فتاوای آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله)
قائلین به وحدت وجود
١ – حکم شرعی قائلین به وحدت وجود
سؤال:وحدت وجود یعنى چه و معتقد به آن چه حکمى دارد؟
جواب: وحدت وجود معانى متعددى دارد، آنچه به طور قطع باطل و به عقیده همه فقها موجب خروج از اسلام است این است که کسى معتقد باشد خداوند عین موجودات این جهان است و خالق و مخلوق و عابد و معبودى وجود ندارد همان طور که بهشت و دوزخ نیز عین وجود اوست و لازمه آن انکار بسیارى از مسلّمات دین است، هرگاه کسى ملتزم به لوازم آن بشود خارج از اسلام است و غالب فقهاى معاصرـ اعمّ از احیا و اموات (رضوان اللّه تعالى علیهم) این موضوع را پذیرفته و در حواشى عروه به آن اشاره کرده اند.
٢ – مفهوم وحدت وجود
سؤال:لطفاً توضیح روشنى در مورد وحدت وجود بیان فرمایید؟
جواب: توضیح این که وحدت وجود گاه به معناى وحدت مفهوم وجود است که اشکالى ندارد و گاه به معناى وحدت حقیقت است مانند حقیقت نور آفتاب و نور چراغ که هر دو یک حقیقت است ولى مصداق متعدد است آن هم اشکالى ندارد و گاه به معناى وحدت مصداق وجود است به این معنا که در عالم هستى وجودى جز خدا نیست و همه چیز عین ذات اوست این سخن مستلزم کفر است و هیچ یک از فقها آن را قبول نکرده اند.
٣ – اعتقاد بزرگان و علمای شیعه به وحدت وجود
سؤال:بسیارى از بزرگان به وحدت وجود معتقد هستند، آیا طبق این مسأله احتیاطاً باید از این بزرگواران نیز اجتناب شود؟
جواب: هیچ یک از این بزرگواران (رضوان اللّه تعالى علیهم) قائل به وحدت وجود به معناى سوّم که در سؤال بالا آمد نبوده اند و هرکس چنین نسبتى به آن بزرگواران بدهد جسارت کرده است.
٤ – سند بطلان وحدت وجود
سؤال:خواهشمند است سندى دالّ بر این که این نظر و عقیده پوچ و باطل است بیان نمایید؟
جواب: به عروة الوثقى و حواشى و شروح آن مراجعه نمایید.
٥ – معنای صحیح وحدت وجود
سؤال:بنده از شاگردان حضرت استاد هستم
در مورد وحدت وجود استفتائات را دیدم اما آنچه بسیار مهم است این است که در جواب ها حق مطلب اصلا ادا نشده است. وحدت مفهوم وجود که بحث اشتراک معنوی وجود است، بحث وحدت حقیقت وجود که همان قول به تشکیک است و علامه طباطبایی در نهایه آن را منسوب به فهلویین کرده و قول حق شمرده است اما در رساله محاکمات ایشان این قول را هم نپذیرفته و وحدت شخصی وجود چنانچه عرفا قائلند را پسندیده است. اما شق ثالث را که ایشان باطل دانسته چنین تقریر کرده اند یعنی قائل باشد جز خدا موجودی نیست و همه موجودات عین خدایند.
اول باید دانست لفظ عین اینجا به چه معناست؟ معنای عرفی؟ یا لغوی؟ یا چیز دیگر؟ و عین اصطلاحی است نزد اهل عرفان؟
نکته دوم اینکه عرفا معتقدند غیر از خداوند وجودی نیست و این کثرات را هم نفی نمی کنند اما قائلند اینها همه آیات حق اند، مظاهر حقند، حق نما هستند. و جناب صدرالمتالهین هم این نظر را در جلد دوم اسفار پذیرفته است. و امثال امام خمینی و ... نظرشان چنین است. حال سوال اینکه این نوع وحدت وجود که از آن تعبیر به وحدت شخصی وجود می کنند چگونه است؟ آیا این نظر چه تفاوتی با آن نظر غلط و باطل دارد که احتیاط در اجتناب از قائلین به آنهاست؟ و آیا اینکه فرموده اند هیچ یک از بزرگان چنین عقیده ای ندارند یعنی عقیده غلط وحدت وجود را پس لطف فرمایند دو نفر از شاخصین نظر باطل را نام ببرند و برای اینکه تنش زا نباشد از گذشتگان دور باشد تا مشکلی پیش نیاید؟
جواب: البته اگر بخواهیم حق مطلب را درباره وحدت وجود ادا کنیم باید مقاله ای طولانی و حتی یک کتاب بنویسیم که استفتائات جای آن نیست و اگر کسانی اعتقاد به وجود خداوند و جهان ماده هر دو دارند و ماده را مظاهر وجود حق می دانندآنها قایل به وحدت وجود به معنی باطل نیستند.
اما کسانی که مثل آنچه در شرح قیصری بر فصوص آمده که موسی(ع) به هارون گفت: چرا نگذاشتی آنها گوساله را بپرستند یعنی گوساله هم عین خداست و بت پرستان از این جهت کارشان خلاف است که خدا را فقط در بت ها محدود می کنند و اگر همه چیز را عین خدا بدانند اشکالی ندارد؛ اعتقاد به وحدت وجود باطل دارند