات آب بری همچون برنج در استان های خشک و کم آبی همچون اصفهان یا فارس و یا حتی ممنوعیت صادرات اقلام آب بری همچون هندوانه است که برای تولید هر کیلوگرمشان، ده ها لیتر آب مصرف میشود؛ رویکردی که ممکن است برای بسیاری کشورها پیش پا افتاده و بدیهی هم باشد، ولی در ایران، حکم آرزویی دست نیافتنی را دارد.
اما هرچه کشاورزی در کشورمان آب میبلعد و از بابت مصرف بسیار گنجینه ملی آب، مورد شماتت قرار میگیرد، کمتر از وجود هیولای آب خوار بزرگ تری که در کشورمان وجود دارد، آگاه شده و میشویم؛ هیولایی به نام تبخیر آب های سطحی!
تبخیر آب در کشورمان به قدری زیاد است که سه برابر میزان تبخیر میانگین آب در جهان محاسبه شده است. آن هم در کشور ما که آمار بارندگی های سالانه اش، حکایت از آن دارد که یک سوم میانگین جهانی بارندگی است؛ آمارهایی که نشان میدهد چقدر اوضاع آب در کشورمان وخیم و بحرانی است.
اینجاست که میفهمیم اگر سهم بالای مصرف آب در بخش کشاورزی و همه اشکالات وارد به کشت و زرع در کشورمان را هم فراموش کنیم و به جایش بتوانیم با تدابیری ویژه، تبخیر آب در کشورمان را اندکی کاهش دهیم، سایه بحران آب را تا سالیان سال از سر کشورمان دور کردهایم؛ رویکردی امید بخش که نمیدانیم چرا تاکنون مورد توجه مسئولان کشورمان قرار نگرفته، ولی امید داریم در آینده نزدیک در دستور کار ایشان قرار گیرد.