احکام عاریه
(مسأله 2344) عاريه آن است كه انسان مال خود را به ديگري بدهد1 كه از آن استفاده كند و در عوض، چيزي هم از او نگيرد.
1- وحید: که بدون عوض از آن استفاده کند.
مسائل اختصاصي
بهجت: مسأله 1859- در عاريه استفاده هايي جايز است كه عادتاً و به حسب زمان و مكان مناسب آن چيز باشد و استفاده هايي غير از منافع ظاهره آن جايز نيست، مگر اينكه بداند يا قرينه باشد كه مي تواند از همه منافع آن استفاده كند و اگر چيزي بود كه منافع متعدّدي داشت و قرينه اي هم بر منع بعضي از منافع وجود نداشت، استفاده از تمام منافع آن جايز است.
بهجت: مسأله 1860- اگر از مقداري كه در عاريه معيّن شده تعدّي و تجاوز نمايد، مثلاً زيادتر از مقداري كه مجاز بوده بر حيوان عاريه اي حمل كرد يا سوار بر آن شد، يا زمين را زيادتر از مقداري كه اجازه داشت، زراعت كرد، پس اجرت استفاده هاي زيادتر از آن مقدار را ضامن است، و اگر آن را براي استفاده معيّني عاريه كرده ولي استفاده ديگري از آن نموده، پس اجرت تمام آن را ضامن است، و اگر آن مال تلف شود عين آن را هم ضامن است.
(مسأله 2345) لازم نيست در عاريه صيغه بخوانند و اگر مثلاً لباس را به قصد عاريه به كسي بدهد و او به همين قصد بگيرد عاريه صحيح است.
*****
مكارم: مسأله- «عاريه» را به دو صورت مي توان انجام داد: نخست اين كه براي آن صيغه فارسي يا عربي بخواند، مثلاً بگويد: «من اين مال را به تو عاريه مي دهم» او هم قبول كند. ديگر اين كه بدون خواندن صيغه، مال مورد نظر را به قصد عاريه در اختيار ديگري بگذارد، او هم به آن قصد بگيرد.
(مسأله 2346) عاريه دادن چيز غصبي و چيزي كه مال انسان است ولي منفعت آن را به ديگري واگذار كرده1 مثلاً آن را اجاره دهد، در صورتي صحيح است2 كه مالك چيز غصبي يا كسي كه آن چيز را اجاره كرده3 بگويد به عاريه دادن راضي هستم4.
این مسأله در رساله آیات عظام: سبحانی و مظاهری نیست.
1- مكارم: صحيح نيست، مگر اين كه صاحب حقّ راضي شود و اجازه دهد.
2- فاضل: در صورتي جايز است...
3- خوئي، تبريزي، سيستاني: به عاريه دادن راضي باشد.
زنجاني: عاريه دادن را اجازه دهد.
4- فاضل: يا از قرائن، رضايت او معلوم باشد.
*****
وحید: مسأله- عاریه دادن چیز غصبى و چیزى كه مال انسان است ولى منفعت آن متعلّق حقّ یا ملك دیگرى است ـ مثل آن كه آن را اجاره داده باشد ـ در صورتى صحیح است كه مالك چیز غصبى یا كسى كه منفعت ملك یا متعلّق حقّ اوست به عاریه دادن راضى باشد.
(مسأله 2347) چيزي را كه منفعتش مال انسان است مثلاً آن را اجاره كرده1 مي تواند عاريه بدهد2. ولي اگر در اجاره شرط كرده باشند3 كه خودش از آن استفاده كند، نمي تواند آن را به ديگري عاريه دهد.
این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.
1- مكارم: مي توان عاريه داد به شرط اين كه حقّ واگذاري به ديگري داشته باشد.
2- سيستاني: مگر اينكه شرط شده باشد درعقد اجاره كه خودش استفاده كند، و در صورت اوّل بنابراحتياط واجب نمي تواند آن را بدون اذن مالكش به كسي كه آن را عاريه كرده است تحويل دهد.
اراكي: در صورتي كه بخواهد عاريه بدهد، بنابراحتياط واجب بايد ازمالك آن اجازه بگيرد...
