به گزارش «تابناک»، متن این جوابیه که به امضای سید اصغر مطهری، مدیرکل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی رسیده، حاوی نکاتی است که ما را مجاب به ارائه توضیحاتی در انتهای مطلب مینماید؛ توضیحاتی که نتیجه گیری از آن به مخاطبان واگذار میشود.
متن جوابیه بدین شرح است:
قرقهای اختصاصی حیات وحش ترجمه نه چندان دقیقی از واژه "private protected areas" است که یکی از انواع الگوهای مدیریتی مناطق حفاظت شده دنیاست که طبق استانداردهای اتحادیه جهانی حفظ طبیعت (IUCN) تعریف و تبیین شدهاند. IUCN به عنوان بالاترین مرجع بین المللی برای ارتقای شاخصهای حفظ و ماندگاری تنوع زیستی و طبیعت، تعریف غایی خود از حفاظت را در سه اصل نگهداشت، احیاء و بهرهبرداری پایدار از منابع طبیعی و تنوع زیستی اعلان نموده است.
اخیرا سازمان حفاظت محیط زیست کشور به عنوان متولی حفاظت تنوع زیستی بر مبنای استانداردهای جهانی (IUCN)، توجه ویژهای به جلب مشارکت مردم و به خصوص جامعه محلی (اعم از شکارچیان بومی، مرتعداران، چوپانان و عشایر و...) در مدیریت مناطق چهارگانه خود داشته است. ضمن آنکه نگهداری از گسستگی و عدم اتصال بین این گونه مناطق نیز مورد توجه بوده است.
اغلب عرصههای طبیعی در فواصل بین مناطق حفاظت شده، همچنان ارزش نسبی خود به لحاظ زیستگاهی حیات وحش را حفظ نمودهاند و چنانچه این گونه مناطق تحت عنوان قرقهای مردمی (اختصاصی حیات وحش)، توسط گروههای بهرهبردار محلی با تاکید به شکارچیان محلی، مدیریت شوند. علاوه بر پرنمودن فضای زیستگاهی بین مناطق چهارگانه و تبعیت از الگوهای مردمی (IUCN) تعهدات بین المللی کشورمان به مجامع بین المللی نظیر کنوانسیون جهانی تنوع زیستی (CBD) را جامه عمل خواهد پوشاند.
لازم بذکر است قرقهای اختصاصی محدودههای مشخص طبیعی هستند که حیات وحش در شرایط کاملا طبیعی حفاظت میشوند. قرقهای اختصاصی یا به تعبیر مناطق حفاظت شده خصوصی با سرمایه گذاری بخش خصوصی و حضور فعال جوامع محلی مدیریت میشوند. ضمناً این قرقها زیستگاههای امن و مناسبی را برای حیات وحش خارج مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست فراهم میآورند.
در حال حاضر ایده شکل گیری قرقهای حیات وحش با زمامداری مردم، در دنیا شتاب گرفته است و کشورهای مختلف با فراهم آوردن شرایط تکثیر در این گونه مناطق، فشار ناشی از شکار غیر مجاز را از روی پارکهای ملی و دیگر مناطق حفاظت شده شان کاسته اند.
البته با دقت در مطالب ذکر شده در پایگاه خبری تابناک، متوجه خواهیم شد که نگارنده محترم به تفاوت بین قرقهای اختصاصی، سایتهای تکثیر و پرورش حیات وحش و شکارگاههای خصوصی آگاهی نداشته و تحلیل صورت گرفته از خبر اینجانب به دلیل عدم دانش کافی بسیار سطحی و بدون پایه و اساس علمی است.
فلسفه ایجاد سایتهای تکثیر و پرورش و شکارگاههای خصوصی، بسیار متفاوت با قرقهای مردمی یا قرقهای اختصاصی است که ورود به مباحث علمی و اثرات مثبت ایجاد این مراکز در این مقال نمیگنجد.
