سردار سرلشکر پاسدار دکتر محسن رضایی این روزها بخاطر یک توئیت مورد هجوم فرصت طلبان قرار گرفت و به همین بهانه تلاش کردند تا ضمن حرمت شکنی از ساحت سرداران عشق که طلایه داران ایثار و جهادند، از دفاع مقدس، قداست زدایی کرده و خانواده های شهدا را در مقابل فرماندهان فرزندانشان قرار داده و اینگونه القاء کنند که شهدا، قربانیان بی تدبیری فرماندهانی شده اند که بدون‌سواد نظامی، نقشه های عملیاتی طراحی و اجرا می کردند!
القاء منفی علیه دفاع مقدس و فرماندهان قرارگاهی در فضای مسموم مجازی تا آنجا ادامه می یابد که اولا”آمار شهدای عملیات کربلای ۴ را که به هزار نفر هم نمی رسید، چندهزار نفر اعلام کرده و ثانیا” به دروغ این عملیات را که یکی از عملیات های اصلی جنگ بوده، فرعی و فریب معرفی کرده تا با این خبر دروغ، تحلیل های غلط را به افکار عمومی تزریق کنند و ثالثا” گفتند که علیرغم مخالفت همه فرماندهان لشکرها، آقای رضایی لجوجانه بر اجرای حرف غیرکارشناسی خود اصرار ورزید! و رابعا” اعلام کردند که در عملیات کربلای ۴ هیچ فرماندهی به شهادت نرسیده است!
همه اینها در حالی است که جناب آقای رضایی تأکید کرد که بخاطر لورفتن عملیات و تحمیل تلفات اولیه که منجر به عقب نشینی سریع در همان ساعات اولیه شد، ما تصمیم گرفتیم با عقب نشاندن بچه ها تا اهواز و پخش مارش پیروزی، دشمن را فریب دهیم که ما این شکست را به رویمان نیاورده و به مردم به دروغ گفتیم که ما در این عملیات پیروز شدیم!
از سویی دیگر ، درست زمانی که دشمن مطمئن شد که ما برنمی گردیم و از حالت آماده باش درآمده و به نیروهایش مرخصی داد، عملیات کربلای ۵ را ۱۵ روز بعد در همان منطقه عملیاتی آغاز کردیم و یکی از بزرگترین پیروزی های دفاع مقدس را رقم زدیم.
سردار بزرگوار حاج قاسم سلیمانی در دفاع از دکتر رضایی، برای اولین بار میهمان تلفنی برنامه حالاخورشید شد تا تمام قامت پای کار بیاید و از همه توان و محبوبیت و نفوذ کلامش برای رفع شبهه ها و فروریختن دیوار شوم بی اعتمادسازی مردم نسبت به فرماندهان دفاع مقدس بهره گیرد و اگر فرصت یاری می کرد امیر شمخانی هم از راه می رسید و این حلقه را تکمیل میکرد.
فلذاست که حقیر باید به عنوان کسی که برادرخانمش در همین عملیات کربلای ۴ مفقود شده و ۸ سال بعد فقط تکه ای استخوان به خانواده اش تحویل داده شد، با صراحت اعلام کنم که دفاع از دکتر رضایی، دفاع از ارزش ها و دفاع از دفاع مقدس است.
تردید ندارم که حمله کاملا منسجم و‌گسترده علیه آقای رضایی، در اصل عقده گشایی قاعدین و‌نادمین علیه مجاهدان فی سبیل الله و دست از جان شسته ایست که طی ۴۰ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از توده مردم و خواص با بصیرت سیلی خورده و علیرغم همه فریبکاری ها، امیدی به همراه کردن آنها ندارند!
به هر حال دشمن در آستانه ورود به چهارمین دهه انقلاب اسلامی، دنبال سوژه یابی و سوژه سازی اند و برایشان چه بهتر از این که در اولین مرحله، نیروهای خودی منتسب به نظام را به جان هم بیاندازند!
در پایان تأکید می کنم که باید به آقایان مدعی و صاحب تریبون تفهیم کرد که اسلام نه، بلکه اگر حتی ذره ای وجدان در شما باقی است، اقتدارشکنی ملی نکنید و بی اعتمادی را در جامعه گسترش ندهید.
* عضو هیئت علمی دانشگاه
