علی لاریجانی در دیدار با جمعی از طلاب حوزه علمیه قم به سؤالات آنها در مورد مسائل داخلی کشور، موضوعات بین المللی به ویژه پرونده هسته ای و موضوعات منطقه ای پاسخ داد.
به گزارش «تابناک»، رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به برخی شبهات درباره جدایی وی از اصولگرایان، با بیان اینکه از بدنه اصولگرایی جدا نشدم، بلکه متفاوت فکر میکنم، گفت: نمیتوان افراد را به علت تفاوت نگرش از دایره انقلابی بودن خارج کرد.
متن این پرسش و پاسخ به شرح زیر است؛ آقای دکتر، یکی از مسائل مهم در شرایط کنونی، موضوع حضور شما در انتخابات و مسأله ائتلاف اصولگرایان است، جمعی از دوستان بر این باور هستند که شما از بدنه اصولگرایی و افراد موثر آن مانند آقایان حداد عادل و زاکانی فاصله گرفتهاید، نظر شما در این رابطه چگونه است؟
از بدنه اصولگرایی جدا نشدم، بلکه متفاوت فکر میکنم. این مسائل یک داستان بسیار طولانی دارد، به نظرم من از بدنه اصولگرایی جدا نشدم، بلکه متفاوت از برخی آقایان فکر میکنم، آیا ما از یک فرد انقلابی تعریف درستی در کشور داریم؟ مثلا بگوییم که انقلابی اصیل کسی است که مبانی فکری رهبری، روحانیت، مرجعیت و حکومت اسلامی و ولایت فقیه را قبول داشته باشد و شرطی در این میان وجود ندارد که حتما باید با طرفدار یک گروه بود و فعالیت کرد.
نمیتوان افراد را به علت تفاوت نگرش از دایره انقلابی بودن خارج کرد
حالا ممکن است ما در بعضی امور اختلاف نظر داشته باشیم، آیا حق داریم که انقلابی باشیم و نوع دیگری فکر کنیم و یا حتما باید با چند نفری که شما علاقه دارید یکسان بیندیشم. در مجلس آرا و نظرات مختلف وجود داشته و خیلی از افراد هستند که انقلابی بوده اما با افراد مطروحه، یک فکر و یکسان نیستند، حال آیا میتوانیم بگوییم که این افراد انقلابی نیستند؟ ما باید این سعه صدر را داشته باشیم که بعضی از افراد نظر و تفکرشان برای اداره کشور یک گونه است و برخی نظر دیگری دارند و نمیتوانیم بگوییم که این افراد به علت تفاوت در نگرش مدیریتی، انقلابی نیستند. نمیتوان افراد را به علت تفاوت نگرش از دایره انقلابی بودن خارج کرد.
یکی از این مسائل، موضوع برجام و تدوین و تصویب طرح مذکور در مجلس بود، بنده با ۲۰ سال سابقه فعالیت در حوزه هستهای، نظرم این است که در مسأله برجام درست عمل شد و کاری به دولت کنونی ندارم، زیرا در اصل مذاکرات هستهای از سال آخر دولت قبل شروع شد، از طرف دیگر عدهای معتقد بودند که اقدامات صورت گرفته در موضوع برجام، کاملا غلط بوده و باید این توافق رد میشد، حال شما میگویید که چون آنها خود را انقلابی و اصولگرا میدانند، ما از رویکرد خود صرف نظر کرده و از آنها تبعیت کنیم، قطعا این موضوع نادرست است.