زنجاني: مي تواند آن را به كسي كه مورد اعتماد است و عاريه دادن به وي براي مال خطر نداشته باشد عاريه بدهد...
وحید: مى تواند به كسى كه بر آن مال مورد اطمینان است ، یا به اذن مالك عاریه بدهد ...
مظاهری: ولی اگر آن چیز تلف شود ضامن است مگر اینکه شرط کرده باشند که بتواند آن را به دیگری بدهد.
3- فاضل: يا عرف، از اجاره اين معني را بفهمد...
(مسأله 2348) اگر ديوانه و بچه مال خود را عاريه بدهند صحيح نيست، امّا اگر وليّ بچه مصلحت بداند كه مال او را عاريه دهد1 و بچه آن مال را به دستور وليّ به عاريه كننده برساند اشكال ندارد.
1- نوري: و نيز بچه با اذن وليّ، عاريه دهد، اشكال ندارد.
*****
گلپايگاني، صافي: مسأله- اگر ديوانه و بچه و سفيه و مفلّس مال خود را عاريه بدهند صحيح نيست، امّا اگر وليّ مصلحت بداند مال كسي را كه بر او ولايت دارد عاريه دهد اشكال ندارد. و همچنين اگر مفلس با اذن غرماء (طلبكاران) عاريه دهد.
. خوئي، تبريزي: و همچنين است اگر خود بچه با اجازه وليّ، مال خود را عاريه دهد.
. مظاهری: [پایان مسأله].
. سيستاني: و همچنين واسطه شدن بچه در رسانيدن مال به كسي كه عاريه ميكند بي اشكال است.
. فاضل: چنانچه اين كار مصلحت آنها باشد اشكال ندارد و همچنين جايز است خود بچه با اجازه وليّ مال خود را در موردي كه مصلحت او باشد عاريه دهد و نيز مفلّس با اذن غرماء (طلبكاران) مي تواند مالش را عاريه بدهد.
وحید: مسأله- اگر دیوانه و بچّه مال خودرا عاریه بدهند صحیح نیست ، و همچنین عاریه دادن سفیه و مفلس مال خودرا صحیح نیست ، مگر با اذن یا اجازه ولىّ سفیه و طلبكاران مفلس ، و اگر ولىّ مصلحت بداند مال كسى را كه بر او ولایت دارد عاریه دهد ، اشكال ندارد.
مكارم: مسأله- ديوانه و بچه نابالغ نمي توانند مال خود را عاريه دهند امّا اگر وليّ اجازه دهد و اين كار به نفع آنها باشد مانعي ندارد.
زنجاني: مسأله- اگر دیوانه و بچه و مفلس و سفیه مال خود را عاریه بدهند صحیح نیست همچنين اگر كسي عاريه دهنده را مجبور كرده باشد، عاريه باطل است، مگر بعداً آن را اجازه دهد؛ امّا اگر وليّ ديوانه يا بچه يا سفيه مصلحت بداند، مي تواند مال آنها را عاريه دهد و نيز اگر بچه مميّز یا شخص سفیه با اذن يا اجازه وليّ یا شخص مفلس با اذن اجازه طلبکاران مال خود را عاریه بدهند صحيح مي باشد.
(مسأله 2349) اگر در نگهداري چيزي كه عاريه كرده كوتاهي نكند و در استفاده از آن هم زياده روي ننماید1 و اتّفاقاً آن چيز تلف شود ضامن نيست، ولي چنانچه شرط كنند كه اگر تلف شود عاريه كننده ضامن باشد، يا چيزي را كه عاريه كرده طلا و نقره باشد، بايد2 عوض آن را بدهد.
1- سيستاني: در آن تصرّف غير مجاز هم ننمايد...
2- بهجت: بنابر أظهر ...
*****
مكارم: مسأله- هرگاه چيزي را كه به عاريت گرفته تلف شود ضامن نيست، مگر اين كه در حفظ آن كوتاهي كرده باشد، همچنين اگر عاريه دهنده شرط ضمان كرده باشد، يا چيزي را كه عاريه كرده طلا و نقره یا زينت آلات ساخته شده از آنها باشد، در اين دو صورت نيز اگر تلف شود بايد عوض آن را بدهد.
