(مسأله 1942) كسي كه زكات مي گيرد بايد شيعه دوازده امامي باشد، واگر از راه شرعي1 شيعه بودن كسي ثابت شود و به او زكات بدهد، و زكات تلف شود بعد معلوم شود شيعه نبوده، لازم نيست دوباره زكات بدهد2
1- سبحانی: اگر با حجت شرعی...
2- سبحانی: و در عين حال در صورتى كه مصلحت شرعى ايجاب كند مى توان از سهم «سبيل الله» به غير شيعه امامى زكات داد
*****
خوئي، گلپايگاني،اراکی، صافي، تبريزي، وحید: مسأله- کسی كه زكات مي گيرد بايد شيعه دوازده امامي باشد و اگر انسان كسي را شيعه. بداند شود و به او زكات بدهد*، و بعد معلوم شود شيعه نبوده، بايد دوباره زكات بدهد.
. وحید: شیعه دوازده امامی...
* اراكي: کسی که زکات می گیرد باید شیعه دوازده امامی باشد و اگر شيعه بودن كسي ثابت و به او زکات بدهد...
زنجاني: مسأله- به كسي مي توان زكات داد كه شيعه دوازده امامي باشد، ولي در مصرف سوم (كارگزاران زكات) و مصرف چهارم (تقويت ايمان مسلمانان) و نيز در جهاد مشروع، شيعه دوازده امامي بودن گيرنده زكات لازم نيست؛ بنابراين كارگزاران زكات مي توانند غير شيعه بلكه غير مسلمان بوده و نيز در جهاد مشروع ممكن است غير شيعه يا غير مسلمان بکار گرفته شود كه در اين صورت هزينه اين افراد را مي توان از زكات پرداخت كرد، ولي در تحصيل حجّ بايد زكات را به شيعه دوازده امامي داد تا حجّ بجا آورد.
مكارم: مسأله- مستحقّين زكات بايد شرايط زير را داشته باشند: اوّل: ايمان به خدا و پيغمبر صلّي الله عليه و آله و سلّم و أئمّه دوازده گانه عليهم السلام. [بقيّه شرايط در ذيل مسائل بعد آمده است]
بهجت: مسأله- مستحقّ زكات بايد مؤمن (شيعه) باشد مگر مورد چهارم و هفتم از مصارف زكات، كه شرايط خاص خود را دارد.
سيستاني: مسأله- كسي كه مالك مي تواند زكات خود را به او بدهد بايد شيعه دوازده امامي باشد، و اگر انسان كسي را شيعه بداند و به او زكات بدهد، بعد معلوم شود شيعه نبوده، بايد دوباره زكات بدهد حتّي اگر تحقيق كرده باشد يا به حجّت شرعي استناد كرده باشد، بنابر احتياط واجب.
مظاهری: مسأله- كسى كه زكات مىگيرد بايد فقير و شيعه و غير سيّد باشد و نفقه او بر زكات دهنده واجب نباشد (پدر زكات دهنده، مادر، زن و فرزند او نباشد) و آشكارا معصيت نكند.
(مسأله 1943) اگر طفل يا ديوانه اي از شيعه1 فقير باشد، انسان مي تواند به وليّ او زكات بدهد2، به قصد اين كه آنچه را مي دهد ملك طفل يا ديوانه باشد3.
1- وحید: شیعه دوازده امامی...
2- بهجت: كه به مصرف او برساند.
3- سيستاني: و مي تواند خودش يا به وسيله يك نفر امين، زكات را به مصرف طفل يا ديوانه برساند و بايد موقعي كه زكات به مصرف آنان مي رسد، نيّت زكات كند.
وحید: و ولی آنها هم به همین قصد بگیرد.
*****
مكارم: مسأله- به اطفال يا ديوانگاني كه از مسلمانان شيعه فقير باشند مي توان زكات داد، منتها بايد زكات را به دست ولي آنها بدهند، خواه به نيّت تمليك به طفل يا ديوانه باشد يا به قصد مصرف كردن درباره آنها و اگر به وليّ دسترسي ندارد مي تواند خودش يا بوسيله يك نفر امين زكات را براي احتياجات آنها صرف كند.
زنجاني: مسأله- در مصرف زكات، طفل يا ديوانه همچون عاقل بالغ است، پس چنانچه طفل و ديوانه از مصارف زكات باشند، انسان مي تواند به وليّ آنها زكات بدهد، به قصد اين كه آنچه مي دهد ملك طفل يا ديوانه باشد، يا وليّ آن را به مصرف طفل يا ديوانه برساند يا با احراز رضايت وليّ ، خودش آن را به مصرف طفل يا ديوانه برساند.