از نظر تخصصی، مذاکرات و توافق هستهای به نفع جمهوری اسلامی بود
من به شدت اعتقاد دارم که از نظر تخصصی، مذاکرات و توافق هستهای به نفع جمهوری اسلامی بود. هر چند در درون برجام اشکالاتی وجود دارد، در کل به نفع ملت و کشور بود، حال برخی آقایان معتقد بودند که ما در مجلس باید از این روند ممانعت میکردیم و در جلسات عقاید خود را مطرح میکردند، اما به نظر من اگر این موضوع بدون هماهنگی با کل نظام در مجلس بررسی میشد، خیانت به جمهوری اسلامی بود و این مسائل یک اختلاف نظر بوده و این اختلاف جایی باید حل میشد، از این رو به صورت کلی کلیت مجلس و شورای عالی امنیت ملی درباره این موضوعات مرجعیت داشته و رهبری نیز نظر نهایی را اعلام میکنند، که در موضوع برجام نیز این روند و مسیر به درستی طی شد، حال نمیتوان گفت که چون عملکرد لاریجانی در بحث توافق هستهای و برجام آن گونه بود، پس اصولگرا نیست. یا ضد اصولگرایی است؟!
نباید به هر مسألهای اصولگرایان را از قطار بیرون راند
آخر چرا اصولگرایان را در این طور هر مسألهای خرد و جزئی میکنید که به ازای هر مسأله جدید انشقاق در ماهیت اصولگرایی ایجاد شود، به قول آقایان افراد به دلیل هر مسأله حادث شدهای از قطار بیرون رانده شوند باید روی مبانی وحدت داشت نه راه حل مسائل، زیرا در مسائل و راه حلها همیشه اختلاف نظر وجود دارد.
حال میگویید چه کار کنیم، آیا باید یکی به نفع دیگری کنار برود و یا اینکه هر کسی میان خودش و خدایش قضاوت کند و آن اقدامی را که برای کشور مفید میداند، انجام داده و حقوق دیگران را ضایع نکند.
شما تا به حال دیدهاید که من این برادران و آقایان را تخریب کرده و به آنها توهین کنم، البته بر عکس این موضوع بوده و باید بین خودشان و خدایشان آن را حل کنند، اما آنقدر حق دارم که نظر خودم را نسبت به مسائل مطرح کنم و نمیتوانم موضوعی را که برای جمهوری اسلامی درست و حق میدانم، بیان نکنم.
بعد از ۳۸ سال کار انگیزه برای کلاه برداری جهت رسیدن به سمت و جایگاهی ندارم
به هر حال من بعد از حدود ۳۸ سال کار در جمهوری اسلامی، انگیزه برای کلاهبرداری جهت رسیدن به سمت و جایگاهی ندارم، ولی نمیتوانم به خاطر قبیله و گروهها، از منافع جمهوری اسلامی و موضوعاتی که به حق بوده و برای کشور مفید است، بگذرم و به نظر من مشرب رهبر معظم انقلاب نیز این گونه است، زیرا آقا خودشان فرمودند که من اصولگرایی، اصلاح طلبانه را قبول دارم.
به خاطر قبیله گرایی از منافع جمهوری اسلامی نمیگذرم
از طرف دیگر، چندی پیش در خدمت ایشان بودم که معظم له در رابطه با این مسائل فرمودند که برای من مسأله انقلابی بودن، مهم بوده و اصولگرا یا اصلاح طلب بودن مسأله من نیست.
آقای لاریجانی در چند روز اخیر شاهد هستیم که اسم شما در لیست ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدالیون قرار میگیرد، نظر شما در این رابطه چگونه است؟ من در این رابطه اطلاع دقیقی ندارم، حال یعنی اگر گروهی بخواهند اسم ما را در لیستشان بگذارند ما باید چه اقدامی انجام دهیم، این نشان دهنده آن است که آنها در قم کاندیدی ندارند و تمام کاندیدهایشان را حذف کردند و بین کاندیداهای موجود افرادی را ترجیح دادند.
