امروزه صنعت و بازرگانی به صورت یکپارچه و آمیخته بهم درآمده اند. بطوریکه صنعت بدون بازرگانی و بدون داشتن بازار، بی فایده و محکوم به شکست است. اگر کشوری و یا شرکتی کالاهای صنعتی را حتی با بالاترین فناوری و کیفیت تولید نماید ولی نتواند آن را به قیمت رقابتی به بازار عرضه نماید و به فروش برساند، این تولید هیچ ثمری نخواهد داشت و آن شرکت در مدت کوتاهی ورشکست خواهد شد. از طرفی در دنیای سیاست امروز، دیگر فتح سرزمین ها چندان مورد توجه نیست، بلکه این فتح بازارهاست که نقطه توجه اصلی کشورهای بزرگ دنیاست. اهمیت بازارها با دو شاخص 1-تعداد جمعیت بازار هدف 2- قدرت خرید بازار هدف، مشخص میشود.
هرچقدر یک مجموعه جغرافیایی جمعیتی بیشتر و اقتصادی قوی تر با قدرت خرید بالاتر مردم را داشته باشد، بازار مهمتری در اقتصاد بین المللی محسوب می شود. به عنوان نمونه اتحادیه اروپا یک بازار ۴۰۰ میلیون نفری با تولید ناخالص داخلی 16500میلیارد دلار درسال و یا بازار غرب آسیا یک بازار 550میلیون نفری و با تولید ناخالص داخلی 2700میلیارد دلار است. هرچقدر جمعیت و قدرت خرید افراد جامعه بازار هدف بیشتر باشد آن بازار به لحاظ اقتصادی مهمتر و فتح آن برای کشورها و شرکتهای بین المللی جذاب تر است.
اخیراً آقای دکتر علی لاریجانی رئیس محترم مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که کل درآمد کشور شامل نفت و سایر صادرات و مالیات، فقط برای بودجه جاری کشور کفایت می کند و مبلغ ناچیزی برای بودجه های عمرانی کشور باقی مانده است. این سخنان به این معنی است که درآمدهای کشور از نفت و مالیات و سایر منابع فعلی، دیگر کافی نیست و باید منبع درآمد دیگری برای کشور ایجاد کرد. تولید کالا و خدمات برای بازارهای بین المللی و در درجه اول برای بازار مناطق همجوار راهکار اصلی و بلکه تنها راهکار ایجاد درآمد برای کشور است. در تولید کالا و خدمات ضمن آنکه مالیات بر درآمد و سود این کالاها، به عنوان منبع درآمد مهمی برای دولت به شمار می آید، همچنین از طرف دیگر باعث ایجاد اشتغال و کاهش بیکاری نیز می شود و همچنین مسئله کمبود ارز های معتبر بین المللی مورد نیاز برای کشور را هم حل مینماید. حتی اگر نتوانیم بازارهای بین المللی و منطقهای را فتح کنیم، باید حداقل بازار داخلی کشور را در دست بگیریم، یعنی حداقل کالاهای مصرفی خودمان را، خودمان تولید نماییم و اجازه ندهیم بازار ۸۰ میلیونی و با قدرت خرید نسبتا خوب ایران در اختیار کشورهای دیگر قرار گیرد.
شرکت های تولید کننده کالا و تجهیزات و خدمات صنعت برق، دارای سطح نسبتاً مناسب و قابل قبولی در فناوری و نیروی انسانی متخصص هستند و مهمترین مشکل آنها برای ادامه فعالیت، نداشتن بازارهای منطقهای و بین المللی مناسب است. برای دستیابی و فتح بازارهای بین المللی در صنایع برق انجام دو کار به صورت همزمان ضروری است، نخست، بالا بردن کیفیت و کاهش قیمت کالاها و خدمات شرکت های ایرانی و در یک کلام قابل رقابت کردن قیمت خدمات و تجهیزات ساخته شده توسط شرکتهای ایرانی در بازارهای بین المللی و دوم، بازاریابی بین المللی، از طریق روش های علمی و ابزار های دیپلماتیک و سیاسی،
الف) افزایش کیفیت وکاهش قیمت کالاها و خدمات ارائه شده، توسط شرکت های ایرانی
لازمه افزایش کیفیت، رعایت استانداردهای فنی ساخت کالا و تجهیزات در بالاترین سطوح بین المللی، است. برای رسیدن و رعایت این استانداردها، اولین مشکل نبودن استانداردهای ملی برای ساخت برخی تجهیزات و ثانیاً نبودن آزمایشگاه مرجع در داخل کشور برای آزمایش یک چنین استانداردهایی است. در گام نخست شرکت های ایرانی می توانند در نبود استانداردها و آزمایشگاههای مرجع ملی، از استانداردها و آزمایشگاههای مرجع بین المللی استفاده کنند، اما نکته مهم تر الزام شرکت های ایرانی به رعایت دقیق این استانداردهای بین المللی است. برنامه ریزی راهبردی در جهان در جهت رعایت دقیق استانداردها و جدیت در این مسئله، از وظایف اصلی وزارت نیرو و شرکتهای مادر تخصصی تابعه وزارت نیرو است.
