حجت الاسلام محسن غرویان به روزنامه اعتمادگفت:معتقد نیستم که امام خمینی(ره) در نگاه خود به تشکیل حکومت و به بحث ولایت فقیه، تحت تاثیر شدید اساتید یا معاصران خود بود.
به هر حال، بحث ولايت فقيه در كتابهاي ديگران مثل شيخ انصاري، صاحب جواهر، ميرزاي ناييني مطرح شده بود اما نه به گستردگياي كه امام خميني(ره) آن را مطرح كرد و در واقع اين امر، منحصر به خود ايشان بود و ديدگاه وسيعي كه امام خميني در بحث ولايت فقيه داشت. ايشان معتقد بود ولي فقيه مانند پيامبران و امامان وظيفه دارد كه حكومت تشكيل بدهد و به عنوان يك فقيه براي خودشان مسووليتي را احساس ميكردند. حرف ديگران اين بود كه فقها در حد امور حسبيه ولايت دارند اما امام خميني(ره) بيش از امور حسبيه قايل به ولايت بود كه تفصيل اين مطالب بايد در بحثهاي فقهي مطرح شود.
* امام خميني(ره) از نظر ذاتي و ژنتيكي يك فرد انقلابي بود. يعني پرشور، پرحرارت و شجاع و بيباك بود. اين ويژگيهاي روحي و ثبات شخصيتي امام(ره) نيز تاثير خود را بر انقلاب و توانايي ايشان براي تشكيل حكومت اسلامي گذاشت. اين شهامتي كه در امام باعث رهبري يك حركت انقلابي شد در ديگر فقها وجود نداشت و اين باعث شد كه امام جرات و شهامت به خرج دهد و از زندان و شكنجه و برخورد رژيم شاه نترسد و همه اينها را به جان خريد و انقلاب كرد. البته از نظر ديدگاه فقهي، ساير فقها هم مطالب و اصول را ميدانستند اما شجاعت امام را نداشتند.
*اين نكته را نيز نبايد از نظر دور داشت كه فقط ديدگاه فقهي امام(ره) نبود كه در انقلاب تاثير داشت بلكه مسائل گوناگون شامل سخنرانيهاي امام، شجاعت، مردمي بودن و صحبت صريح ايشان با مردم موجب شد مردم به امام اعتماد كنند و دلسوزي كه ايشان نسبت به مشكلات مردم داشتند موجب محبوبيت ايشان در بين مردم شد و سپس اين محبوبيت با مظلوميتي كه در پي تبعيد شدنشان همراه بود، سبب شد تا شخصيت امام به عنوان يك فقيه انقلابي مردمي شناخته شود و اين مساله منجر به جذب مردم و همراهي مردم با حركات و تصميمات انقلابي امام(ره) شد.