اگر اصلاح طلبان ضد انقلاب هستند، پس چرا میگذاریم فعالیت کنند
سؤال من این است که اگر شخصی جنبه ملی داشته باشد، باید روی آن هم مناقشه صورت گیرد، اگر اصلاح طلبان ضد انقلاب هستند، پس چرا میگذاریم فعالیت کنند. هم اکنون در کشور شخصیتهای ملی وجود دارد که همه گروهها به آنها اعتنا میکنند، به طور مثال چرا آقای موحدی کرمانی که رئیس اصولگراها بوده و آقایان امامی کاشانی و امینی در لیست انتخابات خبرگان اصلاح طلبان قرار دارند و بسیاری از نمایندگان رهبری در استانها هم در لیست خبرگان اصلاح طلبان قرار دارند، آیا این افراد و بزرگان اشتباه کار هستند؟ قطعا این طور نبوده و منطق ما اینگونه نیست. ما دو جریان سیاسی هستیم اما در برخی از امور ممکن است که وفاق داشته باشیم و این طور نیست که همه چیز را رد کنیم وگاه به خاطر اینکه کاندیدای اصلاح طلب نداشتهاند، در بین موجودین گر چه از گرایشهای دیگر بودند، توجه کردند که در انتخابات حضور داشته باشند. از طرفی حضرت آقا فرمودهاند حتی کسانی که نظام را قبول ندارند در انتخابات شرکت کنند، به هر حال کسانی که نظام را قبول ندارند نیز به کسی رای میدهند، حال آیا این به معنای اشکال کاندیدای مربوطه است؟! حال آنکه این گروههای اطلاح طلب نظام را قبول دارند و شورای نگهبان برخی کاندیداهای آنها را تأیید کرده است.
آقای دکتر لاریجانی زمانی که عملکرد حضرت عالی را در مسأله فتنه مشاهده میکنیم، میبینیم که شما تا حدود هشت ماه پس از بروز فتنه یعنی تا ۱۱ دی ماه سال ۸۸، جزء بیان مطالب دو پهلو هیچ اقدام دیگری نکردهاید. همچنین این موضوع که اصلاحطلبان داخل نظام هستند، یک بحث است و مسأله حمایت برخی صلاح طلبان به عنوان محکومان فتنه از شما یک بحث دیگر است؟
این مطالب و موضوعات مطرح از سوی شما خلاف و نادرست است، زیرا من بعد گذشت یک روز از انتخابات با ارائه بیانیهای اعلام موضع کرده و انتخابات را تأیید کردم، چطور شما این اقدامات را ندیده و نمیگویید. اگر من انتخابات را قبول نداشتم که در بیانیهام برگزاری انتخابات را تبریک نمیگفتم.
از طرف دیگر من بارها اعلام موضع کرده و همگان را به اجرای قانون دعوت کردم، به طوری که در روز ۷ دی ماه سال ۸۸ نه روز ۱۱ دی ماه، در مجلس نسبت به وقایع روز عاشورای حسینی، موضع گیری کردم.
همچنین درباره مسأله تهران در آن روزها گفتم که وضع تهران نسبت به دیگر شهرها متفاوت است، در آن شرایط من به دنبال آرام کردن فضا بودم، من به دنبال شفاف سازی و باز کردن اذهان مردم تهران بودم.
در یک پدیده فتنه که به وجود میآید، یک گروه تنها بر روی آن بنزین میریزند تا شعله ور شود و یک عده میخواهند این شعله را خاموش کنند، حال سوال مطرح میشود که آیا فتنه باید خاموش میشد یا باید شعله ور نگه داشته میشد؟ زمانی که یک فتنه در کشور به وجود آمد، بخشی از این فتنه یک سوء تفاهم در مردم بوده و یک عده هم قصد سوء استفاده از آن را داشتند.
شما در مورد شورای نگهبان بعد از انتخابات سال ۸۸ رفتار آنها را نقد کردید و این در جهت فتنه گران بود!