مظاهری: مسأله- اگر طفل يا ديوانهاى فقير باشد، انسان مىتواند خودش يا به واسطه ولىّ آنها يا يك نفر امين زكات را به مصرف آنها برساند.
(مسأله 1944) اگر به وليّ طفل و ديوانه دسترسي ندارد، مي تواند خودش 1يا به وسيله يك نفر امين، زكات را به مصرف طفل يا ديوانه برساند و بايد موقعي كه زكات به مصرف آنان مي رسد نيت زكات كنند2.
1- سبحانی: می تواند با اجازه حاکم شرع خودش...
2- گلپايگاني، خوئي، فاضل، صافي، تبريزي: نيّت زكات كند.
بهجت: و اگر طفل مميّز است و اطمينان دارد كه در همان مواردي صرف مي كند كه وليّ او صرف مي كرد، مي توان به خود طفل نيز داد و همچنين به سفيه، با اطّلاع وليّ او، مي توان زكات داد.
وحید: و در صورتى كه به ولىّ طفل و دیوانه دسترسى دارد بنابر احتیاط واجب به وسیله ولىّ یا به اذن او به مصرف آنان برساند.
مكارم، سيستاني،مظاهری: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1943.
(مسأله 1945) به فقيري كه گدايي مي كند1، مي شود زكات داد، ولي به كسي كه زكات را در معصيت مصرف مي كند نمي شود زكات داد2.
این مسأله دررساله آیت الله بهجت نیست.
1- سيستاني: اگر فقر او ثابت باشد...
2- خوئي، تبريزي: نبايد زكات داد.
سيستاني: نبايد زكات داد، بلكه احتياط واجب آن است به كسي كه دادن زكات موجب ترغيب او در معصيت مي شود هر چند خود آن را در معصيت صرف نمي نمايد زكات داده نشود.
مظاهری:رجوع کنید به ذیل مسأله 1942.
*****
مكارم: مسأله- دوم: دادن زكات بايد مايه كمك به گناه نشود بنابراين زكات را به كسي كه آن را در معصيت صرف مي كند نمي توان داد و احتياط واجب آن است به شرابخوار نيز زكات ندهند، در زكات عدالت شرط نيست همچنين عدم ارتكاب گناهان كبيره.
زنجاني: مسأله- بنابر احتیاط واجب به فقیری که گدایی می کند نمی توان زکات داد.
(مسأله 1946) به كسي كه معصيت كبيره را آشكارا بجا مي آورد1، احتياط واجب آن است كه زكات ندهند2.
1- تبريزي: يا نماز نمي خواهد يا شرابخوار است هر چند آشكارا نباشد احتياط واجب آن است براي امر او به معروف و نهي از منكر زكات ندهند.
وحید: و به تارك نماز و به شرابخوار ـ بنابر احتیاط واجبـ نمى شود زكات داد.
2- فاضل: و همچنين است به شارب الخمر.
مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1945.
مظاهری:رجوع کنید به ذیل مسأله 1942.
*****
اراكي: مسأله- به كسي كه معصيت كبيره را بجا مي آورد مي شود زكات داد ولي احتياط مستحّب است كه به او زكات ندهند.
خوئي: مسأله- به كسي كه شرابخوار است نمي توان زكات داد بلكه كسي كه معصيت كبيره را آشكارا بجا مي آورد يا نماز نمي خواند هر چند آشكارا نباشد احتياط واجب آن است كه زكات ندهند.
زنجاني: مسأله- به شرابخوار و به كسي كه معصيت كار است اگر زكات دادن كمك به معصيت او باشد نمي شود زكات داد، و بنابراحتیاط مستحّب به كسي كه معصيت كبيره بجا مي آورد، یا آشکارا گناه می کند زكات ندهند.
سيستاني: مسأله- به كسي كه شرابخوار است يا نماز نمي خواند، همچنين به كسي كه معصيت كبيره را آشكارا بجا مي آورد، احتياط واجب آن است كه زكات ندهند.
بهجت: مسأله- به كسي كه معصيت كبيره و اموري كه در اسلام منكر و قبيح هست مرتكب مي شود مخصوصاً كسي كه آشكارا معصيت انجام مي دهد بنابراحتياط واجب نبايد زكات بدهند، مگر به قدر ضروريّات او و خانواده اش.