(مسأله 2350) اگرطلا و نقره را عاريه نمايد و شرط كند كه اگر تلف شود ضامن نباشد1، چنانچه تلف شود ضامن نيست.
این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.
1- گلپايگاني، صافي: صحّت آن شرط اشكال است، ولي شرط سقوط يا اسقاط ما في الذمّه مانعي ندارد.
مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسأله 2349.
*****
فاضل: مسأله- اگر طلا و نقره را عاریه نماید و اتفاقا بدون افراط و تفریط از بین برود ضامن است هر چند شرط هم نکرده باشند بلی اگر ضمن عاریه کردن طلا و نقره شرط کند که اگر از بین رفت ضامن نباشد و اتفاقا تلف شود ضامن نیست..
(مسأله 2351) اگر عاریه دهنده بمیرد عاریه گیرنده باید چیزی را که عاریه کرده به ورثه او بدهد.
*****
وحید: مسأله- اگر عاریه دهنده بمیرد ، عاریه گیرنده وظیفه اش همان است كه در مسأله «۲۳39» گذشت.
مکارم: مسأله- هرگاه عاريه دهنده بميرد، بايد چيزي را كه عاريه شده به ورثه او بدهند و اگر عاريه دهنده ديوانه شود، بايد آن را به وليّ او داد.
سيستاني: مسأله- اگر عاريه دهنده بميرد، عاريه گيرنده بايد به همان ترتيبي كه در مسأله [2340] در صورت فوت صاحب مال در مورد وديعه گذشت، عمل نمايد.
زنجاني: مسأله- اگر عاريه دهنده بميرد، چنانچه درباره عاريه وصيتي كرده و براي آن وصيّ تعيين كرده باشد، عاريه گيرنده بايد چيزي را كه عاريه كرده به وصيّ او بدهد و اگر وصيّتي نكرده يا براي آن وصيّ تعيين نكرده باشد، بايد آن را به ورثه يا وليّ يا وكيل آنها بدهد.
(مسأله 2352) اگر عاريه دهنده طوري شود كه شرعاً نتواند در مال خود تصرّف كند مثلاً ديوانه شود1، عاريه كننده بايد مالي را كه عاريه كرده به وليّ او بدهد.
1- سيستاني: مثلاً ديوانه يا بيهوش شود، گيرنده بايد به همان ترتيبي كه در مسأله [2338] در مورد وديعه در نظير اين صورت گذشت، عمل نمايد.
وحید: وظیفه عاریه کننده همان است که در مسأله[2340 ] گذشت.
مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسأله 2351.
(مسأله 2353) كسي كه چيزي عاريه داده1 هر وقت بخواهد مي تواند آن را پس بگيرد2 و كسي هم كه عاريه كرده هر وقت بخواهد مي تواند آن را پس دهد3.
1-زنجانی:عاریه عقدی غیر لازم است بنابراین کسی که چیزی را عاریه داده...
2-سيستاني: مي تواند عاريه را بهم بزند...
3- سيستاني: مي تواند آن را به هم بزند.
زنجاني: مگر شرط شود كه عاريه دهنده يا عاريه گيرنده يا هر دو، حقّ به هم زدن معامله را نداشته باشند كه بايد بر طبق شرط عمل شود.
فاضل: و در صورت اوّل، اگر پس گرفتن، عرفاً موجب خسارت عاريه گيرنده شود، بنابر احتياط واجب بايد مهلت بدهد.
*****
وحید:مساله- عاریه عقد جایز است ، و عاریه دهنده و كسى كه عاریه كرده مى توانند هر وقت بخواهند عاریه را به هم بزنند ، بنابراین عاریه دهنده مى تواند آنچه را كه عاریه داده پس بگیرد ، مگر در موردى كه زمینى را براى دفن میت عاریه داده باشد كه بعد از دفن نمى تواند زمین را به نبش قبر میت پس بگیرد.