من درباره شورای نگهبان گفتهام که اعضای آن افراد متدین بوده و خلاف نمیکنند، اما ای کاش درباره انتخابات موضع گیری نمیکردند و الان نیز نظرم مثل گذشته است و معتقدم که اعضای شورای نگهبان نباید نسبت به انتخابات موضع گیری کنند و این مسأله قطعا در جامعه سوء تفاهم ایجاد میکند، اما در همان صحبتها اعلام کردم که آنها افراد متدینی بوده و خلاف نمیکنند.
ما اگر با مردم صدق نداشته باشیم، آنها حرف ما را نمیپذیرند و به طور طبیعی در ذهنشان اشکال به وجود میآید
آقای دکتر، زمانی که رهبر معظم انقلاب درباره خطرات و برنامههای آمریکاییها در سخنرانیهایشان هشدار میدادند، شما اعلام کردید که آمریکا دیگر نمیتواند به ما حمله کند، آیا این مسأله مغایر با نظر و مواضع رهبری نبوده است؟ همچنین آیا درباره مسأله برجام نیز چنین اتفاقاتی رخ داد؟ درباره مسأله آمریکا، من از آغاز معتقد بودم که آمریکا به دنبال ضربه زدن به جمهوری اسلامی در مسائل منطقهای از جمله عراق، فلسطین، لبنان و افغانستان است، به همین دلیلی در این مسائل به صورت فعالانه مشارکت داشتم، بله الان نیز معتقدم که آمریکا نمیتواند به ما حمله کند و من در سخنانم درباره قدرت عمل این مسأله گفتم. ایران هم اکنون در جایگاهی قرار گرفته که آمریکا نمیتواند به ایران حمله کند، اما این موضوع به معنای آرزو نداشتن و نخواستن آنها برای حمله به ایران نیست. آنها دشمن ایران هستند ولی دشمنی که میداند هزینه حمله به ایران برای آنان آنقدر زیاد است که قدرت تحمل آنرا ندارند.
خیلیها آرزوهای بسیاری دارند، اما آیا میتوانند آنها را انجام داده و محقق کنند. الحمدالله جمهوری اسلامی در وضعیتی قرار دارد که دشمنان بزرگش قادر به ضربه زدن به آن نیستند و این امر با نظر رهبر معظم انقلاب مغایرت ندارد، ایشان درمورد خطرات آمریکا و جنگ نرم دشمن مطالبی داشتهاند که ربطی به عرض بنده و بحث حمله نظامی آمریکا به ایران ندارد.
از طرف دیگر، مسأله مذاکرات هستهای نیز از سال پایانی دولت قبل آغاز شد و در این میان حدود ۱۰ جلسه برای تعیین سیاستهای مذاکرات هستهای در خدمت رهبری بودیم و در این جلسات تمام مسائل از جمله اینکه آیا اصلا مذاکره بکنیم، چارچوبهایش چگونه باشد، چگونه مذاکرات صورت گیرد، مشخص و تعیین تکلیف شد. همچنین شورای هستهای برای نظارت بر مذاکرات تشکیل و حدود ۳۰ جلسه برگزار کرد و در نهایت توافق هستهای صورت گیرد. پرسش اینجاست که شما چگونه اقدام بنده را مخالف با نظر رهبری تلقی کردید؟
رهبر معظم انقلاب هیچ وقت سند توافق را رد نکرده بلکه با شرایطی آن را تأیید فرمودند، مجلس هم در مصوبه خود همین اقدام را کرد و با شرایطی اجازه داد دولت برجام را دنبال کند، همچنین درباره نامه رهبری باید بگویم که بسیار از شروط مندرج در قانون مجلس با شروط شورای عالی امنیت ملی و شروط معظم له یکسان است و خودشان در بخشی از نامه فرمودهاند که من این مسائل را من باب تأکید میگویم. حال این سوال مطرح است که آیا مذاکرات صورت گرفته با اذن رهبری بوده است یا خیر، که قطعا بوده است، پس کسانی که میگویند که مذاکرات مربوط خائنانه بوده، خلاف میگویند.