یک جامعه عقلایی همواره میکوشد تهدیدها را به فرصت تبدیل کند و از فرصتها برای ملتش منفعت بسازد؛ برخی هم درون یک ملت، فرصتها را به تهدید علیه ملت و متحدانش تبدیل میکنند؛ شاید تسخیر سفارت عربستان سعودی در هنگامه اعدام ضد حقوق بشری شیخ نمر، زیباترین پاس گلی بود که از درون ایران به سعودیها داده شد و اینک نتایج آن خام نگری را بر تضعیف حزب الله لبنان مشاهده میکنیم.
به گزارش «تابناک» پس از اعدام شیخ نمر، بازی کنترل عربستان درآمده بود که با یک پاس گل زیبا، سعودیها به بازی برگشتند؛ موج محکومیت اعدام شیخ نمر توسط سعودیها، به موج محکومیت ایران برای تسخیر سفارت عربستان بدل شد و سعودیها هم چه زیبا قدر این فرصت را دانستند و با دیپلماسی سازمانی که در آن قوت دارند با صبر و حوصله میدانداری کرده و میکنند.
عربستان آن روزها بر موج محکومیت تسخیر سفارتش در تهران سوار شد و با دیپلماسی سازمانی، از طریق سازمانهای منطقهای و بین المللی به محکومیت ایران پرداخت. در شورای همکاری و اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی و حتی مجمع عمومی سازمان ملل ایران را محکوم کرد. در این میان، تنها کشور عربی که در اتحادیه عرب به محکومیت ایران رأی نداد، لبنان بود؛ کشوری که این روزها عربستان سراغ حزب الله آن کشور رفته و با همان دیپلماسی سازمانی و پله به پله میخواهد این گروه را نه فقط توسط خودش بلکه از دید همه کشورهای عربی و اسلامی در لیست گروههای تروریستی هم چون القاعده و داعش قرار دهد.
در روزهای گذشته، عربستان پیشنهاد گنجاندن نام حزب الله در فهرست گروههای تروریستی را در شورای همکاری کشورهای حاشیه خلیج فارس ارائه کرد؛ همه کشورهای عضو حتی عمان که متحد ایران است به این پیشنهاد رأی مثبت دادند و اینک روزنامه لبنانی النهار به نقل از ریاض قهوجی، مدیر مرکز خاور نزدیک و خلیج (فارس) برای مطالعات نظامی، گفته که این اقدام عربستان آغاز یک حمله هماهنگ شده است که در اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی نیز تکرار خواهد شد؛ اتفاقی که فشارها را روز به روز بر حزب الله تنگتر خواهد کرد.
شاید این روزها همه باید دست به دست هم دهیم در مقابله این دیپلماسی سازمانی منطقهای سعودیها بایستیم؛ در منطقهای که شیوخ آن همزبان و هم رأی سران سعودی هستند و دیگر کشورهای آن هم وابسته به پول و منابع سعودی. شاید یک دیپلماسی چند لایه و فراتر از وزارت خارجه لازم است تا متحدان ایران در منطقه احساس ضعف و تنهایی نکنند.
نبرد دیپلماتیک با کشوری که در منطقه خاصیت پدرخواندگی دارد و با پول کشورها را میخرد، کار راحتی نیست؛ اما به نظر میرسد، همه ظرفیتهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی و نه دولت، هم به پای کار نیامده است. تصور دقیقی وجود ندارد که چه کار میتوان کرد! سعودیها که پله پله در حال محکوم کردن حزب الله لبنان هستند! شاید اگر از عناصر داخلی که بهانه دست سعودیها و امثال آنها میدهند، بتوانیم مراقبت کنیم تا مجددا پاس گل به سعودیها ندهند، یک قدم رو به جلو برداشتهایم.
آنچه این روزها میدان را در اختیار سعودیها قرار داده است؛ صرفا یک بیتعهدی به منافع کشور بود؛ بیتعهدی به تبعات یک اقدام؛ بیتعهدی به کسانی که در ورای مرزها دل در گرو انقلاب اسلامی دارند و برای انقلاب اسلامی جان میدهند. شاید دیپلماسی مهار این بیتعهدیها از هر دیپلماسی دیگری واجبتر باشد.