حدود 95 درصد امریکاییها نه نام «دکتر مصدق» را شنیدهاند و نه میدانند در ایران کودتایی شده است
شنبه کودتای 28 مرداد، 64 ساله شد. روزی سیاه و روزهایی تلخ از پس آن که روند و روال مبارزات آزادیخواهانه ملت ایران را با تنگنا مواجه ساخت و سرنوشت این سرزمین در نیمه قرن بیستم را دچار چالش کرد و آن را درست ربع قرن به تأخیر انداخت. آن هم در شرایطی که این حرکتهای دموکراسی طلبانه، حدود 45 سال پس از انقلاب مشروطیت به وقوع میپیوست. اگرچه کسی شک ندارد که این رخداد بد شگون، با مداخله قوی و جدی بیگانگان حادث شد اما شاید عجیب به نظر برسد که در دانشگاهی در یکی از همان کشورهای استعمارگر، بنیادی به نام تنها نخستوزیر مردمی سالهای حکومت پهلوی تأسیس شده است. بنیاد «دکتر محمد مصدق و رهبرانِ خادم»، سه سال پیش در دانشگاه نورث ایسترن ایلینوی در شیکاگو امریکا ایجاد شد و اکنون، ریاست آن به مدت سه سال برعهده «محمد فرزانه» گذاشته شده که با وجود تنها 40 سال، اکنون استاد تاریخ ایران و جهان اسلام در این دانشگاه است و آنچه در ادامه میخوانید، متن گفتوگو با او است. گفتنی است آنچه در پی میآید، نخستین مطلبی است که درباره بنیاد مصدق در مطبوعات ایران به طبع میرسد.
آقای دکتر فرزانه! شما بتازگی به ریاست بنیاد مصدق در دانشگاه نورث ایسترن ایلینوی در شیکاگو امریکا انتخاب شدهاید. در ابتدا درباره این بنیاد و چرایی اطلاق نام دکتر محمد مصدق بر این مرکز علمی توضیحی دهید.
در اکتبر 2013 (مهرماه 1392)، گروهی از ایرانیان امریکا و اروپا با جمعآوری و پرداخت 250 هزار دلار به دانشگاه نورث ایسترن ایلینوی در شیکاگو امریکا (Northeastern Illinois University)، بنیادی به نام «دکتر محمد مصدق و رهبرانِ خادم» (Dr.Mohammad Mossadegh Servant Leadership Fund) تشکیل دادند و تالاری در دانشکده مدیریت و بازاریابی به اسم دکتر مصدق نامگذاری کردند. از درآمد این سرمایهگذاری دانشگاه برای بهبود تحصیل دانشجویان ایرانی یا ایرانی تبار یا آن دسته از دانشجوهایی که بتازگی از ایران برای تحصیل به این دانشگاه آمدهاند، 4 نوع بورسِ کمکهزینه که معمولاً بین 500 و 1200 دلار است، درنظر گرفت و همچنین سالانه بنیاد خود را متعهد کرد که با برگزاری یک سخنرانی درباره اصول رهبری و خدمتگزاری و امور خیریه را که همراه با شام ایرانی است، به رایگان برای دانشجویان و کسانی که مایل به یادگیری این امور هستند برگزار کند.
چطور آنها موافقت کردند که بنیادی به نام دکتر مصدق ایجاد شود؟ درصورتی که خود امریکاییها موجب سرنگون شدن او شدند.
به لحاظ سیاسی حدود 95 درصد امریکاییها نه نام «دکتر مصدق» را شنیدهاند و نه میدانند در ایران کودتایی شده است و 5 درصد باقیمانده هم پس از اظهار عذرخواهی رسمی مادلین آلبرایت؛ وزیر امور خارجه امریکا در دولت بیل کلینتون از مردم ایران در سال 2000 بود که متوجه شدند چه خبر بوده و چه گذشته است. البته پس از انتشار کتاب «همه مردان شاه» (All the Shahs Men) به قلم استیون کینزر که خود او یک روزنامه نگار بود و به فروش بالایی دست یافت، چرخ جریان کودتا و خیانت امریکاییها نسبت به ایران و دکتر مصدق به راه افتاد. دولت جورج دبلیو بوش هم تا حدود کمی آرامتر درباره این موضوع صحبت کرد و در دوره باراک اوباما هم که جریان برجام پیش آمد. ولی در امریکا، قشر تحصیلکرده و آنهایی که نژادپرست نیستند، از مصدق تعریف میکنند و شخصیت او برایشان جالب است. کسی که بهعنوان یک رهبر سیاسی، منتخب مردم شود و پول نفت را از چنگ انگلیسیها درآورد و بعد عامل انقلاب در کشورهای دیگری مانند مصر و عراق شد که همه منشأ آن را از ایران و دکتر مصدق میدانند. آنها میگویند که این حس عدالتخواهی که بتوان با امپراتوری انگلستان جنگید، جزئی از ارزشهای ما است. این رهبری و خدمتگزاری مسألهای امریکایی است و آنها این را در الگوی دکتر مصدق میبینند و برای همین رئیس دانشگاه؛ شرن هاس (Sharon Hahs) از آن استقبال کرد. وقتی در کلاس تاریخ معاصر ایران درس میدهم بچهها واقعاً ناراحت میشوند و باورشان نمیشود که کشورشان چنین کارهایی را به خاطر منافع سیاسی و مالی انجام بدهد. برای همین در دانشگاه ما کنفرانسهایی قبل از من برگزار شده که درباره نقش امریکا در کودتاهای خاورمیانه و امریکای لاتین بوده است.