اگر نگارنده محترم به صورت عالمانه به موارد مطروحه میپرداخت، یقیناً در بررسیهای خود به اثرات مثبت ایجاد چنین مراکزی میرسید. ولی متأسفانه با ورود احساسی و نتیجه گیری غیر علمی، سطحی و عوامانه باعث تشویش اذهان حامیان و دوستداران محیط زیست و حیات وحش کشور شدند.
کافیست برای روشن شدن موضوع کمی به تجارب جهانی توجه کنیم. مراکز تکثیر و پرورش و شکارگاههای خصوصی مدتهاست که در جهت جلوگیری از شکار حیات وحش و رفع بعضی نیازهای روحی و روانی و نیازهای اقتصادی اجرا و مورد بهره برداری قرار گرفته است.
لازم بذکر است اجداد تمام حیوانات اهلی کنونی وحشی بودند و نمونههای وحشی آنها کماکان در عرصههای طبیعی زیست میکنند.
نکته قابل تأمل اینجاست که کشورهای توسعه یافته در ایجاد این مراکز پیشرو بوده و این مراکز را در جهت حفاظت و حمایت از گونههای وحشی و برای جلوگیری از شکار حیات وحشی که در زیستگاههای طبیعی زندگی میکنند ایجاد نموده اند.
ایجاد مراکز تکثیر و پرورش حیات وحش و شکارگاههای خصوصی یک فعالیت اقتصادی است و در حال حاضر در کشور گوشت (شترمرغ، کبک، بلدرچین) پرورشی در اکثر فروشگاههای وجود دارد.
یکی از جنبههای اقتصادی مراکز تکثیر و پرورش حیات وحش گوشت میباشد و سایر فراوردههای دارویی و غذایی آنها از جمله شیر و محصولات لبنی، پوست، شاخ، سم و حتی امعاء و احشاء نیز از نظر اقتصادی ارزشمند هستند.
بدیهی است اگر طرحهای تکثیر و پرورش حیات وحش را مذموم بدانیم تمام طرحهای دامپروری موجود را نیز به بهانه اینکه سرنوشت حیوانات پرورشی کشتار است را باید مذموم دانست.
علی ایحال در دنیا و در کشورمان مراکز تکثیر و پرورش از گونههای مختلف و شکارگاههای خصوصی متعددی وجود دارد که نگارنده محترم با کمی جستجو میتوانند در مورد هر کدام تحقیق نموده و صفحات سایت خبری خود را با مطالب مهیج از این مراکز پربارتر نمایند.
توضیحات «تابناک»:
وقتی مدیرکل خودش جواب خودش را میدهد!
اگر از لحن گزنده و حاوی توهین مدیرکل حفاظت محیط زیست استان خراسان شمالی صرف نظر کنیم، در بخشهایی از جوابیه فوق نکات قابل تاملی آمده که جا دارد به دقت مورد بازبینی و توجه قرار گیرد:
یک- تکیه چندباره مسئولان مختلف سازمان حفاظت محیط زیست کشورمان بر آن بخش از استانداردهای اتحادیه جهانی حفظ طبیعت (IUCN) که بر "بهرهبرداری پایدار" تاکید دارد، اگر نگوییم یک سو استفاده آشکار و دروغ پردازی برنامه ریزی شده است، شبیه آن لطیفه معروف است که از سفارش کت برای دوختن یک دکمه پیدا شده به آن خبر میداد!
روایتی که برخی مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست با چنگ اندازی یک سویه به آن، حکم به صدور پروانه شکار، فروش شکار به خارجی ها، دایرکردن قرقهای اختصاصی و شکارگاههای خصوصی، احداث مراکز پرورش و کشتار حیات وحش و... میدهند. آیا این همه برداشت از یک خط از یک فصل نامه مفصل، عجیب و شائبه برانگیز نیست؟ اگر همان یک خط نیز چیز دیگری گفته باشد، چه؟!
