انتشار تصاویری از برخی شهروندان که همزمان با وقوع آتشسوزی در ساختمان
پلاسکو به محل حادثه رفتند تا عکس و فیلم بگیرند و احیانا آن را در
شبکههای اجتماعی به نمایش بگذارند، تلخی فاجعه رخ داده را دو چندان کرد.
به گزارش روزنامه آرمان، برای تحلیل این کنش بهتر است در ابتدا به صورت گستردهتر جامعه را مورد بررسی قرار دهیم، یعنی باید به رابطه مردم با حاکمیت و اعتماد بین آنها توجه کنیم. از طرف دیگر باید به نقش و کارکرد سیستمهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... نگاهی بیندازیم و ببینیم که مردم چه تصوری از این وضعیت دارند.
اگر بخواهیم به این سوال پاسخ دهیم که چرا برخی مردم در رویدادهای مختلفی مثل حادثه ساختمان پلاسکو غیرمسئولانه عمل میکنند و رفتارشان با هیچ ارزش و هنجار انسانی مورد قبول بشریت انطباق نداشته و تنها باعث اختلال در کارکرد سازمان و نهادهای امدادرسانی میشوند باید بگویم که این مساله از چند منظر باید بررسی شود.
به عبارت دیگر احتمالا مردم حدس میزنند در این قضیه اهمال کاری شده است که باید گفت حتما اهمال کاری صورت گرفته و قطعا بعضی نهادها و سازمانها کارشان را به درستی انجام ندادهاند و به یقین این ساختمان سالها مشکل فنی داشته و به آن رسیدگی نمیشده است. حتی بسیاری از کسبه پلاسکو بیمه نبودهاند که مردم نیز از این مسائل آگاه هستند.
از سوی دیگر، چون بی اعتمادی به رسانههای رسمی وجود دارد، اینکه چرا برخی سیستمها کارشان را به درستی انجام نمیدهند، این مورد بسترساز این مساله شده که عدهای از روی بیکاری، عدهای به علت مشکل با ساختار و انتقام از آن و عدهای دیگر به قصد سوءاستفاده دچار سندروم عکس گرفتن از حوادث شوند.
ناهنجاری اخلاقی در حادثه ساختمان پلاسکو
قطعا باید روی رفتار برخی مردم در شرایط بحرانی مطالعه شود و این مساله سوژهای برای دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی باشد، اما ما این کار را انجام نمیدهیم و بیشتر اوقات به گمانه زنیها روی میآوریم، در حالی که نباید به راحتی از کنار این مساله مثل سایر مسائل بگذریم، چرا که افکار عمومی شرایطی را به وجود آورده که مردم اینگونه عمل میکنند. باید دنبال راه حلی باشیم که این رفتار غیر اخلاقی اصلاح شود، چون الگوهای رفتاری که دست به چنین اقدامی میزنند الگوهای رفتاری درستی نیستند. این افراد قطعا مشکلات تربیتی و شخصیتی دارند و میخواهند با سوءاستفاده بیاعتمادیها را بیشتر کنند.
از سوی دیگر، افرادی که دست به این کار میزنند زیاد نیستند. مشکل ما این است که تعدادی از افراد جامعه از بی اخلاقیها استقبال میکنند و عکسها را در فضای مجازی پخش کرده و در این فرایند سهیم میشوند. در واقع فضای ناامن ذهنی در مردم وجود دارد، چرا که مردم به رسانههای رسمی اعتماد نمیکنند و به اطلاعات غیر تخصصی افراد در فضای مجازی روی میآورند.
البته صدا و سیما در ماجرای ساختمان پلاسکو خوب عمل کرد، اما باید ببینیم که طی سالیان گذشته اعتماد مردم به آن چگونه بوده است. در دنیا مردم در این مواقع سهیم نمیشوند و جلوی دست و پا را نمیگیرند که تعداد تلفات بیشتر شود. در واقع هر سازمانی کار خود را انجام میدهد. قطعا حضور مردم در این شرایط هم عمق فاجعه را بیشتر کرده و هم اجازه نمیدهد که سازمانهای مسئول آنچنان که باید و شاید تصمیم درست بگیرند.
