در روزهایی که امثال حسن یزدانی برای ایرانیان غرورآفرینی میکنند و تصاویرشان به پروفایل و صفحات اختصاصی بسیاری از کاربران ایرانی دنیای مجازی سنجاق میشود، یادآوری سرنوشت برخی قهرمانان بزرگ ورزشیمان خالی از لطف نیست؛مروری که نشان میدهد، هنوز اندر خم یک کوچه هستیم و راه بهره بردن از ژنهای خوب واقعی را نمیدانیم!
به گزارش «تابناک»؛ با برگزاری مسابقات جام جهانی کشتی در فرانسه، بار دیگر حکایت قهرمانان این ورزش باستانی در کشورمان و نتایج ملی پوشان در این دوره از مسابقات نقل محافل مختلف گشته و بازار مرور خاطرات این ورزش پرطرفدار کشورمان داغ شده است.
خاطرات کشتیگیرانی که در مسابقات مشابه در مقاطع مختلف، دل بسیاری از هموطنانمان را شاد کرده و گاه مایه فخر تمامی ایرانیان شده بودند و برخی شان فرجام تلخی یافتند. قهرمانانی که گاه عمر قهرمانی شان بسیار کوتاه بود و به سرعت لغزیدند و به وادی اعتیاد، بزهکاری یا بلایای ریز و درشت گرفتار آمدند.
گنجینههایی که برخی شان آنقدر در این ورزش سرآمد بودند و روپا نشان میدادند که به باور کارشناسان و کشتی شناسان، بهرهمند از شم ویژه و مورد نیاز برای کشتی گرفتن معرفی میشدند و به معنای واقعی، استعدادهای درخشان کشتی جهان بودند؛ ژن های خوب کشتی جهان که اگر به مسیر درست هدایت میشدند، میتوانستند سرمنشأ تحولاتی بزرگ باشند.
امثال حسن یزدانی، قهرمان جنگجو و مثال زدنی کشتی آزاد کشورمان که در این دوره از مسابقات ثابت کرد از جمله نوابغ کشتی جهان به شمار میآید و میتواند تا سال های سال افتخار آفرینی کرده و ایرانیان را شاد کند؛ اما هنوز بسیاری از مردم کشورمان نگران آینده وی هستند و دعایشان در حق وی «خدا کند خراب نشود» است!
شاید از این روی که نمونههای فراوانی از این قهرمانان سراغ داریم که کسی هوایشان را نداشته و متأسفانه به بیراهه رفتهاند؛ قهرمانانی که اگر کمی مراقبشان بودیم، بیش از هر سرمایه گذاری دیگری در ورزش برای کشورمان بازده داشت و چه بسا سهممان از مسابقات اخیر در فرانسه تنها طلای یزدانی نبود.
این پرتره را «بن لووی»، عکاس آمریکایی از قهرمان نامدار این روزهای کشتی جهان گرفته و منتشر کرده است
سرنوشتی که در انتظار قهرمان نامدار این روزهای کشتی کشورمان نیز هست و دیر یا زود بروز خواهد کرد. کافی است این جوان کمی از آمادگی فوق العادهاش دور شده یا فریب برخی اتفاقات و افراد را بخورد تا فرجامی مشابه ده ها قهرمان نامدار قبلی و مایه تأسف همگان شده یا نهایتا به عنوان یک چهره سرشناس به یکی از صندلی های شورای شهر راه بیابد.
سرنوشتی که مسئولان ورزش کشورمان از دیرباز در رقم زدن آن استاد بودهاند؛ مسئولانی که منتظرند یک ستاره در نتیجه تلاش های فراوان خود و همراهی اطرافیانش متولد شود تا به جای فراهم آوردن زیرساخت های بهره بردن از استعدادها و تجاربش، او را به مسیرهایی نامناسب و گاه تلخ سوق داده و نابودش کنند.
وضعیتی که میشود و باید به شکل دیگری رقم بخورد. به این صورت که این قهرمانان با استعداد و درخشان را قدر دانست و شرایطی فراهم آورد که بتوان به واسطه ایشان، انبوه استعدادهای دیگر را شناسایی کرد و پرورش داد تا یک ستاره به کهکشانی از ستاره تبدیل شود، ولی متأسفانه به شکل دیگری رقم میخورد.
درست بر خلاف کشورهای پیش رفته که با درخشش ستاره های ورزشی شان در میادین جهانی و المپیک، ترتیبی میدهند که زندگی این استعدادهای درخشانشان بی دغدغه های روزمره مثل معاش ادامه پیدا کرده و توانشان صرف یافتن و پرورش استعدادهای نوظهور یا حتی کشف این استعدادها شده و در کنار مزایای فراوان این کار، راهشان تداوم بیابد.
اتفاقی که دست بر قضا، رقم زدن آن نیز کار سادهای به نظر میرسد؛ تنها کافی است خیال امثال یزدانی، جوان طلایی کشتی کشورمان از بابت امرار معاش راحت شده و بودجهای در اختیار وی قرار گیرد تا راه ساخت ستاره هایی چون خودش را برای دیگران باز کند؛ اما گاه آنقدر مورد غفلت قرار میگیرد که وعده های داده شده برای تقدیر از امثال این قهرمانان نیز هرگز محقق نمیشود.
ظرفیت سوزی که منحصر به کشتی هم نیست و به سرنوشت اغلب ورزشکاران قهرمان کشورمان تبدیل شده است. پایانی تلخ که مرور قهرمانان از یاد رفته و گاه به بیراهه رفتن ورزش کشورمان هم برای تغییر دادنش کفایت نمیکند تا این گونه به نظر برسد که مسئولان ورزش کشورمان به جای ریل گذاری برای بهره برداری از توان مثال زدنی قهرمانان کشور، ترجیح میدهند مقام نخست فرصت سوزی در جهان را در اختیار داشته باشند!
وضعیتی که اگر کمی دقیق شویم، در دیگر عرصه ها نیز میتوان نمونه های مشابهش را یافت؛ از فرجام نفرات برتر المپیادها و نخبگان علمی گرفته تا بی توجهی آشکار و دردناک به مخترعان، پژوهشگران، کارآفرینان و دیگر افراد با استعدادی که اگر حمایت میشدند، میتوانستند اتفاقات مثبت فراوانی برای کشورمان رقم بزنند.