مسأله اختصاصي
بهجت: مسأله 1870- اگر زميني را براي دفن ميّت مسلمان يا كسي كه در حكم مسلمان است عاريه داد و بعد از دفن از عاريه برگشت، نمي تواند عاريه گيرنده را وادار به نبش قبر نمايد، مگر آنكه بدن ميّت از بين رفته باشد.
(مسأله 2354) اگر ظرف طلا و نقره را براي زينت اطاق عاريه بدهند اشكال ندارد، ولي اگر براي استفاده حرام بدهند باطل است.
این مساله در رساله آیت الله مظاهری نیست.
*****
اراكي، گلپايگاني، نوري: مسأله- عاريه دادن چيزي كه استفاده حلال ندارد مثل ظرف طلا و نقره باطل است.
خوئي: مسأله- عاريه دادن چيزي كه استفاده حلال ندارد مثل آلات لهو و قمار. يا ظرف طلا و نقره به جهت استعمال باطل است*. و امّا عاريه دادن به جهت زينت نمودن جايز است اگر چه احتياط در ترك است.
. زنجاني: و همچنين عاريه دادن چيزي كه هم استفاده حلال و هم استفاده حرام دارد براي استفاده حرام باطل است.
.سيستاني: يا ظرف طلا و نقره به جهت استعمال در خوردن و آشاميدن – بلكه در مطلق استعمالات بنابر احتياط لازم- باطل است و امّا عاريه دادن به جهت زينت نمودن جايز است.
.تبريزي: باطل است و امّا عاريه دادن چيزي كه منفعت حلال دارد مثل عاريه دادن ظرف طلا و نقره به جهت زينت نمودن جايز است.
. وحید: باطل است ، و همچنین است عاریه دادن ظرف طلا و نقره به جهت خوردن و آشامیدن بلكه بنابر احتیاط واجب براى سایر استعمالات هر چند زینت نمودن باشد.
*صافي: [پایان مساله]
مكارم: مسأله- جايز نيست چيزي كه فايده حلال و حرام (هر دو) دارد، به قصد فايده حرام عاريه بدهند.
فاضل:مسأله- عاريه دادن چيزي براي استفاده حرام از آن جايز نيست، بنابراين عاريه دادن انگشتري طلاي مردانه به مرد جايز نيست. بلي، اگر همين انگشتر را براي كاري غير از زينت كردن مرد بگيرد، مانعي ندارد.
(مسأله 2355) عاريه دادن گوسفند براي استفاده از شير و پشم آن1 و عاريه دادن حيوان نر براي كشيدن بر ماده صحيح است2.
این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.
1- مكارم: و عاريه دادن حيوانات ديگر براي منافع مشروع آنها صحيح است.
2- گلپايگاني، صافي، فاضل: براي آبستن كردن حيوان مادّه صحيح است (فاضل: و نيز عاريه دادن حيوانات ديگر براي منافع مشروع آنها اشكال ندارد).
بهجت، سيستاني: براي جفت گيري صحيح است.
(مسأله 2356) اگر چيزي را كه عاريه كرده به مالك، يا وكيل يا وليّ او1 بدهد و بعد آن چيز تلف شود، عاريه كننده ضامن نيست2 و در غير اين صورت ضامن است اگر چه مثلاً آن را به جايي ببرد3 كه صاحبش معمولاً به آنجا مي برده مثلاً اسب را در اصطبلي كه صاحبش براي آن درست كرده ببندد.
اين مسأله در رساله آیات عظام: مکارم و سبحانی نیست.
1- بهجت: به مالك يا وليّ او...
2- خوئي، گلپايگاني، صافي، تبريزي، سيستاني، نوري، زنجاني: ولي اگر بدون اجازه صاحب مال، يا وكيل، يا وليّ او آن را به جايي ببرد (خوئي، سيستاني: اگر چه جايي باشد) كه صاحبش معمولاً به آنجا مي برده مثلاً اسب را در اصطبلي كه صاحبش براي آن درست كرده ببندد و بعد تلف شود، يا كسي آن را تلف كند ضامن است.