پس باید از حادثه ساختمان پلاسکو درس بگیریم، چرا که نظام ارزشی و هنجاری ما دچار مشکل شده و برخی مردم در حین حادثه شروع به عکس گرفتن یا جا به جا کردن آمار و ارقام مصدومان و کشتهشدگان میکنند و با پخش آن به شایعه پراکنیها دامن میزنند.
از این رو باید به تحلیل این مساله بپردازیم و با مردمان حاضر در صحنه مصاحبه کنیم و علت و انگیزه رفتار آنها را جویا شویم. همچنین از محققان و نظریهپردازان کمک بگیریم تا این مساله حل شود.
این در حالی است که باید الگوهای رفتاری، تربیتی، شخصیتی و آموزشی را نیز در افراد مطالعه کنیم و از میزان سواد رسانهای و اعتماد بین مردم و سیستمهای اجتماعی درس بگیریم تا برای حوادث غیر مترقبه که بعدا رخ میدهد مورد استفاده واقع شود. ناهنجاری اخلاقی برخی افراد در حادثه ساختمان پلاسکو زنگ خطر است، چرا که اگر زلزله در تهران اتفاق بیفتد نحوه برخورد برخی مردم قابل پیشبینی است.
از این رو نباید این بحث را رها کنیم. قطعا از نظر روانشناسی اجتماعی، جامعه شناسی، مردم شناسی و نقش رسانهها نوع رفتار برخی شهروندان قابل تحقیق است و نباید اجازه دهیم که دوباره این حادثه تکرار شود.
سوءاستفاده از هشتگ پلاسکو
سوء استفاده برخی افراد از هشتگ پلاسکو در فضای مجازی به نظام هنجاری و ارزشی کشور، باورها و اعتقادات بر میگردد، چراکه نوعدوستی، همدلی، غمخواری و نگرانی از جمله مسائل ارزشی هستند که در جامعه ما دچار آسیب شده است.
اکنون نظامهای ارزشی و باز تولید آنها تعقیب نشده و نظام اخلاقی جامعه زیر سوال رفته است و وقتی باورها و اشتراکات اخلاقی آسیب میبینند فضایی به وجود میآید که سوء استفاده گران به چیزی پایبند نیستند، موازین اخلاقی را زیر پا گذاشته و سعی میکنند از این آب گل آلود ماهی بگیرند. نهادها و سازمانهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... در بروز چنین رفتارهایی نقش دارند که باید در آنها تجدید نظر صورت بگیرد.
قطعا وسایل ارتباط جمعی بیشترین نقش را دارند و باید با تلاش مستمر مشکلات و نقاط ضعف را شناسایی کنند. باید برنامههای آموزشی، ابزارهای هنری مثل ساخت فیلم و سریال مورد استفاده واقع شوند تا رفتار برخی مردم اصلاح شود.
افرادی که با هشتگ پلاسکو کار تبلیغاتی میکنند دچار بی اخلاقی و ضعف تربیتی بوده و به جامعه آسیب میزنند. از این رو باید به فکر اصلاح باشیم و نظام ارزشی را بازتولید کرده و بهبود دهیم. از طرف دیگر باید برخورد قضائی با سوء استفاده گران نیز صورت بگیرد تا چنین رویههای نادرستی تداوم نداشته باشد.
به هر صورت باید اول ضعف سازمانها و نهادها برطرف شود و بعد نهادها و موسسات آموزشی و فرهنگی مثل مدارس و دانشگاهها بی فرهنگی را در این زمینه از بین ببرند.
از سوی دیگر، مهدکودکها هم دچار مشکل هستند. بنده با مربیان مهدها صحبت کرده ام. آنها میگویند کودکان از همان طفولیت رفتارهای ناهنجار را یاد میگیرند. بنابراین سوء استفاده از شرایط بحرانی در فضای مجازی نشات گرفته از همین مسائل است.