دو- مدیرکل استان خراسان شمالی در حالی بر ضرورت حمایت از شکارچیان بومی، مرتعداران، چوپانان و عشایر و... تاکید دارد که در سخنان اخیرش، از حق و حقوق آنهایی سخن گفته بود که ذائقه شان نیازمند بلع گوشت حیوانات حیات وحش است. تاکید بر حقوق این افراد هیچ اشکالی ندارد، به شرطی که یک بار از زبان مدیرکل حفاظت محیط زیست، از توجه به علائق دوست داران حیات وحش کشورمان هم بشنویم!
این نکته زمانی قابل تاملتر است که میبینیم آقای مدیرکل به کلیگویی روی میآورد و میگوید دایر کردن قرقهای اختصاصی، به نفع عشایر و چوپانان و شکارچیان است. نکتهای غیرواقعی که پشت آن، چند نفر خاص پنهان شدهاند. نفراتی که مجوز قرقهای اختصاصی به نامشان صادر میشود که نه چوپان هستند و نه عشایر، اگرچه شنیدهها حکایت از آن دارد که "شکارچی" هستند!
سه- تاکید موکد این مدیرکل استانی بر تفاوت قرقهای اختصاصی و شکارگاههای خصوصی و مانور شدیدش بر متفاوت بودن این دو (با چاشنی توهین و خود بزرگ بینی!) از این رو نکته جالب توجه بعدی این جوابیه است که تلاش شده حقیقتی بسیار بسیار بزرگ پشت آن مخفی شود؛ اینکه تنها تفاوت قرق و شکارگاه، در محصور نبودن/بودن است و بس.
به عبارت بهتر، اگر جایی را محصور کنند و به کسی بسپرند تا در آن به تغذیه حیات وحش مشغول شود و بعد با صدور پروانه شکار، شماری از گونههای پرورش یافته را به شکارچیان بفروشد، نامش قرق خواهد بود و اگر جایی را محصور کنند تا در آن پرورش گونههای حیات وحش صورت گیرد و بعد برخی از گونهها به شکارچیان فروخته شود، نامش شکارگاه خصوصی خواهد بود! تفاوتی کوچک که آقای مدیر تلاش کرده آن را بزرگ جلوه دهد و بر اساس آن به تابناک و منتقدان بتازد و بی سواد خطابشان کند، غافل از آنکه هر دو این کارها، یک نفع ثابت دارند: فروش قانونی گونههای حیات وحش به شکارچیان؟!
چهار- اما به راستی فایده دایر کردن قرقهای اختصاصی چیست؟ مدیرکل خراسان شمالی در جوابیه اش پاسخ جالبی به این سوال داده که پنبه همه ادعاهای دیگرش را هم میزند و آنها را بی اثر میسازد: او تاکید کرده: «لازم به ذکر است اجداد تمام حیوانات اهلی کنونی وحشی بودند»!
اکنون اگر این جمله را کنار مقدمه خبر «تابناک» بگذاریم، جالبتر میشود: «چرا پرورش دام به گاو و گوسفند و چند گونه دیگر محدود باشد؟ این پرسش، شاید برای مردم عادی پیش نیاید یا پیش آمدنش به اتفاقی منجر نشود، اما ظاهرا مدتی است به شدت ذهن برخی مدیران سازمان حفاظت محیط زیست کشورمان را به خود مشغول کرده و برای پاسخ به آن، اتفاقاتی شوم در جریان است.»
بله! آقای مدیرکل با زبان خود تاکید کرده که هدفش حفظ گونههای حیات وحش و تکثیر آنها و رهاندشان از خطر انقراض نیست و بر این مهم هم مهر تایید زده که قرق اختصاصی و شکارگاه خصوصی تفاوتی با هم ندارند، بلکه هر دو راهکاری برای دایر کردن دامداریهای جدید هستند؛ دامداریهایی به ظاهر متفاوت که دامهایش، گونههای حیات وحش هستند، مشتریان پر و پا قرصی به نام شکارچی دارند و از همه مهم تر، برخلاف حیات وحش و حفاظت از آن، هزینه زا نیستند، بلکه سود سرشاری متوجه جیب عدهای میکنند!
قضاوت با شما!