اتفاقات اخیر در موزه هنرهای معاصر با نقدهایی درباره محتوای انبار موزه هنرهای معاصر روبه رو شده است؛ نقدهایی که بعضاً جهتگیری به سمت اتهام نیز داشته، ولی در مجموع یک پرسش بزرگ را پیش آورده و آن اینکه، اگر مجموعهای از اموال برخی موزههای ایران به سرقت برود، کدام نهاد بالادستی و بنا بر چه مستنداتی به این واقعه پی میبرد؟
به گزارش «تابناک»، چندین سال پیش، تصویری تکان دهنده از انبار موزه ملی ایران منتشر شد؛ جعبههای مملو از سفالینههای تاریخی کشف شده که شاید اگر یکی از آنها گم میشد، تا سالها هیچ ناظری پی نمیبرد. همان زمان یکی از مسئولان موزه در بازدید خبرنگاران از انبار موزه گفته بود، بخش عمدهای از این اشیا، متعلق به اکتشافات باستانشناسان قبل از انقلاب است که برای موزه ملی ایران فرستاده شده و هیچ یک از این موارد در معرض دید عموم قرار نگرفته است.
بنابراین اگر یکی از این جعبهها گم شود، هیچ شخصی پی نمیبرد؛ اما بگذارید پا را فراتر بگذاریم و چنین تصور کنیم که روزی در یکی از موزههای ایران متخلفانی پیدا شوند که با تبانی، بخشی از اشیای تاریخی موجود در انبار یکی از این موزهها خارج کنند و به یک سفر خارجی یا یکی از شیوخ حاشیه خلیج فارس بروشند؛ در آن صورت چه کسی متوجه میشود؟
واضح است که اگر این اشیا، جزو آثار شناخته شده گنجینه تاریخ ایران باشند، به محض دیده نشدن در موزهها یا انبار موزهها به حقیقت ماجرا پی برده میشود اما اگر این اشیا، دهههای متمادی در معرض عموم قرار نگرفته باشند و غبار فراموشی بر خاطرهها نشسته باشد و یا اشیای شناخته شدهای نباشند و در میان هزاران کشفیات یک سایت تاریخی هنوز تفکیک نشده باشند، چه مکانیزمی وجود دارد که اطمینان حاصل کرد، چنین اتفاقی رخ نمیدهد؟
برای نمونه میتوان به وقوع یک اتفاق عجیب در کاخ ـ موزه گلستان اشاره کرد. در سال ۱۳۷۸، حدود ۲۲ قطعه فیلم توسط شهریار عدل در کاخ گلستان پیدا و به آلبومخانه فرستاده شد. پس از آن، فیلمها برای مرمت به مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه فرستاده شد و مدتی بعد به ایران بازگشت.
وقتی انبار موزه ملی چنین وضعیتی داشته، اموال سایر موزهها چه شرایطی دارد؟! هم اکنون پرسش اینجاست که این ۲۲ قطعه فیلم دقیقاً از کدام بخش کاخ گلستان کشف شده است؟! پرسش بعدی اینکه اگر این کشفیات اعلام نمیشد و شهریار عدل راه نیکی و صداقت را در پیش نمیگرفت و هیچ گاه کشف این اموال را اعلام نمیکرد و آنها را به گنجینه شخصیاش تبدیل میکرد، چه کسی متوجه میشد؟ احتمالاً هیچ کس، کما اینکه سالهای متمادی هیچ مسئولی متوجه این فیلمها نشده بوده است!
وقتی در کاخ ـ موزه گلستان به عنوان شناخته شدهترین مجموعه یکباره اشیای تاریخی کشف میشود، چگونه میتوان اطمینان داشت که هزاران اثر ثبت نشده در موزههای تحت نظر سازمان میراث فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دهها نهاد بیارتباط با فرهنگ، این اموال را به دست اهلش سپردهاند؟!
در فرضی دیگر مشخص نیست چه تعداد تابلو از چه دورههایی در انبار موزه هنرهای معاصر موجود است و عوامل فرح پهلوی چند تابلوی گرانبها خریدهاند که به دلایل مختلف از جمله برهنگی در برخی از آنها، هیچ گاه به نمایش در نیامدهاند؟ آیا در چهار دهه اخیر، جای این تابلوها همیشه امن بوده است؟ اگر مسئولی به اشتباه به یکی از این تابلوها صدمه بزند و یا سارقی نیمه شب به انبار موزه هنرهای معاصر برود و یکی از آن تابلوها که دههها به نمایش در نیامده را ببرد، چه کسی و چه زمانی متوجه خواهد شد؟!
آیا نباید امروز یک سامانه بزرگ و در دسترس عموم ملت ایران باشد که همه اشیای تاریخی در تمامی موزههای زیرمجموعه دولت و نهادهای حاکمیتی با مشخصات دقیق در آن درج شده باشد تا امکان چنین سرقتهایی ـ حتی با تبانی یک گروه از کارمندان یک موزه یا حتی فراتر آن ـ نباشد و مردم ایران حق ندارند بدانند دقیقاً چه اشیای تاریخی جزو اموالشان است؟
البته «تابناک» هیچ مسئولی را در حوزه موزهها متهم نمیکند؛ اما آیا نباید راههای بالقوه چنین سرقتهای تاریخی بسته شود و حداقل مسئولان، لیست کاملی از همه اشیای تاریخی در انبار کل موزههای کشور را داشته باشند و در معرض عموم مردم قرار دهند؟ آیا مسئولان امر برای این پرسشها پاسخی دارند؟