وحید: ولى اگر بدون ا جازه صاحب مال یا وكیل یا ولىّ او آن را به جایى ببرد ، اگرچه جایى باشد كه صاحبش معمولا به آن جا مى برده ـ مثل آن كه اسب را در اصطبلى كه صاحبش براى آن درست كرده ببندد ـ ضامن است ، و در صورت تلف باید عوض آن را بدهد.
3- اراكي: اگر چه بدون اطّلاع او به جايي ببرد...
*****
فاضل: مسأله- اگر چيزي را كه عاريه كرده به مالك يا به وليّ يا به وكيلي كه در مطلق كارها وكالت داشته باشد و يا به وكيلي كه در خصوص عاريه وكالت دارد بدهد و بعد آن چيز تلف شود، عاريه كننده ضامن نيست، ولي اگر بدون اجازه صاحب مال يا وكيل يا وليّ او آن را به جايي ببرد اگر چه جايي باشد كه صاحبش معمولاً به آنجا مي برده، مثلاً اتومبيل را در پاركينگي پارك كند كه معمولاً صاحبش در آنجا پارك مي كرده و بعد تلف شود يا كسي آن را تلف كند يا به سرقت برود، ضامن است.
مظاهری: مسأله- اگر چيزى را كه عاريه كرده به مالك ندهد امّا آن را به جايى ببرد كه صاحبش معمولاً به آنجا مىبرده، مثلاً اتومبيل را در گاراژى كه صاحبش براى آن درست كرده ببرد، اگر تلف شود، گرچه عاريه را رد نكرده است، امّا ضامن هم نيست.
(مسأله 2357) اگر چيز نجس را براي استعمال خوردن و آشاميدن عاريه بدهد، بايد نجس بودن آن را به كسي كه عاريه ميكند بگويد.
اين مسأله در رساله آیات عظام: بهجت و سبحانی نیست.
*****
گلپايگاني، نوري: مسأله- اگر چيز نجس را براي كاري كه شرط آن پاكي است عاريه بدهد مثلاً لباس را عاريه دهد كه با آن نماز بخوانند (گلپايگاني: بنابر احتياط واجب) بايد نجس بودن آن را به كسي كه عاريه مي كند بگويد.
خوئي، فاضل، تبريزي: مسأله- اگر چيز نجس را براي كاري كه شرط آن پاكي است عاريه دهد، مثلاً ظرف نجس را عاريه دهد كه در آن غذا بخورند، بايد نجس بودن آن را به كسي كه عاريه مي كند بگويد. و امّا اگر لباس نجس را براي نماز خواندن عاريه دهد لازم نيست نجس بودنش را اطلاع دهد..
. صافي: اگر لباس نجس را عاريه دهد، لازم نيست نجس بودن آن را بگويد، هر چند بداند عاريه گيرنده با آن نماز مي خواند.
. زنجاني: مگر عاريه كننده نجس بودن آن را قبلاً مي دانسته و فعلاً فراموش كرده، كه بايد عاريه دهنده نجس بودن آن را به وي گوشزد كند.
. وحید: مگر در صورتى كه عاریه كننده بخواهد با لباس پاك واقعى نماز بخواند ، كه احتیاط واجب آن است كه نجس بودنش را به او اطّلاع دهد.
سيستاني: مسأله- اگر چيز نجس را عاريه دهد، بايد در صورتي كه در مسأله [2057] گذشت نجس بودن آن را به كسي كه عاريه مي كند بگويد.
مكارم: مسأله- هرگاه ظرف نجسي را براي استعمال خوردن و آشاميدن عاريه دهد، احتياط واجب آن است كه نجس بودن آن را به كسي كه عاريه مي دهد بگويد، همچنين اگر لباسي را براي نماز عاريه دهد.
(مسأله 2358) چيزي را كه عاريه كرده بدون اجازه صاحب آن نمي تواند به ديگري اجاره، يا عاريه دهد.
اين مسأله در رساله آیات عظام: مکارم و سبحانی نیست.
(مسأله 2359) اگر چيزي را كه عاريه كرده با اجازه صاحب آن1 به ديگري عاريه دهد، چنانچه كسي كه اوّل آن چيز را عاريه كرده بميرد يا ديوانه شود2، عاريه دومي باطل نمي شود.