(مسأله 1947) به كسي كه بدهكار است و نمي تواند بدهي خود را بدهد اگر چه مخارج او بر انسان واجب باشد، مي شود زكات داد1. ولي اگر زن براي خرجي خودش قرض كرده باشد شوهر نمي تواند بدهي او را از زكات بدهد، بلكه اگر كس ديگري هم كه مخارج او بر انسان واجب است براي خرجي خود قرض كند احتياط واجب آن است كه بدهي او را از زكات ندهند.
این مسأله دررساله آیت الله بهجت نیست.
1- اراكي، تبريزي: [پایان مسأله].
گلپايگاني، صافي: كه بدهي خود را بپردازد. [پايان مسأله]
فاضل: تا قرضش را بدهد. ولي اگر زن يا كس ديگري كه مخارجش بر انسان واجب است براي خرجي خود قرض كند انسان نمي تواند بدهي او را از زكات بدهد.
خوئي، سيستاني، وحید: مي شود قرضش را از زكات داد. [پايان مسأله]
*****
مكارم: مسأله- سوم: واجب النفقه نبودن، يعني زكات را نمي توان به فرزند و همسر و پدر و مادر داد، ولي اگر آنها بدهكار باشند و نتوانند بدهي خود را بپردازند زكات را به مقدار اداء دين مي توان به آنها داد.
زنجاني: مسأله- انسان مي تواند بدهي كسي را كه نمي تواند بپردازد از زكات بدهد (اگر چه مخارج او بر انسان واجب باشد) مگر در صورتي كه پرداخت بدهي كسي بر انسان واجب باشد كه نمي توان از بابت زكات بدهي را پرداخت كرد، مثلاً اگر پدر بدهي داشته باشد و به جهت عدم پرداخت آن در مشقت شديد قرار گرفته است، بر فرزند وي لازم است بدهي او را بپردازد كه در اين صورت نمي تواند از بابت زكات بدهي او را پرداخت كند.
مظاهری: مسأله- كسى كه واجب النفقه ديگرى است (پدر، مادر، زن، فرزند) نمىتواند از او زكات بگيرد مگر اينكه زكات را براى مخارج غيرضرورى نظير زيارت، خريدن كتاب، گرفتن زن، اداى دين و مانند اينها بگيرد.
(مسأله 1948) انسان نمي تواند مخارج كساني را كه مثل اولاد، خرجشان بر او واجب است از زكات بدهد، ولي ديگران مي توانند به آنان زكات بدهند1.
این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.
1- گلپايگاني، خوئي، تبريزي، بهجت، صافي، نوري، سبحانی، وحید: اگر مخارج آنان را ندهد، ديگران مي توانند به آنان زكات بدهند.
سيستاني: اگر مخارج آنان را ندهد، ديگران مي توانند به آنان زكات بدهند، و اگر متمكّن از پرداخت نفقه واجب افراد واجب النفقه نباشد و زكات بر او واجب باشد، مي تواند از زكات، نفقه آنها را بدهد.
زنجاني: اگر مخارج آنها را ندهد، ديگران مي توانند به آنان زكات بدهند و بنابراحتياط واجب كسي كه عرفاً به انسان پيوسته بوده و خرجي او را مي دهد همچون كساني هستند كه پرداخت مخارج آنها بر انسان لازم است و نمي توان از باب زكات مخارج آنها را داد.در اين مسأله فرقي نيست كه بخواهد زكات را به خاطر فقير بودن بدهد يا مصارف ديگر.
*****
مكارم: مسأله- اگر كسي نمي تواند مخارج افراد واجب النفقه خود را بپردازد، مثلاً قادر نيست خرج زن و بچه خود را بدهد، يا توانايي دارد و نمي دهد، ديگران مي توانند به آنها زكات دهند.
فاضل: مسأله- انسان نمي تواند مخارج كساني را كه خرجشان بر او واجب است مانند زن دائمي و اولاد و نوه ها و پدر و مادر و اجداد از زكات بدهد. ولي اگر مخارج آنان را ندهد ديگران مي توانند به آنان زكات بدهند.
(مسأله 1949) اگر انسان زكات به پسرش بدهد كه خرج زن و نوكر و كلفت خود نمايد1 اشكال ندارد.
این مسأله در رساله آیت الله مکارم نیست.
1- بهجت: خرج زن خدمتكار خود نمايد...
سيستاني: يا دين خود را ادا كند، با داشتن ساير شرايط...
مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 1947.
*****
زنجاني: مسأله- انسان مي تواند مخارج غير واجب كساني را كه مثل اولاد خرجشان بر او واجب است از زكات بدهد، لذا انسان مي تواند زكات را به پسرش بدهد كه خرج زن یا خدمتكار خود نمايد.