آیا دردنیا، بنیاد یا مرکز پژوهشی دیگری به نام یکی از شخصیتهای تاریخ ایران هست؟
در تمام دنیا و تا آنجایی که ما اطلاع داریم و نوه دکتر مصدق هم صحبت کرده است تنها دانشگاهی که اسم دکتر محمد مصدق را بهعنوان نخستوزیر سابق ایران آورده، دانشگاه ما است.
در این بنیاد چه فعالیتهای علمی دیگری صورت میگیرد؟
در این بنیاد مطالعه انجام نمیشود بلکه تنها جنبه حمایتی دارد. بنیاد سعی دارد بهعنوان یک الگوی زنده، اینکه مصدق چه کارهای درستی را انجام داده را به دانشجوها نشان دهد و سخنرانیهایی که ما داریم برای این است که مردم عام بفهمند، مصدق که بود و ایران شش دهه پیش چه مشکلاتی داشت. لزوماً دانشجو نباید درباره شخص دکتر مصدق تحقیق کند ولی اگر دانشجویی برای یکی از بورسیهها اقدام کند، علاوه بر نمرات بالا باید انشایی چند صفحهای درباره دکتر مصدق و فرمانش نیز ارائه دهد.
شما از چه روزی به این مقام منصوب شدید؟
من از هفتم ژوئن 2017 (17 خرداد 1396) که به مدت سه سال این سِمَت را عهده دار شدم، شرن هاس تا زمانی که ریاست دانشگاه را برعهده داشت، مرا برای این عنوان برگزید اما پس از بازنشستگی اش، خوشبختانه رئیس جدید هم مرا پذیرفت. یکی از دو هدف اصلی من در مدت 3 سال انتصاب در این مقام، جمعآوری سرمایه جدید برای ارائه کلاسهای زبان فارسی در دانشگاه است و هدف دیگر جمعآوری سرمایه برای برگزاری مسابقه مقاله علمی نوشتن درباره تاریخ ایران مخصوصاً دکتر مصدق و خدمات ضداستعماری او است. با اینکه هنوز کرسی استادی تاریخ ایران و جهان اسلام را اداره خواهم کرد، بیشتر وقت خود در مدیریت بنیاد مصدق را صرف بیشتر منظم کردن برنامهها، بورسیهها و جمعآوری سرمایه گذاریهایی از نوع خیریه خواهم کرد. پس از ارائه این اهداف، دانشگاه بسیار مایل به همکاری و کمک در این امور شد که به نتیجه خوب هم خواهد رسید.
چندروز پیش، کودتای 28 مرداد 64 ساله شد. به لحاظ علمی تاریخ نگاران غیر ایرانی که روی تاریخ معاصر ایران کار میکنند، چه قضاوتی درباره دکتر مصدق دارند؟
قضاوتها همه خوب است و کسی نمیگوید او کار بدی کرده است. آنان میگویند مصدق یک میهن دوست بود که حاضر بود برای عقیدهای که داشت بگویند آدم لجبازی بود.
ما مصدق را برای نتیجه کاری که انجام داد و الان درآمدی برای ایران است که ملی شدن صنعت نفت بود، مدیون دکتر مصدق هستیم.
شما کتابی درباره آخوند خراسانی به زبان انگلیسی نوشته اید. آیا میتوان میان این دو شخصیت، قائل به شباهتهایی بود؟
هر دو به ایران خیلی خدمت کردند. در مجموع به این دلیل که بعضی از ایرانیها میخواهند خیلی سریع به نتیجه برسند، میگویند مشروطیت شکست خورد و آخوند خراسانی و شخص دیگری، کارهایشان چندان مهم نیست که این بسیار غلط است. نتیجه کمک آخوند خراسانی در امر مشروطیت موجب ادامه کار مجلس شد و تا روزی که...
گفتوگو از: حمیدرضا محمدی
این گفتوگو نخستین بار در روزنامه ایران منتشر شده است.