معمولاً قیمت کالاهای صنعتی ساخت ایران در مقایسه با مشابه خارجی بالاست و بنابراین کالاها و خدمات ایرانی معمولاً توان رقابت با مشابه خارجی را ندارند. نبود تکنولوژی داخلی و خرید تکنولوژی از خارج، بالا بودن نرخ بهره بانکی در ایران، پایین بودن بهره وری در استفاده از نیروی انسانی و تجهیزات، توسط شرکت های ایرانی از عوامل اصلی افزایش قیمت کالاهای ایرانی است.
2-1- لزوم انجام تحقیقات به صورت موثر در جهت رسیدن به فناوری طراحی و کاهش قیمت تمام شده کالاهای ساخت ایران
بخش عمدهای از قیمت تمام شده کالاهای صنعتی، بهایی است که شرکت ها برای رسیدن به فناوری های بالا جهت ساخت این کالاها می پردازند. شرکت های بزرگ، واحدهای تحقیقاتی دارند که به صورت جدی فناوری های جدیدی را تولید می کنند که در ساخت کالاهای جدید به کار می رود. هزینه تحقیقات، جهت ساخت نمونه های اولیه این کالاها بسیار بالاست و در قیمت تمام شده کالاهای ساخته شده بعدی، در نظر گرفته می شود. اگر کشوری و یا شرکتی با تحقیقات متعلق به خودش نمونه اولیه کالایی را نساخته باشد و یا خط تولید آن را طراحی نکرده باشد، بنابراین ناچار است این فناوری ها را از شرکتهای دیگر بخرد. اگرچه خریدن فناوری ساخت از شرکتهای دیگر در برخی موارد مفید و سودآور است، اما در نهایت قیمت تمام شده کالا را بالا می برد، به طوری که محصول ساخته شده توسط شرکت دوم توانایی رقابت با محصول ساخته شده توسط شرکت صاحب فناوری را ندارد.واحد های تحقیق و توسعه در شرکتهای ایرانی، مسئولیت انجام تحقیقات لازم برای ساخت کالاهای جدید و یا ارتقای آنها را به عهده دارند، اما این واحدها معمولاً در شرکتهای ایرانی موثر و کارآمد نیستند و حالت صوری دارند. معمولاً شرکت های ایرانی طراحی اولیه خط تولید را از شرکت های خارجی می خرند و یک کالا را تولید می نمایند، ولی به دلیل آنکه واحد تحقیق و توسعه در این شرکت ها کارآمد نیست، تا مدتها همان کالای اولیه بدون هیچ گونه تغییر و یا بهبودی، ساخته می شود و همواره این شرکتها از شرکت های خارجی در فناوری های جدید عقب میمانند، ضمن اینکه چون هزینه خرید فناوری و خط تولید بالاست محصول شرکت های ایرانی دارای قیمت تمام شده بالاتری نسبت به محصول کارخانه خارجی صاحب فناوری هستند.
خلاصه بحث بالا این است که یکی از عوامل اصلی قیمت تمام شده فناوری ساخت نمونه اولیه و خط تولید است و شرکت های ایرانی باید اگر در بعضی موارد خط تولید و یا طراحی را از شرکت های خارجی وارد می نمایند ولی برنامه ریزی دقیقی داشته باشند تا باکارآمد کردن واحد تحقیق و توسعه، در مراحل بعدی صاحب فناوری طراحی و خط تولید شوند و دائماً در مسیر تقلید در طراحی باقی نمانند، تا قیمت تمام شده محصولات ایرانی کاهش یابد.