(مسأله 1950) اگر پسر1 به كتابهاي علمي ديني احتياج داشته باشد پدر مي تواند براي خريدن آنها به او زكات بدهد2.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
1- مکارم: اگرفرزند...
2- خوئي: پدر مي تواند آنها را از زكات خريده و در معرض استفاده پسر قرار دهد.
*****
سيستاني: مسأله- پدر نمي تواند از سهم سبيل الله كتابهاي علمي و ديني كه مورد احتياج پسر است بخرد و در معرض استفاده او قرار دهد، مگر آنكه مصلحت عامه اقتضاي اين كار ار داشته باشد و از حاكم شرع بنابر احتياط اجازه بگيرد.
وحید: مسأله- اگر پسر به كتابهاى علمى و دینى احتیاج داشته باشد ، پدر مى تواند آنها را از زكات خریده و در معرض استفاده پسر قرار دهد ، و اگر بخواهد از سهم سبیل الله بخرد ، بنابر احتیاط باید بر آن مصلحت عمومى مترتّب باشد.
(مسأله 1951) پدر مي تواند به پسرش1 زكات بدهد كه براي خود زن بگيرد پسر هم مي تواند براي آنكه پدرش زن بگيرد زكات خود را به او بدهد.
این مسأله در رساله آیات عظام: مکارم و بهجت نیست.
1- صافي: كه متمكّن از مخارج ازدواج نباشد...
مظاهری:رجوع کنید به ذیل مسأله 1947.
*****
خوئي: مسأله- پدري كه تمكّن تزويج پسرش را ندارد، مي تواند از زكات براي پسرش زن بگيرد و همچنين است پسر نسبت به پدر.
زنجاني: مسأله- پدري كه فرزندش نياز به ازدواج دارد و نمي تواند ازدواج كند اگر تمكّن داشته باشد كه براي پسرش زن بگيرد نمي تواند از بابت زكات مخارج ازدواج او را بدهد و اگر تمكّن نداشته باشد مي تواند از بابت زكات براي او زن بگيرد، و همچنين است پسر نسبت به پدر.
سيستاني: مسأله- پدر مي تواند از زكات براي پسر فقيرش زن بگيرد و همچنين است پسر نسبت به پدر.
وحید: مسأله- پدر مى تواند به پسرى كه احتیاج به زن گرفتن دارد ، زكات خود را بدهد كه زن بگیرد ، و همچنین است پسر نسبت به پدر.
(مسأله 1952) به زني كه شوهرش مخارج او را مي دهد يا خرجي نمي دهد، ولي زن مي تواند1، او را به دادن خرجي مجبور كند2، نمي شود زكات داد.
این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت و مظاهری نیست.
1- زنجاني: بدون مشقّت غير قابل تحمّل...
سيستاني: هرچند به مراجعه به حاكم جور ...
2- گلپايگاني، خوئی ،فاضل، صافي،تبریزی، وحید: ولي ممكن است او را به دادن خرجي مجبور كنند...
*****
مكارم: مسأله- هر گاه شوهر مخارج همسرش را نمي پردازد، ولي زن مي تواند از طريق حاكم شرع يا غير او حقّ خود را بگيرد، چنين زني نمي تواند از زكات استفاده كند.
(مسأله 1953) زني كه صيغه شده اگر فقير باشد، شوهرش و ديگران مي توانند به او زكات بدهند، ولي اگر شوهرش1 در ضمن عقد شرط كند كه مخارج او را بدهد، يا به جهت ديگري دادن مخارجش بر او واجب باشد، در صورتي كه بتواند مخارج آن زن را بدهد2 يا زن بتواند او را مجبور كند، نمي شود به آن زن زكات داد3.
این مسأله در رساله آیات عظام مکارم و مظاهری نیست.
1- سيستاني: اگر بر شوهرش...
2- اراكي، گلپايگاني، صافي: نمي شود به آن زكات داد (گلپايگاني، صافي: مگر آن كه مخارجش را شوهر ندهد هر چند از روي معصيت باشد).
خوئي، تبريزي، سيستاني، وحید: در صورتي كه مخارج آن زن را بدهد، نمي شود به آن زن زكات داد.
زنجاني: در صورتي كه نتواند مخارج زن را بدهد، مي تواند به او زكات بدهد، و اگر بتواند مخارج آن زن را بدهد نمي تواند به او زكات بدهد، در اين صورت اگر شوهر مخارج زن را ندهد و زن نتواند بدون مشقت غير قابل تحمل، او را به دادن خرجي وادار كند، ديگران مي توانند به آن زن زكات دهند.
