محمد طالب حیدری، رئیس اداره هواشناسی استان کردستان در روزنامه ایران نوشت:
بر خلاف یک تصور عمومی که تابستان گرما و آلودگی با هم بروز میکنند معضل آلودگی در کشور ما در ماههای سرد سال معمولاً به یک اوج بحرانی میرسد البته در ماههای سرد سال آلودگیهای شیمیایی بیشتر بروز میکند. در این نوشته کوتاه تلاش شده است به یک سؤال پاسخ داده شود سؤال این است. با این معضل چگونه میتوان مقابله کرد؟
در همین مقدمه تأکید میکنم که این یک معضل خطرناک است و به هیچ عنوان نباید آن را دست کم گرفت یکی از آسیبهای فضای کارشناسی کشور اظهار نظر کردن بیشتر افراد در خصوص مطالبی مانند اقلیم، خشکسالی، گرد وخاک و آلودگی هوا است. گاه حتی مدیران اجرایی این موضوعها خود از مبانی مشکل بیخبرند برای درک ابعاد خطرناک آلودگی تصور کنید که اگر سکون هوا به جای چهار پنج روز معمول، پانزده روز روی کشور ما دوام آورد؛ برای رفع معضل در کلانشهرهایی که هوایی برای تنفس باقی نمیماند چه کار باید کرد؟ آیا از عهده هیچ دولتی کار مؤثری برمیآید؟ در پدیده دوام سامانههای جوی گاهی شرایط حدی غیرمنتظره پیش میآیند.
باید این نکته را نیز یادآورد شد که هنوز انسان یارای مقابله با برخی از پدیدههای طبیعی بزرگ مقیاس مانند زلزله یا طوفانهای شدید را ندارد، وارونگی هوا هم بیشتر یک پدیده بزرگ مقیاس بوده و درهمین مورد اخیر از غرب کشور (ارومیه) تا شرق کشور (سمنان) را در بر گرفت، وارونگی که به معنای نشست هوای سرد در لایههای نزدیک سطح زمین است این چینش سیال هوا را نمیتوان به وسیله بادبزن یا پاشیدن آب با هواپیما (یک مورد در تهران اقدام شد) آشفته و متلاطم کرد. اجرا و پیشنهاد چنین راه حلهایی نشانه درک نادرست از عظمت این اقیانوس هواست؛ تنها راه حل مفید در برابر پدیدههای کلان جوی در حال حاضر شناخت روند پدیده و حتیالمقدور دور کردن جان و مال خود از عرصه خطر است.
به جرأت میتوان گفت که در بحث آلودگی هوا این بعد قضیه را مدیریتها به یک دلیل همواره نادیده میگیرند که بالاخره حداقلی از هوا همواره در دسترس است و تجربه بحران تمام شدن هوای مورد نیاز تنفس را نداریم. اما این بحران درجهان سابقه دارد. 5 تا 9 دسامبر سال 1952 در لندن فاجعهای اتفاق افتاد که در تاریخ به مه دود بزرگ شهرت دارد و به مرگ 4 هزار نفر و بیماری بیش از صد هزار نفر انجامید؛ همچنین در دسامبر 1930 در دره میوز بلژیک، دهها نفر جان خود را از دست دادند، شرح و بسط فنی علل آلودگی از شرح یک یادداشت روزنامهای خارج است اما مختصراً باید گفت که متهم اصلی آلودگی در ماههای سرد سال یک عامل هواشناختی به نام وارونگی است.
چرا میتوان بر این معضل پیروز شد؟
وارونگی هوا را میتوان از حدود 10 روز قبل برآورد کرد. مدیریت کیفیت هوا باید این سیاست خود را که تنها پس از بروز بحران شروع به اقدام میکند ترک کند. باید گفت درفضای محصورکلانشهر 10 میلیونی تهران میزان معینی از هوای پاک وجود دارد که قبل از تمام شدن و آلوده شدن این میزان معین از هوای پاک باید با توجه به دوام زمانی دوره وارونگی نسبت به حفظ آن اقدام کرد. حفظ آن البته در شهر تهران تنها بستگی به مدیریت تردد خودروها و کارگاههای ریز و درشت سطح شهر دارد طبیعتاً اگر چند روز قبل از شروع بحران محدودیتها اعمال شود روند تخریب هوای پاک را به تأخیر میاندازد و البته این زمان تأخیر باید متناسب با دوره زمانی پیشبینی شده دوام وارونگی باشد. این راه حل ساده چرا انجام نمیشود بیشتر بهدلیل عدم شجاعت قبول مسئولیت است و نیز دستگاههای مسئول در شرح وظایفشان این نوع اقدامها نیامده است و در ثانی به مصداق سری که درد نمیکند چرا دستمال بست، این مسئولیت اضافه را برای خود ایجاد نمیکنند، در عوض پرداختن به همان ریزه کاری معمول و روزمره را کافی میدانند اما اگر جداً در پی حل معضل خطرناک آلودگی هوا هستیم در تهران و سایر کلانشهرهای کشور برای مدیریت کیفیت هوا به یک مدیریت هوشمند نیاز است که با شناخت علت اصلی آلودگی با بهرهگیری از امکانات علمی و فنی روز بهصورت بهنگام اقدام نماید. طبیعتاً هماهنگی مردم و گروهی از دستگاههای اجرایی شرط ضرور موفقیت این تلاش است چنانکه عادت دستگاههای اجرایی و اداری کشور است معضل را نباید زیاد پیچیده وغیر قابل حل جلوه داد. آمادگی ارائه یک راه حل عملی از طرف راقم این سطور در هر سطح که لازم باشد وجود دارد.