در حال حاضر مپنا بزرگترین شرکت سازنده تجهیزات مرتبط با صنعت برق مثل توربین و ژنراتور است. شرکت مپنا از افتخارات جمهوری اسلامی ایران است که میتواند چنین تجهیزاتی با فناوری بالا را تولید نماید. اما در انتقال فناوری از شرکتهای خارجی به شرکت مپنا، فقط تکنولوژی ساخت انتقال یافته است و تکنولوژی طراحی در اکثر تجهیزات انتقال پیدا نکرده و یا به صورت موثر و اقتصادی در نیامده است. در حقیقت راهبرد مپنا و وزارت نیرو، باید تولید محصولاتی با طراحی و خط تولید صددرصد ایرانی در مپنا باشد، تا محصولات مپنا قابلیت رقابت در بازارهای بین المللی را پیدا نمایند. البته در کنار مپنا شرکت های ایرانی بزرگ دیگری از قبیل ایران ترانسفو و آذرآب و شرکتهای متعدد دیگر وجود دارند که کالاها و تجهیزات صنعتی مرتبط با صنعت برق را در داخل کشور تولید می نمایند، که از سطح فناوری بسیار بالایی برخوردار هستند و تولید آنها در کشور روزی، آرزو برای کشور و صنعت برق بوده است. همه این شرکت ها باید از مرحله ساخت بر اساس طراحی و خط تولید خارجی، عبور کنند و صاحب فناوری طراحی و خط تولید مخصوص به خودشان بشوند تا قیمت تمام شده محصولاتشان رقابتی شود. انجام این مسئله مستلزم این است که واحد تحقیق و توسعه شرکت های ایرانی با همکاری دانشگاه ها و موسسات تحقیقاتی دانش بنیان، به صورت جدی و موثری فعال شوند.
در اینجا باید متذکر شد که افزایش بهره وری و کاهش نرخ بهره بانکی از عوامل مهم دیگر بالا بودن هزینه تولید کالاهای ایرانی هستند که در گفتار دیگری به تحلیل این عوامل پرداخته خواهد شد.
برنامه ریزی راهبردی در جهت ایجاد خط تولید داخلی و دستیابی به فناوری طراحی از وظایف وزارت نیرو در حوزه شرکتهای تولید کننده کالا در صنعت برق است. چگونگی هدایت شرکت های ایرانی در مسیر دستیابی به فناوری طراحی،بحثی بسیار تخصصی در مدیریت کلان صنعتی است که به این مسئله هم در گفتار دیگری به صورت مجزا خواهیم پرداخت.
کشور های جهان سوم در دویست سال اخیر در برخورد باپدیده های صنعت و تکنولوژی پیشگام نبوده وهمواره دنباله رو کشورهای صنعتی بوده اند. درمیان کشور های در حال توسعه جمهوری اسلامی از کشورهای ممتاز در کسب دانش و فناوری میباشد و در این میان صنعت برق با توانایی های ساخت داخل و کارشناسان نخبه کارهای بسیار ارزشمندی را انجام داده است، اما متاسفانه علیرغم تلاشهای بسیار ارزشمند و قابل تقدیر صنعت ایران نتوانسته از محدودیت دنباله روی از کشورهای صنعتی خود را نجات دهد و در زمینه هایی چنان عمل نماید که پیشرو باشد و خود راسا به خلق فناوری مبادرت ورزد، چنانکه نیازمند دنباله روی و اخذ فناوری از کشورهای دیگر نباشد. اگر جمهوری اسلامی ایران بخواهد کشوری صنعتی شود به این معنی که محصولات صنعتی قابل عرضه و رقابت به بازارهای بین المللی ارائه نماید( که باید بخواهد)، راهی ندارد جز اینکه در عرصه تولید فناوری های جدیدی پیشگام شود و صرفا دنباله رو کشورهای صنعتی نباشد. یکی از نمونه هایی که در برنامه های راهبردی صنعت برق و سند چشم انداز جایش خالیست، پیش بینی تکنولوژیهای دهه های آینده برای شرکت های سازنده ایرانی و سیاستگذاری در راستای رسیدن به آنها می باشد. مثلا ممکن است شرکت های ایرانی مثل مپنا در کنار اخذ فناوری ساخت توربین های گازی کلاس F ، برنامه جامعی در تحقیق و توسعه ساخت سلول های خورشیدی هم داشته باشند که پیش بینی میشود آینده تولید برق از طریق این سلولها باشد.