از «خوزستان پاره تن ایران است» تا «خوزستان فرزند ناتنی ایران نیست» زمان زیادی نگذشته، ولی در همین سال ها اهالی این خطه با آنچنان مشکلاتی دست به گریبان شدهاند که مجابشان کرده سکوت را شکسته و رنجشان را فریاد کنند؛ به این امید که مشکلاتشان دیده شده و به تغییری منجر شود.
به گزارش «تابناک»؛ از 31 شهریور ماه 1359 که هجوم همه جانبه بعثی ها به خاک میهنمان آغاز شد و خوزستانیها به مانند مرزنشینان دیگر استانهای هم مرز با عراق در صف نخست تهاجم قرار گرفتند، سی و چند سال گذشته، ولی هنوز یک چیز تغییر نکرده؛ بی دفاع رها شدن خوزستانی ها.
اگر در آغاز جنگ در نتیجه سیاستهای غلط دولت وقت، خوزستان رها شد تا مقاومت مردمی در بخشهایی از آن شکست خورده و اشغال خرمشهر و بخش های دیگری از خاک کشورمان را شاهد باشیم، این بار نیز این خطه را در بحرانی ترین شرایط آبوهوایی رها شده میبینیم؛ با گرد و غباری که تازگیها به قطع آب، برق، تلفن و... منجر میشود و نبض حیات در این سرزمین زرین را نشانه رفته است
وضعیت وخیمی که چندی پیش بروز کرد و ظرف روزهای گذشته شاهد تکرارش بودیم تا شماری از اهالی خونگرم این استان با تجمع مقابل استانداری تقاضایشان برای چاره کردنش را فریاد بزنند و از مسئولان بخواهند نسبت به این وضع بی تفاوت نبوده و هرکاری برای پایان دادن به این درد چندساله میتوان انجام داد، انجام دهند.
تجمعی که بعد از یک دهه تحمل گرد و غبار غلیظ و شکل گیری بحرانهای جدید به واسطه آن شکل میگرفت و حکم شکسته شدن بغضی کهنه را داشت. شاید از این روی که دیده بودند تمامی وعدههای مسئولان برای بهبود اوضاع و کنترل گرد و غبار پوچ بوده و در سایه بی توجهیهای صورت گرفته، مشکل در حال گسترش است؛ آنقدر که میتواند آب و برق را هم قطع کرده و دستشان را یکباره از همه چیز کوتاه کند.
وضعیتی اسفناک و غیرقابل تحمل که گویی در سایه تکرارهای مکرر، بی اهمیت جلوه کرده و عادی شده است. آنقدر عادی که گویی رفت و آمد در روزهای تیره و تار حاکم بر این بخش از کشورمان هیچ اشکالی ندارد و لذا دلیلی برای تعطیلی ادارات، دانشگاهها و... نیست. رویکردی که بر مبنای آن ضرورتی ندارد حقابه امثال هورالعظیم از کارون را رعایت کرده یا برای از بین بردن گرد و غبارهایی که امثال هورالعظیم کانون شکل گیریشان هستند، کاری کرد.
همه اینها در حالی است که به باور بسیاری از مردم اهل این خطه، اگر کوچکترین خللی در روند استخراج نفت از این سرزمین به وجود آید، رفع آن به سرعت در دستور کار قرار گرفته و آنچنان جدی گرفته میشود که نخواهند گذاشت استخراج نفت برای لحظهای متوقف شود؛ نفتی که نفس اقتصاد کشور به استخراجش گره خورده، هرچند ساکنان مناطق نفت خیز هوا برای تنفس نداشته باشند!
نگاهی دوگانه به خوزستان که در دیگر وجوه نیز قابل مشاهده است. مثل آبی که در بستر کارون جریان داشته و مدتهاست بخشی از آن برای دیگر استانها منتقل میشود، ولی در پایین دست آبگیرها و تالابهای خشکیده را کسی نمیبیند. نکته مهمی که به باور بسیاری از خوزستانیها سرمنشأ گرد و غبار در این استان است.
استانی که مدتهاست با گرد و غبار دست به گریبان است و گاه زیر تیرگی این پدیده تا دفن شدن پیش میرود؛ اما همه توجه مسئولان به مشکلاتش، تأسیس امثال «مرکز پژوهشی منطقهای ریزگردها»ست و بس. اقداماتی که بیشتر به از سر باز کردن گلایه ها و مهر سکوت زدن بر لبها شباهت دارد تا راهکاری برای مقابله با میزانی از آلودگی که بی شک زندگی در آن، عواقب تلخی برای سلامتی افراد در بلند مدت به دنبال خواهد داشت.
مثل دشمنی که هرچند ناگهان یورش میآورد و آسمان را تیره و تار میکند، شیوه اش برای نابود کردن مردم، تدریجی و ذره ذره است؛ دشمنی که سال هاست خوزستانی ها در مقابله با آن تنها و دست خالی رها شدهاند!