این مسأله درر ساله آیت الله سبحانی نیست.
1- اراكي: و از طرف او...
2- مكارم: و صاحب اصلي زنده باشد...
(مسأله 2360) اگر بداند مالي را كه عاريه كرده غصبي است، بايد آن را به صاحبش1 برساند و نمي تواند به عاريه دهنده بدهد.
این مسأله درر ساله آیت الله سبحانی نیست.
1- زنجاني: يا وليّ يا وكيل صاحبش...
*****
مكارم: مسأله- هر گاه بعداً معلوم شود چيزي را كه عاريه كرده غصبي است بايد آن را به صاحبش برساند و اگر صاحبش را نمي شناسد مطابق دستور مجهول المالك عمل كند و در هر حال نمي تواند آن را به عاريه دهنده باز گرداند.
(مسأله 2361) اگر مالي را كه مي داند غصبي است عاريه كند و از آن استفاده اي ببرد و در دست او از بين برود، مالك مي تواند عوض مال را از او يا از كسي كه مال را غصب كرده مطالبه كند1، و نيز عوض استفاده هايي را كه عاريه گيرنده برده مي تواند از او مطالبه نمايد و يا از غاصب بگيرد2. و اگر عوض مال يا استفاده آن را از عاريه كننده بگيرد، او نمي تواند چيزي را كه به مالك مي دهد از عاريه دهنده مطالبه نمايد.
این مسأله درر ساله آیت الله سبحانی نیست.
1- اراكي، گلپايگاني، خوئي، فاضل، سيستاني، تبريزي، صافي، نوري، زنجاني، وحید: مالك مي تواند عوض مال و عوض استفاده اي را كه عاريه كننده برده از او يا از كسي كه مال را غصب كرده مطالبه كند و اگر (اراكي، نوري: عوض مال يا استفاده آن را) از عاريه كننده بگيرد، او نمي تواند چيزي را كه به مالك مي دهد از عاريه دهنده مطالبه نمايد (زنجاني: و اگر عاريه كننده از مال استفاده نكند، ولي در صورتي كه غاصب مال را غصب نمي كرد، مورد استفاده مالك قرار مي گرفت مالك ميتواند عوض اين استفاده را از عاريه كننده يا از كسي كه مال را غصب كرده بگيرد).
2- بهجت: و اگر مالك چيزي از غاصب گرفت، غاصب مي تواند عوض آن را از عاريه گيرنده بگيرد.
*****
مكارم: مسأله- اگر مال غصبي را با اطلاع از غصب بودن عاريه كند و در دست او از بين برود، مالك مي تواند عوض مال را از او بگيرد و اگر به او دسترسي پيدا نكند از كسي كه مال را غصب كرده مطالبه كند و همچنين عوض استفاده هايي را كه عاريه كننده برده بايد بدهد.
(مسأله 2362) اگر نداند مالي را كه عاريه كرده غصبي است و در دست او از بين برود، چنانچه صاحب مال عوض آن را از او بگيرد، او هم مي تواند آنچه را به صاحب مال داده از عاريه دهنده مطالبه نمايد، ولي اگر چيزي را كه عاريه كرده طلا و نقره باشد، يا عاريه دهنده با او شرط كرده باشد كه اگر آن چيز از بين برود عوضش را بدهد، نمي تواند چيزي را1 كه به صاحب مال مي دهد، از عاريه دهنده مطالبه نمايد2.
اين مسأله در رساله آیات عظام: مظاهری و سبحانی نیست.
1- خوئي، تبريزي، سيستاني: نمي تواند عوض آن را...
2- سيستاني: ولي اگر مالك از او در مقابل استفاده او از اين مال، چيزي بگيرد، مي تواند از عاريه دهنده مطالبه نمايد.
*****
مكارم: مسأله- در صورتي كه نمي دانسته است آن مال غصبي است اگر مالك خسارت مال يا منافع آن را بگيرد او مي تواند آنچه را به مالك داده از عاريه دهنده غاصب بگيرد، البتّه اين در صورتي است كه عاريه دهنده شرط ضمان نكرده باشد و چيز عاريت شده از جنس طلا و نقره نباشد.