در دهه اخیر فناوری ساخت سلول های خورشیدی تولید برق پیشرفت چشمگیری داشته بطوریکه قیمت این سلول ها تا 70% کاهش یافته است و توان تولید انرژی برق توسط این سلول ها در واحد سطح نیز افزایش قابل توجهی داشته است. باپیشرفت فناوری در دهه های آینده قیمت این سلول ها همچنان کاهش خواهد یافت و توان تولید انرژی برق توسط آنها به اندازه ای افزایش می یابد که تولید برق برای هر خانواده از طریق سلول های خورشیدی، بسیار مقرون به صرفه تر از خرید برق از شبکه سراسری و تولید برق توسط نیروگاه های بزگ خواهد بود، ضمن آنکه سلول های خورشیدی دارای آلایندگی های شدید نیروگاه های حرارتی هم نخواهند بود. در نتیجه آینده صنعت برق استفاده روز افزون مردم، از سلول های خورشیدی خواهد بود، بطوری که بربام هرخانه یک نیروگاه کوچک خورشیدی وجود خواهد داشت و تولید برق از طریق توربین ها و ژنراتورهای بزرگ به حداقل خواهد رسید. در آن روز دیگر توربین ها و ژنراتورهای بزرگ بازار خوبی در میان کشورهای جهان نخواهند داشت و بازار در اختیار تولید کنندگان سلول های خورشیدی خواهد بود. بنابراین شرکتی مثل مپنا باید علاوه تلاش در رسیدن به فناوری طراحی داخلی ساخت توربین ها و ژنراتورهای بزرگ، واحد تحقیق و توسعه موثری برای پیشتاز بودن در طراحی وساخت داخلی سلول های خورشیدی راه اندازی نماید، تا ضمن دستیابی به بخشی از بازارهای امروزجهانی، در فردای صنعت برق که بازار، در اختیار تولید کنندگان سلول های خورشیدی خواهد بود، پیشتاز باشد.
ب) بازاریابی بین المللی برای کالاهای ساخت داخل صنعت برق با استفاده از روش های علمی و ابزار دیپلماتیک و سیاسی
تنها افزایش کیفیت و کاهش قیمت کالاهای داخلی تضمین کننده فتح بازارهای بین المللی نیست. امروزه شرکت های بین المللی و دولتهای متبوعشان، از هیچ اقدام سیاسی برای فتح بازارهای بین المللی و بیرون کردن رقبا از این بازارها، فروگذاری نمی کنند. یکی از مسئولین وزارت نیرو نقل می کرد، زمانی که مپنا در یکی از کشورهای شمال آفریقا موفق به عقد قراردادی برای ساخت یک نیروگاه شده بود، خانم کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا شخصا وارد عمل شد، تا کشور طرف قرارداد را برای لغو قرارداد، متقاعد نمود. بنابراین در یک چنین جهانی حتی تولید کالایی با بالاترین کیفیت و پایین ترین قیمت نمی تواند به عنوان شرط لازم برای فتح بازارهای بین المللی تلقی شود.
بعضی کشورهای صنعتی به راه کارهای جالبی برای فتح بازارهای بین المللی مبادرت می ورزند. به عنوان نمونه در کشور ژاپن موسسهای به نام "آژانس همکاری های بین المللی (جایکا)" وجود دارد، که به کشورهای عمدتاً جهان سوم وامهای با بهره پایین می دهد، به شرط آنکه این کشورها با این وام با شرکت های ژاپنی قرارداد منعقد نمایند. البته در پشت صحنه، سود کم بانکی را که به کشورهای جهان سوم می دهند، از طریق دریافت درصدی از قرارداد از شرکتهای ژاپنی جبران می نمایند و در واقع کشورهای جهان سوم سود وام را با درصد بالاتری از آنچه فکر می کنند، می پردازند.
در وزارت نیرو مرکزی تحت عنوان مرکز پشتیبانی از صنایع و توسعه صادرات وجود دارد که برای بازاریابی بین المللی برای شرکت های ایرانی تولید کننده کالا و خدمات در صنعت برق باید اقدامات زیر را به صورت عملی و جدی تری پیگیری و اجرا نماید: