غلامرضا کویتیپور از حماسهخوانهای دوران دفاع مقدس، جزو معدود چهرههایی است که بسیاری از رزمندگان با صدایش به خط زدند و برای وطن جنگیدند و در واقع صدایش بخشی از تاریخ این نبرد بزرگ است اما این نماد برجسته دوران ایستادگی رزمندگان در مقابل متجاوز، اکنون روزگار بسیار تلخی را پشت سر میگذارد؛ دورانی که شایسته یک رزمنده ساده آن دوران نیز نیست، چه رسد به مردی که هنوز آثار موج انفجارِ جنگ را با خود به همراه دارد.
به گزارش «تابناک»؛ وقتی نوای غلامرضا کویتیپور و صادق آهنگران طنین انداز میشد، رزمندگان با نوای این حماسهخوان بند پوتینهایشان را سفت میکردند و به خط میزدند. بسیاری از شهدا و جانبازان این حماسه بزرگ، آن هنگام که در آوردگاه بزرگ آزمایش شجاعت بودند، با شوری که حماسه سرایانی چون کویتی پور و آهنگران به آنها داده بودند، سینههایشان را مقابل گلوله دشمنان این خاک سپر کردند.
از صادق آهنگران در این سالها همواره خبرهایی بود و آخرین بار حاج صادق را در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران با رهبر انقلاب مشاهده کردیم که با همان صدای گیرایش، نوای متفاوت و متناسب با حال و هوای این دوران خواند. غلامرضا کویتی پور اما روزگار متفاوتی دارد و کمتر درباره او شنیده میشود. شنیدهها در سالها اخیر در حد انتشار آلبومهای موسیقی است که ظاهراً اساساً صدای او نیست و با سرقت نامش تولید و منتشر شده است.
کویتی پور به تازگی در گفت و گویی در این زمینه تأکید کرده است: «چندی پیش آلبومی با عنوان غریبانه 2 با مجوز وزارت ارشاد به نام من تولید و منتشر کردند که فروش خیلی خوبی داشت. اما صدای من نبود. من همچنین از مسئولین صدا و سیما تقاضا دارم از صدای کویتی پور که در آرشیو رادیو و تلویزیون است استفاده نکنند چرا که بیشتر آنها صدای من نیست. تقلید صدای مرا کرده اند و رسانه هم به اسم من پخش می کند».
این حماسه خوان دفاع مقدس ادامه میدهد: «چند روز پیش برای رونمایی از فیلم اروند با حضور هنرمندان بسیاری از من دعوت کردند، جالب اینکه صدای سرود «ممد نبودی» فیلم اصلاً صدای من نبود بلکه صدای آقای کرامتی بود. یا در موردی دیگر، مرا به برنامه زنده گلخانه دعوت کردند. عوامل این برنامه برای خوشامد من گفتند که 6 عنوان از سرودهای شما را تدوین و تصویرگذاری کرده اند. وقتی که کار پخش شد گفتم 4 مورد از این 6 مورد اصلاً صدای من نیست بلکه دیگران شبیه صدای مرا خوانده اند. اینها جواب مرا و حقوق 37 ساله مرا نمی دهند حالا چه رسد به اینکه دنبال امتیاز آلبوم غریبانه 2 باشم».
بخش تلخ ماجرا پاسخ کویتی پور به این پرسش است که «به تازگی باب شده که فیش حقوقی افراد را افشا می کنند تا مردم بدانند برخی افراد چه میزان حقوق می گیرند. فیش حقوقی شما چقدر است؟» کویتی پور پاسخ میدهد: «این را خوب پرسیدی، به همه بگو که کویتی پور افتخار دارد که 37 سال حقوقی از انقلاب نگرفته است. یک سر سوزن از امکانات این مملکت استفاده نکرده ام».
کویتی پور درباره بازنشستگیاش میگوید: «من اصلاً کارمند رسمی جایی نبودم که بخواهم بازنشسته شوم. از 37 سال پیش که از شهرم خرمشهر دربه در شدم هیچ کار ثابتی نداشتم که به فکر بازنشستگی باشم. از ابتدای جنگ بسیجی بودم و هستم. حال که پرسیدی بگذار بگویم، غلام کویتی پور نه تنها فیش حقوق ندارد بلکه هنوز مستأجر است. آن هم مستأجری که یک بار 6 ماه ، یک بار 8 ماه و یک بار هم 10 ماه اجاره خانه ام عقب افتاده و نمی توانم پرداخت کنم».
او درباره نحوه امرار معاش خود گفته است: «تاکنون برخی افراد ناشناس که البته با پیگیری خود آنها را شناختم، عقب ماندگی های اجاره خانه ام را پرداخت کرده اند. از امرار معاش گفتید، باید بگویم کویتی پور در حالی که هنوز موج انفجارهای زمان جنگ را تحمل می کند اما هیچ بیمه ای ندارد. هزینه سرماخوردگی معمولی را خودم می پردازم، هزینه داروی موج انفجار که جای خود دارد. یک کلام، امرار معاش من در دست خدای روزی رسان است.»
با وجود ظلم آشکاری که به کویتی پور در این سالها رفته و او در بخشی از این گفت وگو به بیتوجهی مسئولان ارشد به نامههایش نیز گریزی زده، این حماسهخوان کشورمان تأکید میکند: «اگر کویتی پور و امثال من دچار نقص و ضعفی هستند، نباید آن را به پای انقلاب گذاشت. ما به آرمان های شهدا و انقلاب پایبندیم.»
کویتیپور در بخشهایی از این گفتوگوی صریح، تماشای «منوتو» و «استیج» را همچون تماشای «شبکوک» تأیید میکند و علاوه بر اشاره به نقطه قوت و ضعف «شبکوک»، ابایی ندارد از نقاط مثبت «استیج» و همچنین نقاط ضعف این بخش سخن به میان آورد. تصویر تلخی که با خواندن این سطرها از کویتیپور در ذهن میماند، این پرسش را پیش میآورد که وقتی سرنوشت کویتی پور این گونه است و چنین یادگاری از جنگ اینچنین رها شده، سرنوشت سایر یادگارهای بزرگ ترین نبرد سدههای اخیر ایران، چگونه است؟ آیا آنچه بر کویتیپور گذشته، با انصاف تطابق دارد؟