فاضل: يا بتوان شوهر را مجبور كرد نمي شود به آن زن زكات داد.
سبحانی: در صورتى كه شوهر مخارج آن زن را بدهد ...
3- بهجت: نمي شود به آن زن از سهم فقرا زكات داد.
(مسأله 1954) زن مي تواند به شوهر فقير خود زكات بدهد، اگر چه شوهر، زكات را صرف مخارج خود آن زن نمايد1.
1- فاضل: صرف مخارج آن زن و اولادش كند.
(مسأله 1955) سيّد نمي تواند1 از غير سيّد زكات بگيرد، ولي اگر خمس و ساير وجوهات، كفايت مخارج او را نكند و از گرفتن زكات ناچار باشد، مي تواند از غير سيّد زكات بگيرد2. ولي احتياط واجب آن است كه اگر ممكن باشد، فقط مي تواند به مقداري كه براي مخارج روزانه اش ناچار است بگيرد3.
1- فاضل: سيّد مي تواند از سيّد زكات بگيرد ولي سيّد نمي تواند...
2- خوئي، گلپايگاني، تبريزي، صافي: [پایان مسأله].
وحید: می تواند به قدر مخارج روزانه بگیرد. [پایان مسأله].
3- بهجت: فقط به مقداري كه براي مخارج سالانه اش ضروري باشد بگيرد و اگر در اثناء سال از زكات بي نياز شد آن را عودت يا با اذن زكات دهنده به مصرف مستحقّين زكات برساند و خودش از خمس استفاده كند.
*****
مكارم: مسأله- چهارم: زكات گيرنده از سادات نباشد، مگر اينكه زكات دهنده هم از سادات باشد، ولي اگر خمس و ساير وجوهات كفايت مخارج آنها را نكند و ناچار به گرفتن زكات باشند، مي توانند از غير سيّد زكات بگيرند، اما احتياط واجب آن است كه فقط به مقدار مخارج روزانه بگيرند.
زنجاني: مسأله- سيّد مي تواند از غير سيّد زكات مستحّبي بگيرد ولي نمي تواند از غير سيّد زكات واجب بگيرد، البتّه اگر خمس و ساير وجوهات كفايت مخارج او را نكند و ناچار باشد كه از زكات واجب غير سيّد استفاده كند، مانعي ندارد.
سيستاني: مسأله- سيّد نمي تواند از غير سيّد زكات بگيرد، مگر در حال اضطرار و بنابراحتياط واجب بايد اضطرار بحدّي باشد كه نتواند از خمس و ساير وجوهات، مخارج خود را تأمين كند. و همچنين بنابر احتياط واجب در صورت امكان بايد در هر روز اكتفا كند به گرفتن مخارج ضروري همان روز.
مظاهری: مسأله- مىتواند از سيّد زكات بگيرد ولى نمىتواند از غير سيّد زكات بگيرد، مگر آنكه خمس و ساير وجوهات كفايت مخارج او را نكند و از گرفتن زكات ناچار باشد.
(مسأله 1956) به كسي كه معلوم نيست سيّد است يا نه1، مي شود زكات داد2.
این مسأله در رساله آیات عظام: مكارم، فاضل و بهجت نیست.
1- سبحانی: و در شهر خود به سیادت معروف نیست...
2- تبريزي: ولي اگر دعوي سيادت كند نمي شود به او زكات داد.
سيستاني: ولي اگر خود، ادّعاي سيادت كند و مالك به او زكات بدهد، ذمّه اش بريء نمي شود.
*****
زنجاني: مسأله- كسي كه در محلّ خود به سيادت مشهور است سيّد به شمار مي آيد و كسي كه در محلّ خود به عدم سيادت مشهور است غير سيّد مي باشد، همچنين است اگر به دليلي عرفاً به سيّد نبودن وي يا عدم اشتهار وي به سيادت اطمينان پيدا شود، مثل كسي كه خود مي گويد من سيّد نيستم و انگيزه ويژه اي براي اين سخن ندارد. در اين مسأله داشتن يا نداشتن شجره نامه و مانند آن تأثيري ندارد، همچنين راههاي ديگر همچون خواب نما شدن كه برخي از مردمان عوام به آنها اعتماد مي كنند، هيچ اعتباري ندارد، و به كسي كه سيادت يا عدم سيادت وي از راه معتبر ثابت نشده است نمي شود از زكات واجب غير سيّد داد، بلكه از زكات واجب سادات يا زكاتهاي مستحّبي و يا ساير وجوهي كه اختصاص به سادات يا غيرسادات ندارد، داده مي شود.