اکنون که دونالد ترامپ چند روزی است بر کرسی ریاست جمهوری در ایالات متحده نشسته است به تدریج، برای رقیبان وی و حتی شاید برای بسیاری از کسانی که به او رأی دادند، مشخص میشود که رئیس جمهور ترامگ دقیقاً کارهایی را انجام میدهد که به عنوان یک کاندیدا وعده داده بود.
این موضوع برای بسیاری که هیچ گاه نامزدهای پست های سیاسی را با جملات و کلمات آنها قضاوت نمیکنند شوک آور باشد، اما علیرغم مستندات زیاد در این باره که ترامپ فردی قابل اعتماد نیست، حامیان وی بدون شک به او اعتقاد دارند و بدون شک اکنون از همه اخبار و تصاویری که از امضای فرامین اجرایی که مربوط به وعدههای انتخاباتی است، از کاخ سفید بیرون میآید خرسند و دلشاد هستند. یکی از این فرامین اجرایی مربوط به تعلیق مهاجرت و ویزای مهاجرب برای برخی کشورهای که همگی اسلامی هستند و ترامپ معتقد است که برای آمریکا خطرناک هستند، بوده است.
تا جایی که مربوط به آمریکایی ها میشود، این کشورهای جزو مظنونین همیشگی بوده اند. عراق که در آن داعش از القاعده متولد شد، سوریه که داعش در آن مکانی برای خودنمایی پیدا کرد، سومالی که لوکیشن فیلم Black Hawk Down بوده است، یمن جایی که میشنویم که در آن القاعده فعال است، سودان که در آن مسیحیان کشور مستقل خود را ایجاد کردهاند و در نهایت ایران با اسم اصلی جمهوری اسلامی ایران. ین مساله اینگونه نشان میدهد که آمریکایی ها خیلی زود به شنیدن سخنان شدید رئیس جمهور خود در مورد تروریسم اسلام رادیکال معتاد میشوند.
کشورهایی که نام آنها در زمره این محدودیتها ذکر نشده کشورهایی هستند که شهورندان آنها اغلب مسئول اقدامها تروریستی علیه آمریکا و غرب هستند که این مساله به معنی آن است که دونالد ترامپ علیرغم آنکه ظاهراً خیال طرفداران خود را با محدودیت ورود مهاجر و بازدید کننده از کشورهای ترسناک راحت کرده است، اما پیشنهاد وی کمکی به جلوگیری از اقدامهای تروریستی از جمله 11 سپتامبر، سن برناردینو و اورلاندو نخواهد کرد.
به چند دلیل متفاوت، صرف نظر از بی رحمانه بودن ممنوعیت ورود مهاجران به آمریکا به ویژه از کشورهایی که جنگ آنها را چند پاره کرده است، به ویژه بی رحمی در مورد خانوادههایی که از هم جدا شده و به امید دیدار دوباره در آمریکا بوده اند، این محدودیتها بیش از همه ایران را متأثر کرده است که در مقابل خود تأثیرات منفی بر آمریکا دارد.
اول آنکه در حدود 1 میلیون ایرانی آمریکایی در ایالات متحده هستند به علاوه حدود 1 میلیون افرادی که اقامت دائم دارند (صاحبان گرین کارت). تقریباً همه و یا شاید همه نسل اول و دوم ایرانیان مهاجر به آمریکا هنوز خانوادههایی در ایران دارند، و هرچند همه افراد خانواده آنها به شکل مداوم از خویشان خود در آمریکا دیدار نمیکنند، اما اکنون آنها هرگز قادر به سفر به آمریکا نیستند که معنی آن این است که این طبقه از آمریکایی ها باید برای دیدار خویشان خود اقدام به سفر کنند.
نکته دوم اینکه ایرانیانی که پا به خاک آمریکا گذشته اند چه آنها که از طریق فرایند مهاجرت آمدهاند یا آنهایی که با استفاده از ویزای دانشجویی یا توریستی موفق به اخذ ویزای دائم شده اند، جزو موفق ترین گروه مهاجران در آمریکا هستند. این یک دروغ نیست و معنی آن این است که ایرانیان داخل آمریکا هرگز متوسل به خدمات رفاه اجتماعی دولتی یا حتی بیمه های بیکاری نبوده و درآمد بیش از حد متوسط آنها در آمریکا یعنی آنکه مالیات بیشتری به دولت پرداخت میکنند.
دانشگاههای ایران در سطح جهانی هستند به ویژه در حوزه علوم و ایرانیانی که به دنبال تحصیلات تکمیلی در دانشگاههای آمریکا هستند در بسیاری از موارد برای کار در حوزه مهندسی و علوم در اینجا ماندگار میشوند و در حرفه هایی مشغول میشوند که وابسته به حضور مهاجران است و مشاغلی را تصاحب میکنند که برتری آمریکا در حوزه علوم را تضمین میکند.
شعار «دوباره آمریکا را با عظمت کنیم» به معنی آن است که شما باید مهاجر پذیر باشید، زیرا واژه «دوباره» به معنی آن است که آمریکا یک زمانی با عظمت بوده است و آمریکا کشوری است که به وسیله مهاجران ساخته شده – با عذرخواهی از بومیان آمریکا که آمریکا بر روی زمینهای آنها ساخته شد و بعداً حتی حرمت انتساب نام بومی به آنها هم داده نشد.
البته ایرانیها تنها مهاجرانی نیستند که سهمی در ساختن آمریکا داشته اند، اما ایرانیها که نام آنها در میان 7 کشور مشمول ممنوعیت مهاجرت شده است، بزرگترین اقلیت مهاجر در آمریکا هستند. در این مورد حتی موضوع مهمتر دیگری نیز وجود دارد و آن مساله برجام است: پیش از این قانون HR 158 که مسافران به ایران را از اخذ ویزا در آمریکا منع میکرد، ناقض برجام بوده است زیرا تجار و سرمایه گذاران اروپایی را از مسافرت به ایران و ایجاد کسب و کار در این کشور باز میدارد.
قانون جدید حتی از این هم فراتر میرود زیرا تجار و صاحبان کسب و کار را از سفر به آمریکا باز میدارد. این امر فرصت های قانونی فراوانی برای کسب و کار در آمریکا را از میان میبرد. این احتمال وجود دارد که ایران این قانون جدید را نیز مغایر با اصول برجام تلقی کرده و به آن اعتراض کند.
در نهایت گفته میشود که این ممنوعیت موقتی و 90 روزه است، اما اینگونه نیست. شرطی که در این قانون وجود دارد و بر اساس آن کشورهای مذکور باید اطلاعات لازم را در اختیار وزارت خارجه و اداره امنیت ملی آمریکا قرار دهند به معنی آن است که: لطفاً در مورد شهورندان خود جاسوسی کنید و بگویید که کدام یک از آنها برای ما تهدی به حساب میآید یا از ما متنفر است و ما نباید بگذاریم که به کشور ما بیاید!
من بر سر این موضوع شرط میبندم که هرگز امکان ندارد هیچ کدام از این کشورها به ویژه ایران از این شرط متابعت کنند. و برای همه آنهایی که فکر میکنند ممنوعیت بر روی ایران موضوع چندان بدی نیست، بگذارید یک نمونه کوچک را به شما یادآوری کنم: اگر امروز از خدمات eBay استفاده کرده و چیزی بر روی آن خرید یا فروش میکنید، در ذهن خود داشته باشید که این سرویس توسط یک مهاجر ایجاد شده – یک ایرانی آمریکایی که اکنون خانواده وی از ورود به آمریکا و دیدار وی محروم هستند.